یافتن پست: #سیاه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
امروز مراسم عزاریه روی پیجم ....
کسی نمرده
دلمم نشکسته
بی دلیل بی دلیل
فقط پارچه سیاه زدم کرکره لبامو بستم تا بگم دلم یکم گرفته نمیدونم چرا!!!

.
ولی تشریف بیارین خوشحال میشم شامم میدیم اگه نظر بزارین
دیدگاه  •   •   •  1392/04/14 - 18:03
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یکی از فانتزیام اینه که بعد از استفاده از کرم حلزون برم توآشپز خونه و با چاقو های ۲۹۹تومنی و دیگ های۳۹۹تومنی شروع به درست کردن آش پسته کنم و در حال استفاده از تن تاک آش رو بخورم و با گوشیه آیفون زنگ بزنم صدا و سیما تا ۴ملیارد بهشون بدم تا تبلیغ پخش نکنن.بعدش پلیس به جرم شرکت هرمی بیاد تا دستگیرم کنه منم برم افق.بعدش پلیسا با تپولف(توپولوف،تپلف...)بیان افق و من سوار کشتی شم و دو تا موشک بزنن تو کشتیم اما...
ادامه داستان در هوش سیاه ۳(خخخخخخم)
دیدگاه  •   •   •  1392/04/14 - 12:52
+1
saman
saman
در CARLO
ای نوری که سیاهی قلبم را زدودی و به نور عشق روشن نمودی


روزی که چشمانم تورا دید تنها روزی بود که حکمت دیدن را


در یافتم و روزی که رفتی حکمت گریستن را


اما ندیدی که چگونه بی تو اشکهایم می بارید و وقتی چهره ات


را برگرداندی مرا بی اشک دیدی گمان بردی که من سنگم


باشد که عاشقت باشم چرا که عاشقت هستم
دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 17:38
+4
saman
saman
در CARLO
دلی که میشکنه میشه: سوال بی جواب

گفتمش بی تو چه باید کرد؟ عکس رخساره ی ماهش تصویر دو چشم را داد

گفتمش همدم شب هایم کو؟ تاری از زلف سیاهش را داد

وقت رفتن همه را می بوسید به من از دور نگاهش را داد

یادگاری به همه داد و به من انتظار سر راهش را داد
دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 17:08
+5
Ashkan ZEON
Ashkan ZEON
از اولشم هیچکس نبوده پشتم/نه رفیقام نه حتی خانوادم
همشون توی فکر ماشین و سواستفاده یا اینکه دنبال مایه پاین
فقط بلدن چاله بندازن درست همینجا زیر پای آدم/حتی خداام میگه درخت با تو بعدش فقط یه نمه سایه با من
همه میگن چرا سیگار میکشم/چون پر شده همش از بیزاری چشم
چون حتی از خودم یه رو خوشم ندیدم/1 مشت مار هفت خط فقط دورم خزیدن
که دوس دارن بپیچن دوره تنت/بشی خفه/شده شبت/سیاهتر از مشکی/بیزار از هر عشقی/آخرشم میمونه از تو بیمار فقط جسمی که شده سلامتیش قسطی...
Ashkan Zeon
دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 14:26
+4
sara
sara
عشق را رنگ آبی زدم، دوست داشتن را قرمز، نامردی را سیاه، دروغ را سفید،

ولی نمیدانم چرا به تو که میرسم نمیدانم مهربانی چه رنگی است؟
دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 11:38
+3
saman
saman
در CARLO
وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند پرهایش سفید می ماند، ولی قلبش سیاه میشود. دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است
دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 09:18
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO
"این را فهمیده ام که بیشتر ماهیها موقع پیری شکایت می کنند که زندگیشان را بی خودی تلف کرده اند.دائم نفرین و ناله می کنند و از همه چیز شکایت دارند!
من میخواهم بدانم که راستی راستی "زندگی"یعنی اینکه تو یک تکه جا هی بروی و برگردی تا پیر بشوی و دیگر هیچ؟یا اینکه طور دیگری هم توی دنیا می شود زندگی کرد؟"

*ماهی سیاه کوچولو/صمد بهرنگی*
دیدگاه  •   •   •  1392/04/11 - 12:15
+5
mamad-rize
mamad-rize
در CARLO
پوشیده ام.


؛


ست...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/11 - 10:57
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در SMS
ڕێگا مەدە بە هەمـــــوو کــــــەسێک ژیانت بۆ ڕەنـــگ بکـــــا
چونــــکە زۆر مـــــرۆڤ هەن قەڵەمــــەکانیان تەنها ڕەنگى ڕەش دەبەخشێت بە تابلۆى ژیانمان

مگذار هر کسی که از راه رسید زندگیت را رنگ کند چون بیشترشون تنها رنگ قلمی که دارند رنگ سیاه است .
دیدگاه  •   •   •  1392/04/10 - 17:04
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ