رضا
رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن ،
ابتدای یک پریشانی است حرفش را نزن ،
دوست داری بشکنی قلب پریشان مرا ،
دل شکستن کار آسانی است
حرفش را نزن
ronak
روی قلبی نوشته بودن شکستنی است ؛ مواظب باشید !!!
ولی من روی قلبم نوشتم شکسته است ، راحت باشید !
kiss
چه سخته در میان جمع بودن ولی در گوشه ای تنها نشستن ،به چشم دیگران چون کوه بودن ولی در خود به آرامی شکستن
امید
خداوندا
برای همسایه که نان مرا ربود، نان
برای عزیزانی که قلب مرا شکستند، مهربانی
برای کسانی که روح مرا آزردند، بخشش
و برای خویشتن خویش ، آگاهی و عشق می طلبم . . .