یافتن پست: #سیاه

☺SAEED☻
☺SAEED☻
{-7-}
13 دیدگاه  •   •   •  1390/12/25 - 23:17
+6
ramin
ramin
می دونی بازی روزگار چیه؟؟ این که تو چشم بذاری من قایم شم . بعد تو یکی دیگه رو پیدا کنی
12 دیدگاه  •   •   •  1390/12/25 - 17:18
+6
☺SAEED☻
☺SAEED☻
برهنه ات میکنند تا بهتر شکسته شوی...نترس گردوی کوچک...
آنچه سیاه میشود روی تو نیست؛
دست آنهاست...
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/25 - 17:04
+4
☺SAEED☻
☺SAEED☻
تهمت مثل زغال است اگر نسوزاند
سیاه می کند .
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 19:38
+9
مهسا
مهسا
تمام مزرعه ها را مترسک ها خوردند

بیچاره کلاغ ها که زیر بار تهمت سیاه شدند .
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 16:31
+5
مهسا
مهسا
نقـﺎﺵ ﺑـﺎﺷﯽ! ﭼـﻘﺪﺭ ﻣﯽ ﮔﯿـﺮﯼ..ﺑﯿﺎﯾﯽ ﻭ
ﺻﻔﺤﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﯿﺎﻩ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺭﻧﮓ ﮐﻨﯽ؟ ﺑـﻌـﺪ ﺑـﺮﺍﯼ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﻟﻢ

ﯾـﮏ ﺭﻭﺯ ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ ﺑﮑﺸﯽ ﮐﻪ ﻧــــﻮﺭ ﺁﻓﺘـــﺎﺏ ﺗﺎ ﻣﯿـﺎﻧـﮥ ﺍﺗﺎﻕ ﺁﻣــــﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ...
ﺭﺍﺳﺘﯽ ﻣﻦ ﺭﻭﯼ ﺻﻮﺭﺗــﻢ ﯾﮏ ﺧﻨﺪﻩ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻡ

ﻧـﺮﺥِﺧﻨﺪﻩ ﮐﻪ ﮔﺮﺍﻥ ﻧﯿﺴــــﺖ؟؟
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 16:19
+6
saeed
saeed
کلاغ ها گرچه سیاهند ....

و آوازشان ناخوشایند ...

اما آنقدر باوفایند ....

که شاخه های خشک زمستان را

تنها نمی گذارند.... !!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 21:15
+1
علـــــــــــــــــی
علـــــــــــــــــی
به سلامتی پسر بچه های قدیم که پشت لبشونو با ذغال سیاه می کردن
که شبیه باباهاشون بشن
نه مثل جوونای امروز که ابروهاشونو نازک می کنن که شبیه ماماناشون بشن !
دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 16:20
+4
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
:آنقدر بزرگت کردم که
حالا دیگر جا نمی‌شوی در دلم... متاسفم
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 10:28
+9
-1
sasan pool
sasan pool
دوست داشتن را از کودکی آموختم که در نقاشیش

خورشید راسیاه کشید

تا پدرش زیر نور خورشید نسوزد....!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/21 - 22:13
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ