یافتن پست: #عشق

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

احتیاط باید کرد !!
همه چیز کهنه می شود ..
و اگر کوتاهی کنیم ....
در عشق نیـــز ......
بهانه ها جای حس عاشقانه را ..
خوب میگیرند .........!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 21:54
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

☺☻☻☺ ☺☻☻☺ ☺☻☻☺ ☺☻☻☺
اونایی که عشق قلیون و قلیون کشیدن و کارای نمایشی با دود قلیونن لایک پسند کنن :D
دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 21:27
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
جاذبه خاک به ماندن می خواند... و آن عهد باطنی به رفتن...

عقل به ماندن می خواند... و عشق به رفتن ...

و این دو را خدا آفریده است تا وجود انسان در حیرت

و آوارگی میان عقل و عشق معنا شود.
دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 20:44
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



سن مشکل عشق نیست. زمان نمی تواند بلور اصل را کدر کند.

مگر آنکه تو پیوسته برق انداختن آن را از یاد برده باشی.

یک عاشقانه آرام / نادر ابراهیمی


دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 18:46
korosh
korosh


وقتی زبانمون زبان عشق باشه کلمات خیلی ساده میشن!


نگاه کن؛ من Y رو دوست دارم


من O رو دوست دارم


من U رو دوست دارم!


حالا اینارو بزار کنار هم….
دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 11:26
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

سوختن با تو به پروانه شدن می ارزد
عشق این بار به دیوانه شدن می ارزد
گر چه خاکسترم و هم سفر باد ولی
جستجوی تو به بی خانه شدن می ارزد

دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 09:36
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن به اینکه من دوست دارم حتی یه ذره شک نکن بزار بهت گفته باشم که ماجرای ما و عشق تقصیر چشمای تو بود ‌‌‌، وگرنه ما کجا و عشق ؟ سرم تو لاک خودم و دلم یه جو هوس نداشت بس که یه عمر آزگار کاری به کار کس نداشت تا اینکه پیدا شدی و گفتی ازاین چشمای خیس تو دفتر ترانه هات یه قطره بارون بنویس عشقمو دست کم نگیر درسته مجنون نمیشم وقتی که گریه می کنی حریف بارون نمیشم رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن به اینکه من دوست دارم حتی یه ذره شک نکن هنوز یه قطره اشکتو به صد تا دریا نمی دم یه لحظه با تو بودنو به عمر دنیا نمی دم همین روزا بخاطرت به سیم آخر می زنم قصه عاشقیمونو تو شهرمون جار می زنم

دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 09:23
+1
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

بیا تا لیلی و مجنون شویم افسانه اش با من
بیا با من به شهر عشق رو کن خانه اش با من
نگو دیوانه کو زنجیر گیسو را زهم وا کن

دل دیوانه ی دیوانه ی دیوانه اش با من
بیا تا سر به روی شانه ی هم راز دل گوییم
اگر مویت به رویت شد پریشان شانه اش با من

نگو دیگر به من اندر دل اتش نمی سوزد

تو گرمم کن به افسونت گرمی افسانه اش با من

چه بشکن بشکنی دارد فلک بر حال سرمستان

چو پیمان بشکنی بشکستن پیمانه اش با من
در این دنیای وا نفسای بی فرداخدایا عاشقان را غم مده شکرانه اش با من

آخرین ویرایش توسط A-Sh-F در [1392/06/18 - 09:20]
دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 09:20
+1
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

جاودان خدمت کنند آن چشم سحر آمیز را زنگیان سجده برند آن زلف جان آویز را توبه و پرهیز کردم ننگرم زین بیش من زلف جان آویز را یا چشم رنگ آمیز را گر لب شیرین آن بت بر لب شیرین بدی جان مانی سجده کردی صورت پرویز را با چنان زلف و چنان چشم دلاویز ای عجب جای کی ماند درین دل توبه و پرهیز را جان ما می را و قالب خاک را و دل ترا وین سر طناز پر وسواس تیغ تیز را شربت وصل تو ماند نوبهار تازه را ضربت هجر تو ماند ذوالفقار تیز را گر شب وصلت نماید مر شب معراج را نیک ماند روز هجرت روز رستاخیز را اهل دعوی را مسلم باد جنات النعیم رطل می‌باید دمادم مست بیگه خیز را آتش عشق سنایی تیز کن ای ساقیا در دهیدش آب انگور نشاط‌انگیز را

دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 09:15
+1
*elnaz* *
*elnaz* *
با #خدا در ... وقتي با خدا ميخوابم براي عشق بازي هراسي ام نيست، خدا ايدز و هپاتیت كه ندارد، خودخواه هم نيست.......................................
دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 23:34
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ