یافتن پست: #صدای

Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


دلم یک اتفاق میخواهد... یک تلفن ناآشنا... بابی میلی تمام جواب بدهم... و... صدای تو...!!


دیدگاه  •   •   •  1392/05/2 - 21:38
+6
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


در من تنیده راز خیال‌های مبهم تو آنجا که حلزون‌های لزج لابلای برگ‌هایم می‌لولند آرام...! منتظر ماندم دست‌هایت را باز کنی صدایم بزنی انگشت‌هایت را بلغزانی بر ساقه‌هایم؛ حلزون‌ها را برداری و به کوچه بسپاری منتظر ماندم پر از هیاهوی تکرار ساعت


دیدگاه  •   •   •  1392/05/2 - 20:58
+6
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
دانلود آهنگ جقدر خوبه با صدای حسین توکلی




[لینک]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/31 - 17:48
+4
saman
saman
در CARLO

ﯾﺎﺭﻭ ﭘﺎﯼ ﻣﻨﺒﺮ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻩ ، ﻣﺠﻠﺲ ﻃﻮﻻﻧﯽ


ﻣﯿﺸﻪ ، ﺑﻪ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯿﺶ ﻣﯿﮕﻪ :


ﻣﻦ ﺑﺎﺳﻨﻢ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﻓﺖ ﺍﺯﺑﺲ ﻧﺸﺴﺘﻢ |:


ﻃﺮﻑ ﻣﯿﮕﻪ :


ﺑﻠﻪ ، ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭﻫﻢ ﺻﺪﺍﯼ ﺧﺮﻭﭘﻔﺶ ﺍﻭﻣﺪ |:

دیدگاه  •   •   •  1392/04/31 - 16:05
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

تو کافی شاپ نشسته بودم یه نفر اومد گفت : ببخشید شما تنهایید ؟!
یه پوزخند زدم و بایه صدای خسته گفتم : خیلی وقته ...
گفت پس من این صندلی رو ببرم اونور صندلی کم داریم


آخرین ویرایش توسط ramin-rtbm در [1392/04/31 - 16:04]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/31 - 15:32
+2
saman
saman
در CARLO
دیدگاه  •   •   •  1392/04/31 - 13:02
+3
saman
saman
در CARLO

 سر سفره بودیم که صدای یه کامیون اومد ، یهو دیدیم مامانم زد زیر گریه و با هق هق گفت : شماها هیچوقت منو حمایت نکردین ، من میخواستم پایه یک بگیرم … آخه مادر من شما یازده سال طول کشید تا پایه ۲ گرفتی ؛ من توی ماشین آموزشگاه بزرگ شدم ! والااااا

آخرین ویرایش توسط saman در [1392/04/31 - 12:33]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/31 - 12:33
+4
saman
saman
در CARLO
 یه بار رفته بودیم جایی مهمونی مبل چرمی داشتن ، پسر خالمم که ۱۰سالشه تشسته بود که یهو یه صدایی اومد همه خندشون گرفت ، اینم هول شد گفت به خدا من نبودم صندلی گ.و.زید بعد هم گریه کرد و گفت خودتون میگ.و.ز.ید میندازید گردن من و رفت تو اتاق و ما هم نفهمیدیم بالاخره کی بود !
دیدگاه  •   •   •  1392/04/31 - 11:44
+3
مهسا
مهسا


اینجا در این حوالی می اید...

گوش کن...
صدا می زند...
کسی که دارد...
کسی که صدایش بوی ناب می دهد...
به که تو را می خواند گوش کن...


1 دیدگاه  •   •   •  1392/04/30 - 23:36
+7
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
پشت ابرهااز خانه بیرون میزنم اما کجا امشب

شاید تو میخواهی مرا در کوچه ها امشب!

پشت ستون سایه ها روی درخت شب

می جویم اما نیستی در هیچ جا امشب؟

میدانم ، آری نیستی اما نمی دانم

بیهوده می گردم به دنبالت چرا امشب؟

هر شب ترا بی جستجو می یافتم اما

نگذاشت بی خوابی به دست آرم ترا امشب

ها...سایه ای دیدم! شبیه ات نیست اما حیف!

ای کاش می دیدم به چشمانم خطا امشب

هر شب صدای پای تو می آمد از هر چیز

حتا ز برگی هم نمی آید صدا امشب

امشب ز پشته ی ابرها بیرون نیامد ماه

بشکن قرق را ماه من بیرون بیا امشب

گشتم تمام کوچه ها را یک نفس هم نیست

شاید که بخشیدند دنیا را به ما امشب

طاقت نمی آرم تو که می دانی از دیشب

باید چه رنجی برده باشم بی تو تا امشب

ای ماجرای شعر و شب های جنون من

آخر چگونه سر کنم بی ماجرا امشب؟

محمد علی بهمنی
دیدگاه  •   •   •  1392/04/30 - 23:18
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ