یافتن پست: #شبهایی

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بزن به سلامتی
حرفهای دلت که به کسی نگفتی....
بزن به سلامتی
اینکه کوه درد بودی ولی دم نزدی..... ...
بزن به سلامتی تنهایی هات
ولی تنهایی رو دوست نداشتی...
بزن به سلامتی
ارزوهایی که نتونستی لمسشون کنی.....
بزن به سلامتی
شبهایی که تو تنهاییهات گریه کردی
ولی نمیدونستی برای چی...
.
.
.
ولی من میدونستم برا چی
دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 13:14
+2
saqar
saqar
در CARLO
بزن به سلامتی حرفهای دلت که به کسی نگفتی....
بزن به سلامتی اینکه کوه درد بودی ولی دم نزدی.....
بزن به سلامتی تنهایی هات ولی تنهایی رو دوست نداشتی...
بزن به سلامتی ارزوهایی که نتونستی لمسشون کنی.....
بزن به سلامتی عشقی که طالعش به اسمت نبود ولی هنوزهم دوسش داری....
بزن به سلامتی شبهایی که تو تنهاییهات گریه کردی ولی نمیدونستی برای چی....
بزن به سلامتی دوست و ادمهایی که از پشت خنجر زدن...
هنوز مست نشدم نگاه می کنم به انتهای شیشه و اخرین پیکم ولی هنوز حرف دارم..
دیدگاه  •   •   •  1392/05/3 - 20:06
+9
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
بزن به سلامتی حرفهای دلت که به کسی نگفتی....
بزن به سلامتی اینکه کوه درد بودی ولی دم نزدی.....
بزن به سلامتی تنهایی هات ولی تنهایی رو دوست نداشتی...
بزن به سلامتی آرزوهایی که نتونستی لمسشون کنی.....
بزن به سلامتی عشقی که طالعش به اسمت نبود ولی هنوزهم دوسش داری....
بزن به سلامتی شبهایی که تو تنهاییهات گریه کردی ولی نمیدونستی برای چی....
بزن به سلامتی دوست و آدمهایی که از پشت خنجر زدن...
هنوز مست نشدم نگاه می کنم به انتهای شیشه و آخرین پیکم
ولی هنوز حرف دارم..
5 دیدگاه  •   •   •  1392/04/25 - 14:55
+8
saman
saman
در CARLO

پیکت رو بالا بگیر:

بزن به سلامتیه آرزوهایی که هیچگاه لمس نکردی،

بزن به سلامتیه عشقی که طالعش با تو نبود و هنوزم دوستش داری،

بزن به سلامتیه شبهایی که تو تنهاییت گریه کردی و ندونستی چرا،

بزن به سلامتیه دوستایی که از پشت خنجر زدند،
بزن به سلامتیه اونی که گفت: دوستت داره اما تا آخرش باهات نموند…
آخرین ویرایش توسط saman در [1392/04/18 - 15:45]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/18 - 15:44
+5
*elnaz* *
*elnaz* *
چه کسی میگوید که من هیچ ندارم..؟ من چیزهای با ارزشی دارم ...! حنجره ای برای .. چشمانی برای گریه... لبهایی برای سکوت.. دستهایی برای خالی ماندن.... پاهایی برای نرفتن.... بی ستاره. پنجره ای به سوی کوچه #بن بست... و بی پاسخ..
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 15:27
+4
reza
reza
چه کسی میگوید که من هیچ ندارم...؟
من چیزهای با ارزشی دارم ....!
حنجره ای برای بغض ...
چشمانی برای گریه...
لبهایی برای سکوت...
ریه هایی برای سیگار...
دستهایی برای خالی ماندن...
پاهایی برای نرفتن....
شبهایی بی ستاره....
پنجره ای به سوی کوچه بن بست...
و وجودی بی پاسخ.....
دیدگاه  •   •   •  1391/01/11 - 23:14
+3
عسل ایرانی
عسل ایرانی
میبینی ؟؟؟

میبینی چه بی رحمانه ،

گامهایت را بر تن آسمان کوبیدی!

هنوز جایش کبود است...

و من هنوز نگاهم

به ردپای خسته ی شبهاییست ؛

که بی بهانه برای آمدنت سحر شدند...

اما تو هنوز هم خود را پشت سایه ی شب پنهان کرده ای...

چرا..
دیدگاه  •   •   •  1390/12/6 - 17:58
+7
ronak
ronak
چه کسی میگوید که من هیچ ندارم…؟
من چیزهای با ارزشی دارم ….!
حنجره ای برای بغض …
چشمانی برای گریه…
لبهایی برای سکوت…
ریه هایی برای سیگار…
دستهایی برای خالی ماندن…
پاهایی برای نرفتن….
شبهایی بی ستاره….
پنجره ای به سوی کوچه بن بست…
و وجودی بی پاسخ…..
2 دیدگاه  •   •   •  1390/11/21 - 16:23
+4
ebrahim
ebrahim
پسره به مامانش میگه : نمیدونستم که بابا اینقدر ترسو هستش مامانش میگه : از کجا فهمیدی عزیزم ؟ پسره میگه : آخه شبهایی که تو نیستی ، بابا میره خونه همسایه میخوابه !!{-18-}
دیدگاه  •   •   •  1390/10/15 - 14:25
+1
صفحات: 1 2 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ