یافتن پست: #شانه

ronak
ronak
یک احساس زیبا
صادقانه میگویم حرف دلی بی ریا
بی بهانه میگویم مثل آنها ، همان قلبهای بی وفا ، بی وفایی نمیکنم
عاشقانه میگویم عشق من دوستت دارم
صادقانه گفتی دوستم داری ، عاشقانه عشق تو را باور کردم
از من خواستی تنها با تو باشم ، با احترام قلب تنهایم را به تو تقدیم کردم
گقتم این قلب مال تو ، همیشه وفادار تو ، هرگاه خواستی بگو تا شود فدای تو
از من خواستی به کسی جز تو دل نبندم ، میترسیدی روزی تو را ترک کنم
شاخه گل زیبای من ، پر پر نمیشوی هیچگاه در قلب من ، به عشق پاکمان قسم تنها تو می مانی تا ابد در دل من
هیچگاه نمیگذارم دلتنگم شوی ، همیشه در دلت خواهم ماند ، هیچگاه نمیگذارم دلگیر شوی همیشه در کنارت هستم ،هم با تو درد دل میکنم ، هم میشنوم درد دلهایت را…
دوباره میرسیم به آن احساس زیبا ، همان حرف صادقانه ، همان حرف دل بی ریا
همان کلام عاشقانه ، همان احساسی که تنها نسبت به تو دارم ، آری عزیزم خیلی دوستت دارم
گفتی دلت میخواهد همیشه در کنارم باشی، آرزو داری سرت را بر روی شانه هایم بگذاری و آرام بخوابی ، بیا عزیزم که من نیز بی قرارم ، آرزو دارم در کنارت همین شعر عاشقانه را برایت بخوانم…
دیدگاه  •   •   •  1390/12/4 - 15:04
+8
حمید
حمید
کلمات انگلیسی با تعبیر فارسی! ( بسیار خنده دار ) (ادامه مطلب در دیدگاه){-26-}
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/4 - 01:13
+2
mah3a
mah3a
کر کنم تا چند وقت دیگه آنلاین بودن نشانهٔ ایران نبودن باشه!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/3 - 21:54
+6
parham
parham
جدیدترین شعر حیف نون :

هی وی وی وی وی وی وی وی وی وی

ترجمه :

شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم !
دیدگاه  •   •   •  1390/12/3 - 21:20
+6
mehdi
mehdi
دست می سوزد با سیگار
به خودت می آیی
یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند
نه دستی که شانه هایت را بگیرد
نه صدای که قشنگ تر از باد باشد
تنهایی یعنی این...!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/3 - 17:35
+4
مهسا
مهسا
چه سخت است ، تشیع عشق بر روی شانه های فراموشی و دل سپردن به قبرستان جدایی وقتی میدانی پنج شنبه ای نیست ، تا رهگذری ، بر بی کسی ات فاتحه ای بخواند . . .
دیدگاه  •   •   •  1390/12/1 - 17:54
+8
parnian
parnian
این گربه ها هم آدم شدن واسه ما ؟
قبلنا هیبتی داشتیم.از دور پخ میکردیم 3متر رو هوا بودن،
حالا از کنارمون رد میشن،نگاه معنادار چن ثانیه ای هم میکنن!
همینمون مونده به نشانه افسوس سرم تکون بدن!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/28 - 16:18
+5
mehdy
mehdy
به شانه ام زدی که تنهاییم را تکانده باشی!
به چه دل خوش کنم؟
به تکاندن برف از روی آدم برفی؟!!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/27 - 12:16
+4
مهسا
مهسا
به شانه ام زدی

که تنهایی ام را تکانده باشی

به چه دل خوش کرده ای ؟!



تکاندن برف

از شانه های آدم برفی ؟!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/25 - 16:10
+5
sasan pool
sasan pool
دیشب دوباره
گویا خودم را خواب دیدم:
در آسمان پر می‌کشیدم
و لا‌به‌لای ابرها پرواز می‌کردم
و صبح چون از جا پریدم
در رختخوابم
یک مشت پر دیدم
یک مشت پر، گرم و پراکنده
پایین بالش
در رختخواب من نفس می‌زد


آن‌گاه با خمیازه‌ای ناباورانه
بر شانه‌های خسته‌ام دستی کشیدم
بر شانه‌هایم
انگار جای خالی چیزی...
چیزی شبیه بال
احساس می‌کردم!


قیصر امین پور
دیدگاه  •   •   •  1390/11/23 - 16:11
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ