یافتن پست: #صدا

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

اون پسرایی که وقتی یه روز نمیبینیشون اعصاب واست نمیمونه !

اون پسرایی که شب پشت تلفن دوتایی خوابتون میبره!

اون پسرایی که باهاشون میری شمال و دیگه دلت نمیخواد برگردی!

... اونایی که بهت زنگ میزنن قـــــــــــــند تو دلت آب میشه!

همونا که صداشون مردونست !

همونایی که وقتی کنارت نشستن بهت sms میدن دوست دارم !

اونایی که بد دهن نیستن وقتی فحش ازت میشنون میگن بی ادب !

اونایی که قربون صدقه می رن دلت ضعف می ره !

همونایی که وقتی از دور می بی[!] قند تو دلشون آب می شه و یه لبخند میاد گوشه لبشون !

نه ....

نسلشون منقرض نشده!

هستــــــــــــن ولی کمن !!!


دیدگاه  •   •   •  1392/09/21 - 22:28
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

صدامو داری
به احترامت هیچوقت حتی ، من
نمینداختم نگامو جایی
رفتی با اینکه میدونستی
تو رو دوست داشتم و رو هیچکی نی اون حسی
که رو تو بود و هست
شاید از اولشم من بودم که نباید میذاشتم رو تو دست
رو همه خوبی هام بستی چطور چشاتو
هیس هیچی نگو فقط ببر صداتو
ببین چه دپرسم ببین چه بی حسم
دیگه من حتی به خودمم نمی رسم
اصلا بی خیال
دیگه گذشت از درد و دل
منو تو هردو تامون شدیم دیگه هر دو ول
یه شب با این ،یه شب با اون
هزار تا کصافط کاری داریم به همرامون
منکه از تو بیشتر بود حاشیم
منکه حتی اگه تو نباشی ام
فقط به تو فک میکنم و تورو میخوام
چیه فک کردی مثل تو لا…ش.یــــم
دیگه خستم از خاطرات موندگارت
بدم میاد از اون نگاهت
برو نمیخوام بر گردی پیشم چون
خوب میدونم که کنارش خوبه حالت
قتی نیستی معاشرت با همه سخته
بگو مست کنار کی میخوابی آخر هفته
ها چیه چپ نگاه میکنی طلب کاری؟
جدیداً در اومدی از فاز طرفداری
دل من ، با دل تو، که یکی نیست
بد بخت قیافتو ببین، ترکیدی
مسیرامون هم از هم جداست ،دیدی
باشه تو خوبی اصلا تو راست میگی
چیه، فک کردی مثل تو هولم
مو بیچاری یکی لم داده تو بغلم
تو که رفتی حرمت یه سری چیزارو
جلو دوستام نگه میداشتی اقلاً
خوتو ببین که چقد فس فسی
منم یه عصبی استرسی
که به همه میپرم چون هیچوقت دوست نداشتم
که ببینم اسم تو میاد کنار اسم کسی
راستی بگو بینم هنوز باهاشی یا
این بد بختم رفت قاطی داداشیا
قاطی همونایی که کردی تو بهشون بدی
همون بیچاره هایی که دورشون زدی
آخه خیانت کردی به من تو چطور
تو اون حالت باید میگرفتم مچتو
برو خوش باش باهاش ولی بدو
که زودگذره این روزای خوش تو
خیالت تخت که واست دل ، تنگ نمیشه
بعد تو به هیچکسی دلگرم نمیشه
چرا نگران منی حالمو میپرسی
حال من، که از این بهتر نمیشه
پس بهتره که ندیم به دوستیمون کشش
تو هم خواهشا دیگه از ما بیرون بکش
چون دیگه مهم نیست بخوای باشی تو با کسی
سریعتر خوشحالم کن، با یه خداحافظی
فوق العادس این اهنگ.منکه از شنیدنش سیر نمیشم


دیدگاه  •   •   •  1392/09/21 - 19:43
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

خیره است چشم‌ِ خانه به چشمانِ مات من
خالی است بی‌صدا و سکوتت حیات من!



دل می‌کنم به خاطر تو از دیار خویش
ای خاطرت عزیز‌تر از خاطرات من!



آیات سجده‌دار خدا چشم‌های توست
ای سوره مغازله، ای سور و سات من!



حق‌السکوت می‌طلبند از لبان تو


چشمان لاابالی و لب‌های لات من!



 شاعر شدن بهانه تلمیح کهنه‌ای‌ست
تا حافظ تو باشم، شاخه نبات من!

دیدگاه  •   •   •  1392/09/21 - 18:55
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


آن روزها که پنجره ام رو به صبح بود


می شد به سایه های نگاه تو دل سپرد



می شد محیط خاطره ها را حساب کرد


می شد خطوط چهره احساس را شمرد!


 



آن روزها که زیر نفسهای آفتاب


خواب از سر لبان شب آلود می پرید



وقتی عبور ثانیه ها سرد سرد بود


من در تو ضرب می شد و آتش می آفرید!


 


مجذور اشتیاق سلامی دوباره بود
جذر بهار و آئینه می شد بلوغ مرگ



می شد برای صورت گل مخرجی نوشت
کسر همیشه ساده نمی شد به دست مرگ!


 



در خشکسال دل به توان می رسید اشک
جمع شب و ستاره جوابش طلوع بود



راهی شدن به سمت صدای رسای عشق
منهای هر بهانه جوابش شروع بود!


 



آن روزهای خوب و شکوفائی و ظهور
آن روزهای رویش و تکثیر و انتشار



آن روزهای چشمه و خورشید و زندگی
آن روزهای آبی و باران و آبشار!


 


 


امشب به نام نامی آن روزهای پاک
ژرفای عشق را به تو تسلیم می کنم



دریای پر تلاطم فریاد خویش را
بر ساحل سکوت تو تقسیم می کنم!


 



در دفتر حساب خود امشب نوشته ام
ای لحظه های من به توان حضور تو



وقتی کتاب فاصله ها بسته می شود
زیباست جمع خواهش من با غرور تو!!

دیدگاه  •   •   •  1392/09/21 - 18:52
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



گاه دلتنگ میشوم....

دلتنگتر از همه دلتنگیها......

گوشه ای مینشینم و حسرتها را میشمارم و

باختها و صدای شکستن را...............

نمیدانم کدامین امید را نا امید کردم

و کدام خواهش را نشنیدم و به کدامین

دلتنگی خندیده ام ...............

که چنین دلتنگم.............


دیدگاه  •   •   •  1392/09/21 - 17:14
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
زن باید وقتی داری از یه زن دیگه جلوش تعریف میکنی



با پشت دست بزنه تو دهنت که صدا سگ بدی...
دیدگاه  •   •   •  1392/09/20 - 21:13
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

نقش سرنشین کنار راننده در ایران







ا_کشیدن بقیه کمربند ایمنی راننده و نگهداشتن آن هنگام مشاهده افسر راهنمایی و رانندگی



۲- دادن شماره تلفن راننده به سرنشینان خودروی بغلی



۳- تعویض دنده هنگامی که راننده در حال مکالمه با تلفن است



۴- تیکه انداختن به عابرین پیاده



۵- جیغ زدن هنگام عبور از داخل تونلها



۶- فحش دادن به دیگر رانندگان بخاطر رانندگی بد آنها



۷- تشویق راننده برای لایی کشی



۸- فحش و نفرین به راننده موقع عبور از روی دست اندازها



۹- خوابیدن با صدای خروپف زیاد در جاده ها



۱۰- ایجاد قوت قلب برای راننده هنگام دعوا



۱۱- و در نهایت انجام مجلس کفن و دفن راننده :)))

دیدگاه  •   •   •  1392/09/20 - 19:10
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



بزار خیال کنم هنوز ترانه هامو میشنوی

هنوز هوامو داری و هنوز صدامو میشنوی

بزار خیال کنم هنوز یه لحظه از نیازتم

اگه تمومه قصمون هنوز ترانه سازتم

بزار خیال کنم هنوز پر از تب و تاب منی

روزا به فکر دیدنم شبا پر از خواب منی

بزار خیال کنم تو دلتنگی هات غروب که میشه یاد من میفتی

تویی که قصه ی طلوع عشقو گفتی و دوست دارم و نگفتی

بزار خیال کنم منم اون که دلت تنگه براش

اونی که وقتی تنهایی پر میشی از خاطره هاش

اون که هنوز دوسش داری اون که هنوز هم نفسه

بزار خیال کنم منم اونی که بودنش بسه

دوباره فال حافظ و دوباره توی فالمی

بزار خیال کنم بزار اگر چه بی خیالمی




دیدگاه  •   •   •  1392/09/20 - 18:47
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﺑﺨﺶ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﻮﺩﯾﻢ. ﺍﺳﺘﺎﺩﻩ ( ﺯﻥ ) ﺻﺪﺍﻡ ﮐﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﮐﻪ ﺧﺠﺎﻟﺘﯽ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﺑﯿﺎ پای ﺗﺨﺘﻪ ﻧﻘﺶ پسری ﺭﻭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻦ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﺎﺩ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻋﻼﻗﻪ ﮐﻨﻪ , ﭼﯽ ﻣﯿﮕﯽ ﺑﻬﺶ؟ ﮔﻔﺖ ﻣﻨﻢ ﻣﺜﻼ ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻡ!!!

ﮔﻔﺘﻢ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺭﻭﻡ ﻧﻤﯽ ﺷﻪ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺑﮕﻢ ﮐﻪ , ﺿﺎﯾﺲ !

ﺍﺳﺘﺎﺩ: ﻧﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺵ ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯾﻢ ﻧﻘﺎﻁ ﺿﻌﻒ ﻭ ﻗﻮﺕ ﻭ ﻧﺤﻮﻩ ﺑﯿﺎﻧﺖ ﺭﻭ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﮐﻨﯿﻢ.

ﺣﺎﻻ ﮐﻞ ﮐﻼﺱ ﺳﺎﮐﺖ ﻣﻨﺘﻈﺮﻥ ﯾﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﮕﻢ ﺑﺘﺮﮐﻦ , ﻣﻨﻢ ﻓﺮﺻﺖ ﻃﻠﺐ زﻝ ﺯﺩﻡ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﺎﺻﺪﺍﯼ ﻧﺎﺯﮎ ﮔﻔﺘﻢ : ﺷﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﻪ ﺟﻮﺟﻮﯼ ﮐﻮﺷﻮﻟﻮﺍﻡ، ﻫﻮﺍ ﺷﺮﺩﻩ، ﺑﻒ ﻣﯿﺎﺩ، ﻣﯿﺰﺍﻟﯽ ﺗﻮ ﻗﻠﺒﺖ ﺑﻤﻮﻧﻢ؟؟ :";)

ﯾﻌﻨﯽ ﮐﻼﺱ ﺗﺮﮐﯿﺪﺍ , ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﺻﺤﻨﺮﻭ، 50 ﺳﺎﻟﺸﻪ ﻃﺮﻑ!!!

ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﺍﺯ ﭼﺸﺎﺷﻮﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﯾﺪ , ﺍﺳﺘﺎﺩﻣﻮﻥ ﻫﻢ ﺧﺪﺍﯾﯿﺶ ﺑﺎﺟﻨﺒﻪ ﺑﻮﺩ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ ﺑﺮﻭ ﺑﺸﯿﻦ ﺗﻮ ﺁﺩﻡ بشو ﻧﯿﺴﺘﯽ

دیدگاه  •   •   •  1392/09/20 - 18:41
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

اعترافات ی آقا پسر
با دوس دخترم رفته بودم پارک بعد دیدم بابام داره زنگ میزنه ...

با صدای خوابالود گفتم : بلــــــــــــه ­ ...

گفت : سلام بابا کجایی ...

با خمیازه گفتم : خونه خوابم چطور ...

گفت:هیچی داشتم رد میشدم دیدم یه ماشین دقیقأ مثل ماشین تو بغل پارک گذاشته بود نگران شدم ...

عاخه از گلگیر تا در عقبو زده بودن ...

من گفتم نه بابا من خونه خوابم بای ...

منو میگی ریدم تو خودم سریع دست طرفو گرفتم دویدم سمت ماشین ...

همین که رسیدم دیدم بابام وایساده ...

هیچی دیگه معرفی کردم

الانم متواریم ...

کسی جایی واسه خواب داره ... <img src=(" title=":((" />(

دیدگاه  •   •   •  1392/09/20 - 18:15
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ