یافتن پست: #سیاه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بدون " عشق " رنگ این دنیا قطعا سیاهیست !


ظواهر تنها میتوانند خوب رنگ آمیزی کنند !!!


♦♦♦ افشین احسن ♦♦♦
دیدگاه  •   •   •  1392/03/1 - 21:20
+6
دانیال
دانیال
خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود. زدام خال سیاهش کسی رها نشود. خدا کند که نیفتد کسی ز چشم نگار. به نزد یار چو ما پست و بی بها نشود. جواب ناله ما را نمیدهد دلبر. خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود. شنیده ام که از ایت حرف یار خسته شده. خدا کند که به اخراج ما رضا نشود. مریض عشقم و من را طبیب لازم نیست. خدا کند که مریضی من دوا نشود
دیدگاه  •   •   •  1392/03/1 - 17:57
+9
shiva joOoOoOn
shiva joOoOoOn
به مرگ می سپردم ...
افسوس که تو اینجا نیستی ... نه تنها تو ، هیچ کس اینجا نیست... جز این پیکر
در هم شکسته ام و پیر مردی رنجور ، که با در یافت بیست ریالی ( بیست
ریالی که کار مزد آخرین هم آغوشی من است ) نامه ای را که اکنون
میخوانی بجای من ، برای تو بنویسد ...
مادر جان می دانم که با خواندن این نامه ، بخاطر بخت سیاهی که دخترت
داشت تا حد جنون خواهی گریست ...
گریه کن مادر ! ....بگذار اشکهای تو سیل بنیان کن بنای شرافت کاذبی باشد
که در این دنیای دون ، منهای پول پشتوانه زندگی هیچ تیره بختی نیست ....
دختر تو مادر ، دارد همین حالا ، پای دیواری سینه شکسته در کمال ناکامی و
بد نامی می میرد .... ای کاش دختر در به در تو که من بدبخت باشم ، می
توانست با مرگ خود انتقام شیر حلالت را از زندگی حرامی که داشت
بگیرد ...
دیدگاه  •   •   •  1392/03/1 - 17:20
+3
-1
shiva joOoOoOn
shiva joOoOoOn
این نامه رو وقتی خوندم حسابی متحول شدم شما هم بخونید.............

خدا حافظ مادر...
شیرت را حلال کن ، به خواهر کوچکم هرگز نگو که خواهر نگون بختش چطور زندگی کرد ، و چه طور مرد ؛ نه - مادر جان نگو..
----------------------------------
این نامه آخرین نامه یک فاحشه است .

کاش نامه رسان هرگز این نامه را به مادر این زن تیره بخت نمی رساند....

مادر جان ! این آخرین نامه ایست که از یکوجبی گور زندگی واژگون بخت
خود برای تو می نویسم ..

فاصله من –فاصله پیکر درهم شکسته من – با گور بی نام و نشانی که در
انتظار من است یکوجب بیش نیست

این نامه ، هذیان سرسام آور رویای وحشتناکی است که در قاموس خانواده
های بدبخت نام مستعارش زندگیست ..

مادر جان ! شاید آخرین کلمه ی این نامه ، به منزله نقطه ی سیاهی باشد بر
آخرین جمله داستان غم انگیز زندگی از یاد رفته دخترت.......

خدا میداند که در واپسین لحظات عمرچقدر دلم می خواست پیش تو
باشم...و پس از سه سال جان کندن تدریجی ، هم آغوش با سوداگران ور
شکست شهوت در بستر خون آلود هوسهای مست و تک نفسهای ننگ و
بد نامی وفراموشی جام زهر آلودم را در آغوش پر محنت تو با دست تو
به
دیدگاه  •   •   •  1392/03/1 - 17:14
+4
AmiR
AmiR
برای آشنا شدن با اشعار شیطان پرستان، قطعه ای از آن را در زیر بیان می کنم:
تاریکی…. قلب خون آلودم را در آغوش می گیری
Aniting our tear ful eyes
رویاهایم… چشمان اشک بارمان را متحد می کند…. فریبنده
Enchanting
در شب…. ابلیس را در اشک هایم می بوسم.
Atnight …. I kiss the serpent in the tears
برای سالها…. غم های تو سوگواری من است.
For years …. The sarrow I\’\'ve mourned
گوش کن به صدای گریه فرزندان ماه من
Har ken my moon child cry
که آرزوی شی دیگر را دارند
Yearning for another night
ماتم مورد علاقه من
Mourning my once beloved
هیپونیزم و تاریکی
Mez maized and raven dark
جادوگر زندانی شب
My pake enchantress of thee night
از آخرین شمع سوزانم
At last my candle\’\'s burning down
ماه پاییزی سیاه غم انگیز می درخشد
The winter moon is shining bleak
جادوگر من برای تو
For the my encbantress
رویاهایم را فریب بده
Enchating all my dreams
زیبا و سیل اشک هایش
Abeauty and her flood of tears
سقوط شب قلب مرا در آغوش می گیرد
Night fall embrace my heart
جادوگر شب های من
My pale enchantress of the night
من تو
دیدگاه  •   •   •  1392/02/29 - 13:47
+3
roya
roya
در CARLO
* تا حالا دقت کردین چرا با موسیقی سنتی نمیشه رقصید؟

* تا حالا دقت کردین چرا اکثر ماشینها یا سفیدن یا سیاه یا نقره ای؟

* تا حالا دقت کردین چرا نمیشه با کت و شلوار کتونی پوشید؟

* تا حالا دقت کردین چرا زنها وقتی رژلب می زنن گردنشون رو به سمت آینه دراز می کنن؟

* تا حالا دقت کردین چرا مردم تو تاکسی راجع به سیاست صحبت میکنن؟

* تا حالا دقت کردین چرا وقتی خانومها به تقاطع می رسن بجای ترمز رو گاز فشار میارن؟

* تا حالا دقت کردین چرا قسمت مردانه اتوبوس بزرگتر از قسمت زنانه است؟

* تا حالا دقت کردین چرا تو اتوبان دست انداز میذارن؟

* تا حالا دقت کردین چرا کسی برای صبحونه کسی رو مهمون نمیکنه؟

* تا حالا دقت کردین چرا پشت کامیونها شعر می نویسن ؟

* تا حالا دقت کردین چرا با پیتزا دوغ نمیخورن؟

* تا حالا دقت کردین چرا با اینکه همه فضولند از فضولی بدشون میاد؟

* تا حالا دقت کردین چرا مردها ترجیح میدن گم شن اما آدرس نپرسن؟

* تا حالا دقت کردین چرا بچه ها همه خانوما رو خاله خودش میدونه ؟

* تا حالا دقت کردین وقتی خودکارت قطع میشه یه جا دیگه تستش میکنی مینویسه ، ولی دوباره جای قبلیش میخوای بنویسی نم
دیدگاه  •   •   •  1392/02/28 - 09:25
+3
binam
binam
وقتی که قطره های اشک آرام آرام بر روی گونه هایم میریزد
وقتی نگاه خسته ی خودم در آیینه ی اتاق تنهاییم مرا به ترس می آورد
وقتی تار موی سپیدم در تلاطم تارهای سیاهم از دید دیگران پنهان می شود
وقتی هزاران درد را با تنی خسته تنها خودم به دوش میکشم
وقتی مجبورم کنار والدینم نقش فرزند شاد را بازی کنم
تنها چیزی که باعث می شود قلبم به تپش ادامه دهد
وجود توست
در کنار سجاده که هیچ حتی در هر لحظه هم نیازی به نقش بازی کردن نیست
نیاز به بازگو کردن نیست
تو خوب میدانی از هرآنچه در من میگذرد
این است که هنوز با عصای بندگی ات روی پاهایم ایستاده ام
و اشک ها و نگاه ها و تار موهای سپید و درد ها را تحمل میکنم
خوب است که تو انسان گونه مرا نگاه نمیکنی
خوب است که نیازی به توجیح ندارم در برابر بزرگواری چون تو
هر قدر دلم گرفته باشد همین که تو هستی کافی است
هرگز نمیتوانم زندگی بدون تو را حتی لحظه ای تصور کنم
گاهی همین جمله کافی است
که نه بخاطر اینکه مانند تو تنهام
نه بخاطر اینکه هر روز به من روزی میدهی
نه بخاطر اینکه این همه نعمت در اختیارم میگذاری
بلکه فقط و فقط
بخاطر بودنت
دوستت دارم خدایا!
دیدگاه  •   •   •  1392/02/24 - 15:34
+3
Mohammad
Mohammad
شاد باش نه یک روز،هزران سال؛ بگذار آوازه شاد بودنت چنان در شهر بپیچد که رو سیاه شوند انانکه بر سر غمگین کردنت شرط بسته اند…!
MohammadBR_Unique
دیدگاه  •   •   •  1392/02/23 - 14:58
+7
AmiR
AmiR
چرا همه تو این دنیا با دروغ با ستم با ظلم با سیاهی انقد راحت کنار میان چرااااااااااااااااااا اخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟{-2-}{-2-}{-2-}
دیدگاه  •   •   •  1392/02/23 - 13:30
+3
poria
poria
کارنامه‌ام

پر از تقلب و گناه

خط خطی سیاه

هیچ وقت درسخوان نبوده‌ام ولی

در شب تولدت

مثل کاج

توی طاق نصرت محله کار کرده‌ام

شاخه‌های خشک داربست را

بهار کرده‌ام

*

راستی دو روز قبل

سرزده به خانه‌ی دل امید - همکلاسی‌ام - سر زدی

ولی چرا

به خانه‌ی حقیر قلب من نیامدی؟

رد شدم، قبول

ولی به من بگو

کی به من اجازه‌ی عبور می‌دهی؟

راستی اگر ببینمت

به من هر چه خواستم می‌دهی؟

کارنامه‌ی مرا

دست راستم می‌دهی؟

نا امید نیستم ولی به خاطر خدا

از کنار نمره‌های زیر ده عبور کن!

ای عصاره گل محمدی!

فصل امتحان سخت ما ظهور کن !
2 دیدگاه  •   •   •  1391/01/18 - 13:29
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ