یافتن پست: #عادت

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هیچگاه به "بی تو بودن"ها عادت نخواهم کرد...
یا بمان یا...
یا ندارد فقط"بمان"!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 20:41
+3
nanaz
nanaz

بهترین قصه ی دنیا عشق است و بدترین آن عادت...
اما بدتر از همه عادت به کسی است که روزی عاشقش بودی...


دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 14:47
+6
saeed
saeed

قرارمون فصل انگور



وقتی شراب شدم بیا



تو جام بیاور



من جان


بروم تادر میخانه کمی مست کنم


جرعه بالا بزنم آنچه نبایست کنم


آنقدر مست که اندوه جهانم برود


استکان روی لبم باشد و جانم برود


برود هرکه دلش خواست شکایت بکند


شهر باید به من الکلی عادت بکند

دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 11:16
+1
mina
mina
ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﻟﯿﺎﻗﺖ ﻣﺎﺭﻭ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺧﻮﺏ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺩﯾﮕﻪ ! ﭼﯿﮑﺎﺭ
ﮐﻨﯿﻢ؟ ﻏﺼﻪ ﮐﻢ ﺳﻌﺎﺩﺗﯽ ﻣﺮﺩﻣﻮ ﻫﻢ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ ! ؟ ﻭﺍﻻ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ
دیدگاه  •   •   •  1392/06/29 - 15:42
+4
saman
saman


اگر فکر می‌کنید که کم‌کم پا به سن می‌گذارید، احتمالاً دوست دارید بدانید که چه چیزهایی پیرترتان می‌کند. در جامعه امروزی ۲۵ سال هم شاید خیلی پیر باشد، به همین دلیل همیشه باید به دنبال راه‌هایی برای جوان‌تر دیده شدن بود. 

 

۱ – لباس‌های از مد افتاده

نگاهی به کمد لباس‌هایتان بیندازید؛ این می‌تواند یکی از چیزهایی باشد که پیرتان می‌کند. آیا خیلی وقت است که روی مد لباس نپوشیده‌اید؟ با نادیده گرفتن مد‌های امروزی سال‌ها به سنتان اضافه می‌کنید. البته مسئله‌ای که باید به آن دقت کنید این است که زیاده‌روی نکنید چون اگر سعی کنید در ۴۰ سالگی مثل نوجوان‌ها به نظر برسید باعث می‌شود نامناسب جلوه کنید.

 

۲ –  مدل موی از مد افتاده

چیزی که پیر نشانتان می‌دهد ممکن است روی سرتان باشد! آخرین باری که یک مدل موی جدید را امتحان کردید کی بوده است؟ مدل موهای امروزی باعث می‌شود به مراتب جوان‌تر به نظر برسید. مجلات مد را بگردید تا ببینید کدام مدل مو جوانی را به شما برمی‌گرداند.

 

۳ – عادت سیگار کشیدن

هشدارهای زیادی درمورد استعمال دخانیات داده می‌شود اما یکی از اینها از بقیه مهمتر است: سیگار ممکن است پیرتان کند! ابتدای سال نو می‌تواند زمانی عالی برای ترک سیگار باشد. با این کار ۱۰ سال به عمرتان اضافه خواهید کرد. کمی به آن فکر کنید: آیا خانم‌هایی که خیلی جوان به نظر می‌رسند، سیگار می‌کشند؟

 

۴ – مصرف الکل

مصرف زیاد از حد نوشیدنی‌های الکلی از داخل پیرتان می‌کند. هرچه الکل بیشتری وارد جریان‌خون شود، بر پوستتان تاثیر داشته و در برخی موارد آسیب‌های دائمی به آن وارد می‌کند. 

 

۵ – وضعیت ضعیف سلامتی

یکی از چیزهایی که پیرتر نشانتان می‌دهد وضعیت ضعیف سلامتی‌تان است. حتی اگر مشکل اضافه‌وزن نداشته باشید، اگر از موادغذایی مناسب استفاده نکنید و موادمغذی لازم برای سلامت و متناسب نگه داشتنتان را مصرف نکنید، ضرر خواهید کرد. هرچه سن بالاتر می‌رود، درد و مرض بیشتری به سراغمان می‌آید، پس باید از خودتان مراقبت کنید.

 

۶ – شغل استرس‌زا

محل‌‌کارتان هم ممکن است پیرتان کند. اگر در محل‌کار بیشتر از اینکه لبخند بزنید اخم می‌کنید، وقتش رسیده که کار جدیدی برای خودتان پیدا کنید. یا حداقل یک سرگرمی که از آن لذت می‌برید را وارد اوقات فراغتتان کنید. مهم رسیدن به تعادل است همین!

 

۷ – همسرتان

یکی دیگر از عوامل پیر کردن شما می‌تواند همسرتان باشد. همسر بداخلاق استرس زیادی به شما می‌دهد. سعی کنید با او حرف بزنید، البته بدون اینکه آن را به دعوا و مشاجره بکشانید، و تمام حرف‌هایتان را با او مطرح کنید. اگر نتوانستید مشکلاتتان را حل کنید، دیگر وقتش رسیده که فکر دیگری کنید!


دیدگاه  •   •   •  1392/06/28 - 17:22
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
شمام اینجوری بودین ؟ ا

همیشه تو مدرسه عادت داشتم همکلاسی هامو بشمرم تا ببینم کدوم پاراگراف برای خوندن به من میفته … :دی
دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 18:44
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

همیشه بهترین راه را برای پیمودن می بینیم اما فقط راهی را می پیماییم که به آن
عادت کرده ایم

دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 21:26
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺟﺎﯼ ﺍﻧﮕﺸﺘﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺷﯿﺸﻪ ﯼ ﻣﺎﻧﯿﺘﻮﺭ ﭘﺎﮎ ﮐﻨﻢ …

ﺁﺧﺮ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﮐﺮﺩﻥ ﻋﮑﺲ ﻫﺎﯾﺖ عادت من است !
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 20:33
+2
*elnaz* *
*elnaz* *


من اگر عاشقانه می نویسم ،


نه عاشقـم !، نه شکست خورده ...







فقط می نویسم تا عشق یاد قلبم بمانـد ...!!







در ایـن ژرفای دل کندن ها و عادت ها و هوس ها ،







فقـط تمـرین آدم بـودن میکنم ..!




دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 00:17
+3
xroyal54
xroyal54

فروردین : انتظار به پایان رسید و بعد از سالها انتطار و فراز و نشیب و غم و غصه و اشک و نا امیدی، به زودی ازدواج می کنی و به خانه بخت می روی، اما شب عروسی هنگام صرف شام برق می رود و داماد فرار می کند.





اردیبهشت: کسی در این دنیا هست که هر لحظه به تو فکر می کند و بی تو زنده نیست و نفس نمی کشد و قلبش نمی زند و اگر با او تماس نگیری، به کما می رود.او به زودی به خواستگاریت میاید و تو را با اسب سفید به قصر خوشبختی ها می برد.





خرداد : امروز دوست مامانت بعد از سالها زنگ می زنه خونه شما و با مامانت حرف می زنه و تورو واسه پسرش خواستگاری می کنه . البته تا سه سال دیگه نمی تونید ازدواج کنید چون پسره زندانه و سه سال از حبسش مونده.





تیر: تو با هر کسی که ازدواج کنی یکسال نشده پست می دن و باز برمی گردی خونه بابات.





مرداد : تا ۴۳ روز دیگه ازدواج می کنی با پسر مورد علاقه ات و تا ۳۴۲ روز دیگه بچه دار میشین پسره اسمشو می زارین بهرام بعد از ۷۴۰ روز دیگه بچه دومت بدنیا میاد که اونم پسره اسمش می زارین شهرام و ….





شهریور : هر خواستگاری که واست میاد بعلت نامعلومی بعد از سه روز ناپدید میشه و دیگه خبری ازش نمیشه.





مهر : تا یکسال دیگه ازدواج می کنی اما شوهرت معتاد ازآب در میاد و طلاق میگیری بعد از یکسال باز ازدواج می کنی اما اون یکی هم معتاد در میاد و باز طلاق دوباره یکسال صبر می کنی و باز ازدواج می کنی در ازدواج سوم موفق میشی و پسر یک کارخونه دار میلیاردر و فوق العاده زیبا تو رو میگیره و کلی خوشبخت میشی.





آبان :پسری که همیشه در دانشگاه از تو جزوه می گیرد، هیچ فکری در کله اش ندارد و فقط عادت کرده از تو کمک بگیرد، نه قیافه داری، نه اخلاق. چرا این جوری فکر می کنی که باید در دوران دانشگاه ازدواج کنی؟ خلاصه بگم تا آخر عمر واست خواستگار نمیاد الکی منتظر نباش.





آذر:دوتا خواستگار سمج تا ۲ ماه آینده میان خواستگاریت که هر دو دیوانه وار عاشقتن و وقتی می فهمن یک خواستگار دیگه داری با هم دعواشون میشه (دعوای عشقی) و هر دو با ضربات چاقو به قلب هم می زنن و هر دو می میرن. و تو تا آخر عمرت می مونی خونه بابات!





دی: به زودی با نویسنده محبوبت آشنا می شوی و از تو خواستگاری می کند. اما چند ماه بعد با بهانه های مختلف از ازدواج با تو منصرف می شود. تو دلیل این عمل او را نمی فهمی، اما به زودی متوجه می شوی رمانی از او منتشر شده که شخصیت های آن بسیار شبته تو و پدر و مادر و خواهر و برادر و فامیلهایت هستند و در مقدمه کتاب هم توضیح داده که برای دستیابی به این داستان واقعی، مجبور شده به دختری زشت پیشنهاد ازدواج بدهد.





بهمن : امروز همه از این که به زودی ازدواج می کنی خوشحال هستند، چون از دست غرغرهایت راحت می شوند و از این به بعد شوهر بیچاره ات است که باید تو را تحمل کند.





اسفند : عید نوروز بعدی عروسیته و با اونی که سالها منتظرش بودی ازدواج می کنی واسه ماه عسل، با کشتی شخصی داماد میرین به یک ویلا توی یک جزیره زیبا در اسپانیا! اما کشتی وسط راه میخوره به کوه یخ و غرق میشه! شوهرت تو رو سوار یه تخته میکنه و چون اون تخته تحمل وزن دوتاتون رو نداشته ، تخته رو ول میکنه و تو آب یخ میزنه و میمیره !تو هم برمیگردی خونه بابات و تا آخر عمر شوهر گیرت نمیاد!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 21:09
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ