یافتن پست: #صدا

zohre
zohre

تمام غم هایت را به جان میخرم، تو فقط صدای خنده هایت را به کسی نفروش....

دیدگاه  •   •   •  1392/09/5 - 19:49
+9
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

طرز نیمرو درست کردن خانوما:

۱-ماهیتابه را میزارن رو گاز

۲- توی ماهیتابه روغن میریزن

۳- اجاق گاز زیر ماهیتابه رو روشن میکنن

۴- تخم مرغها رو میشکنن و همراه نمک توی ماهیتابه میریزن

۵- چند دقیقه بعد نیمروی آماده رو نوش جان میکنن

طرز نیمرو درست کردن اقایون:

۱- توی کابینتهای بالایی آشپزخونه دنبال ماهیتابه میگردن

۲- توی کابینتهای پایینی دنبال ماهیتابه میگردن و بلاخره پیداش میکنن

۳- ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن

۴- توی ماهیتابه روغن میریزن

۵- توی یخچال دنبال تخم مرغ میگردن

۶- یه دونه تخم مرغ پیدا میکنن

۷- چند تا فحش میدن

۸- دنبال کبریت میگردن

۹- با فندک اجاق گاز رو روشن میکنن و بوی سرکه همراه دود آشپزخونه رو بر میداره

۱۰- ماهیتابه رو میشورن (بگو چرا روغنش بوی ترشی میداد )!

۱۱- ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن واقعی میریزن

۱۲- تخم مرغی که از روی کابینت سر خورده و کف آشپزخونه پهن شده رو با دستمال پاک میکنن

۱۳- چند تا فحش میدن و لباس میپوشن

۱۴- میرن سراغ بقالی سر کوچه و ۲۰ تا تخم مرغ میخرن و برمیگردن

۱۵- تلویزیون رو روشن میکنن و صداش رو بلند میکنن

۱۶- روغن سوخته رو میریزن توی سطل و دوباره روغن توی ماهیتابه میریزن

۱۷- تخم مرغها رو میشکنن و توی ماهیتابه میریزن

۱۸- دنبال نمکدون میگردن

۱۹- نمکدون خالی رو پیدا میکنن و چند تا فحش میدن

۲۰- دنبال کیسهء نمک میگردن و بلاخره پیداش میکنن

۲۱- نمکدون رو پر از نمک میکنن

۲۲- صدای گزارشگر فوتبال رو میشنون و میدون جلوی تلویزیون

۲۳- نمکدون رو روی میز میذارن و محو تماشای فوتبال میشن

۲۴- بوی سوختگی رو استشمام میکنن و میدون توی آشپزخونه

۲۵- چند تا فحش میدن و تخم مرغهای سوخته رو توی سطل میریزن

۲۶- توی ماهیتابه روغن و تخم مرغ میریزن

۲۷- با چنگال فلزی تخم مرغها رو هم میزنن

۲۸- صدای گــــــــــل رو از گزارشگر فوتبال میشنون و میدون جلوی تلویزیون

۲۹- سریع برمیگردن توی آشپزخونه

۳۰- تخم مرغهایی که با ذرات تفلون کنده شده توسط چنگال مخلوط شده رو توی سطل میریزن

۳۱- ماهیتابه رو میندازن توی سینک

۳۲- دنبال ظرفهای مسی میگردن

۳۳- قابلمهء مسی رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن و تخم مرغ میریزن

۳۴- چند دقیقه به تخم مرغها زل میزنن

۳۵- یاد نمک میفتن و میرن نمکدون رو از کنار تلویزیون برمیدارن

۳۶- چند ثانیه فوتبال تماشا میکنن

۳۷- یاد غذا میفتن و میدون توی آشپزخونه

۳۸- روی باقیماندهء تخم مرغی که کف آشپزخونه پهن شده بود لیز میخورن

۳۹- چند تا فحش میدن و بلند میشن

۴۰- نمکدون شکسته رو توی سطل میندازن

۴۱- قابلمه رو برمیدارن و بلافاصله ولش میکنن

۴۲- چند تا فحش میدن و انگشتهاشون که سوخته رو زیر آب میگیرن

۴۳- با یه پارچه تنظیف قابلمه رو برمیدارن

۴۴- پارچه رو که توسط شعله آتیش گرفته زیر پاشون خاموش میکنن

۴۵- نیمروی آماده رو جلوی تلویزیون میخورن و چند تا فحش میدن

دیدگاه  •   •   •  1392/09/5 - 19:03
+6
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
از نفس افتاده اند ! دیگر صدای خش خش شان نمی آید ، برگ ها هم پاییز نبودنت را تاب نیاورده اند ، کاش زودتر تمام شود
دیدگاه  •   •   •  1392/09/5 - 13:50
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

یه بار عاشق شده بودم رفتم تو اتاق درو رو خودم بستم بعداز یه ساعت صدام کردن که بیا شام بخور داره سرد میشه، گفتم :من دیگه هیچی نمیخورم ، میخوام بمیــــــــرم
گفتن : شام ماکارونیه ، ته دیگ سیب زمینی هم داره
كه خیلی دوس داری
... یــَعــنــی از ماکارونی بیشتر دوســتـش داشتی !؟

لـامصبـــــا نقطـــه ضعـــفِ منـــو پیـــدا کــــرده بـــودن

دیدگاه  •   •   •  1392/09/4 - 21:25
+4
محمد
محمد

میم مالکیت فقط مختص مادر است..
آنگاه که صدا میزند محمدم.
انگار دنیا را به آدم میدهند..
.
دختران و پسران دنیای من: از میم مالکیت سوء استفاده نکنید.
اصلا" استفاده نکنید.
بگذارید صدای دلنشین مالکیت مادر همیشه زیبا بماند..
کاری نکنید که بخاطر شما.. به تمام میم های دنیا شک کند..
میم مادر و میم مالکیت او از مقدس ترین هاست.
حرمتش را نگهداریم
دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 20:54
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
کاش میتوانستم صدایت را ببوسم وقتی اسمم را صدا میزنی...
دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 20:11
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﺑﺒﯿﻦ پسر ﺟﺎﻥ |:!

ﺧﻮﺷﮕﻠﯽ؟ |:
.
.
.
.
.پولداری ؟ |:
.
.
.
. ﭼﺸﺎﺕ ﻗﺸﻨﮕﻪ؟ |:
.
.
.
. ﺍﻧﺪﺍﻣﺖ ﺩﺭﺳﺘﻪ؟
.
.
.
.
ماشین داری ؟؟؟
.
.
.
.
.
. ﺻﺪﺍﺕ ﻗﺸﻨﮕﻪ؟
.
.
.
.
. ﺧﻮﺏ ﺩﻣﺖ ﮔﺮﻡ ﺑﺎﺑﺎ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺑﺪﻩ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﺷﻨﺎ ﺷﯿﻢ ...

دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 19:46
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

تا حالا شده در اتاقت رو ببندی،چرآغآرو همـ خآموش كنی؟؟؟






بری پتورو بكشی رو سرتـــــ ،چشاتو اون زیر باز كنی،







صِـــدآی نفسآتو بشنوی








تیكــــ تآكـــ سآعت پـُتكــــ بشه تو مغزتــــ ؟؟؟



سیآهی ببینی تنهآیی ببینی،گریتـــــ بگیره...



ضجه بزنـــــ ـی هق هقآت رو قورت بدی ...



تآكسی نشنــــــوه صداشـــو



بعد بفهمی چقدر تنهآیی،چه قدربـ ــــی كسی...



بفهمی ،هیچی نیستی...

دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 19:41
+5
محمد
محمد

كنج اتاق نشسته ام...مى بارد...دلش را ميگويم...
داد مى كشد...خيلى پراست...دلش راميگويم...
ديشب كه بااوحرف ميزدم به اين رسيدم كه صدايم را نمى شنود...
امشب به اين نتيجه رسيدم كه صدايم راشنيد...
زارميزند...مثل ديشب من...اشك ميريزم مثل امشبش...
صدايم راشنيد...دلش ابرى بود...سياه وتيره...خدايم راميگويم...
تااو رادارم همه راپس ميزنم...تااوهست بى منت,به تو نيازى ندارم بامنت...
او همه كس من هست.....خدايم راميگويم...
دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 18:46
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
مامانم در طول شبانه روز فقط یکبار بهم میگه مهندس اونم آخره شباست که صدام میزنه مهندس بیا آشغالا رو بزار دم در !
دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 14:55
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ