یافتن پست: #صدای

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یکی از رفیقامl اس ام اس داده :
سلام من لپ تاپ خریدم صفحه کلیدش » ژ « نداره چیکار کنم؟
منم گفتم : جدی ی ی؟
اصلا خودتو نگران نکن . . .
فقط سریعا زنگ بزن پلیس بگو لپ تاپ تقلبیه!!!
15 دقیقه بعد تو کوچه صدای آژیر پلیس میومد =)))
هیچی دیگه مامانش زنگ زد صدتا فوش داد :|
ولی کلا راضی ام از خودم :))
دیدگاه  •   •   •  1393/03/23 - 12:43
+1
محمد
محمد

دلم بهانه ات را می گیرد...

چقدر امروز حس می کنم نبودنت را...


صدایت در گوشم می پیچد و من می گویم:

" جانم؟....

مرا صدا کردی؟!

دیدگاه  •   •   •  1393/03/19 - 21:01
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بی هدف به همه جا سر میزنم
دارم واسه عشقم قبر میکنم
داد میزنم با صدای گریون
عشق واسه تو نیست
برو تو نامهربون
دیدگاه  •   •   •  1393/03/17 - 21:00
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بچه که بودم یه بار مامانم خواست منو تنبیه مدرن کنه

منو تو انباری زندونی کرد منم اون تو شروع کردم به آواز خواندن با صدای بلند

یهو دیدم در باز شد مامانم با لوله جاروبرقی اومد دوباره منو تنبیه سنتی کرد!
دیدگاه  •   •   •  1393/03/16 - 21:38
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیوارهای ما موش ندارند… یا موشها کر شده اند… و نمی شنوند صدای ناله های پر بغضم را… که به گوشت برسانند…!
دیدگاه  •   •   •  1393/03/16 - 17:01
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
شنیــــدن نامم ، آنهـــم از لبان تــــــــــــــو

طعـــم نوبـــرانه های این روزهــــای بهــــار را دارد...

یکبــــار دیــــگر

صدایــــم کن

به نـــام کوچـــک...
دیدگاه  •   •   •  1393/03/15 - 18:56
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







شنیــــدن نامم ، آنهـــم از لبان تــــــــــــــو

طعـــم نوبـــرانه های این روزهــــای بهــــار را دارد...

یکبــــار دیــــگر

صدایــــم کن

به نـــام کوچـــک...






دیدگاه  •   •   •  1393/03/15 - 18:41
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







در آغوشمـــ کهــ میگیــــــریـ
مزهـ مزهـــ میکنمـــ نآمتـــ را
و دستـ ـهایمـــ
بیـ ـقرار تـ ـر از همیشهــــ
تـــ ـو را طلبـــ میکننــــ ـد...
و چشمانمـــ
راز ملتهبـــ نگاهمــــ را لـــ ـو میدهنـــ ـد
تــ ـو رنگـــ عوضــــ میکنیــــ و سرخــــ میشویــــ
مثلـــ یکـــ سیبـــ تازهـــ !
و انعکاســـ صدایتـــ در فضایــــ اتاقــــ میپیچـــ ـد کهـــ میگوییــــ ...
منـــ مـآلـــ توامـــ عزیزمـــ






دیدگاه  •   •   •  1393/03/15 - 18:38
+1
محمد
محمد

صدای پایش آرام آرام به گوشم می رسد

 

چیک چیک گونه ام را بوسید

 

نم نم از گوشه چشمم چکید

 

باز هم خاطراتم زنده شد

 

من و تو به یاد باران یا شاید به یاد تو ، من و باران

 

فرقی نمی کند

 

چه در کنارم باشی چه در کنارش باشی

 

زیر باران یاد تو مرا خیس می کند !


2 دیدگاه  •   •   •  1393/03/14 - 21:23
+1
محمد
محمد

بعضی ها سکوت شان هم صدای دروغ می دهد

دیدگاه  •   •   •  1393/03/14 - 17:14
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ