یافتن پست: #عشق

fereshte
fereshte
پسری که تورا دوست داشته باشد تنت را عریان نمیکند بلکه لباس عروس تنت میکند....  پسری که تورا بخواهد برایت میجنگد... لازم نیست هرروز هفت قلم آرایش کنی که مبادا خوشگلتر از تو دلش راببرد! اگر عشقت مردانگی داشته باشد از دوری یکدیگر هم لذت میبرید چون مطمءن هستی که جایت درمیان قلبش ثابت و دست نخوردنیست
2 دیدگاه  •   •   •  1392/12/25 - 21:11
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

یه زمانی که حسابی دلت خوشه یکی یهو میاد تو زندگیت ...

یهو میشه عشقت
یهو میشه همه کس و کارت
یهو میشه دلیل تموم دلخوشیات
یه روزم یهو میزازه میره
یهو میشه دلیل تموم دلتنگی و گریه هات
یهو میشه دلیل پیر شدنت تو اوج جوونی !!
.

دیدگاه  •   •   •  1392/12/25 - 20:24
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به سلامتی خودم که داشتم پاستیل میخوردم ...

یهو یادم اومد عشقشم پاستیل دوست داره ...

از دهنم در آوردم گذاشتم تو پاکتش تا ببرم برا عشقم ...!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/12/25 - 19:41
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
میروم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه خویش
به خدا میبرم از شهر شما
دل شوریده و دیوانه خویش
میبرم تا که در آن نقطه دور
شستشویش دهم از رنگ گناه
شستشویش دهم از لکه عشق
زین همه خواهش و بیجا و تباه
میبرم تا ز تو دورش سازم
ز تو ای جاوه امید محال
میبرم زنده به گورش سازم
تا از این پس نکند یاد وصال
ناله میلرزد و میرقصد اشک
آه ؟ بگذار که بگریزم من
از تو ای چشمه جوشان گناه
شاید آن به که بپرهیزم من
به خدا غنچه ی شادی بودم
دست عشق آمد و از شاخم چید
شعله آه شدم صد افسوس
که لبم باز بر آن لب نرسید
عاقبت بند سفر پایم بست
میروم خنده به لب خونین دل
میروم از دل من دست بردار
ای امید عبث بی حاصل
دیدگاه  •   •   •  1392/12/25 - 14:54
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

سلامتی پسری که ساعت ۳ نصف شب زنگ زد به عشقش دید اِشغاله ، اما نه ناراحت شد نه بغض کرد !تنها کاری که کرد این بود که . .
.
.
.
.
.
.
.
.
.زنگ زد به اون یکی عشقش

دیدگاه  •   •   •  1392/10/23 - 20:34
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هر تبی تبـــــــی عشق نیست
گاهی وقتا بعضی تب ها از عفونت هوسه!!!!!
گفتم که بدونید و درجریان باشید..
دیدگاه  •   •   •  1392/10/23 - 19:38
+1
محمد
محمد
به سلامتی پسر17ساله ای که به عشقش گفت هنوز زوده واسه دوستی بزار چندسال دیگه با دسته گل میام .
دیدگاه  •   •   •  1392/10/23 - 14:02
+4
melika
melika

هرکجا هستی باش ...
به درک ...
پنجره ... فکر ...
هوا ... عشق ... زمین ...
مال خودت ...
اصلا خاک تو سرت ...
.
.
.
(هیـــــــس! سهراب سپهری اعصابش خرده؛ هیچی نگو! )
دیدگاه  •   •   •  1392/10/22 - 15:15
+9
melika
melika
وقتی چمدانش را به قصد رفتن بست ،
نگفتم :عزیزم ، این کار را نکن.
نگفتم :برگرد
و یک بار دیگر به من فرصت بده.
وقتی پرسید : دوستش دارم یا نه ،رویم را برگرداندم.
حالا او رفته و من تمام چیزهایی که نگفتم را می شنوم
نگفتم :عزیزم ،متاسفم ،
چون من هم مقصر بودم
نگفتم :اختلاف ها را کنار بگذاریم،
چون تمام آنچه می خواهیم عشق و وفاداری و مهلت است .
گفتم :اگر راهت را انتخاب کرده ای،
من آن را سد نخواهم کرد
حالا او رفته و من
تمام چیزهایی که نگفتم را می شنوم
او را در آغوش نگرفتم و اشکهایش را پاک نکردم
نگفتم :اگر تو نباشی
زندگی ام بی معنی خواهد بود .
فکر می کردم از تمامی آن بازی ها خلاص خواهم شد
اما حالا،تنها کاری که می کنم
گوش دادن به چیزهایی است که نگفتم
نگفتم :بارانی ات را درآر...
قهوه درست می کنم و با هم حرف می زنیم.
نگفتم :جاده بیرون خانه طولانی و خلوت و بی انتهاست.
گفتم :خدانگه دار ،موفق باشی ،خدا به همراهت.
او رفت و مرا تنها گذاشت
تا با تمام چیزهایی که نگفتم ،زندگی کنم.

شل سیلور استاین
دیدگاه  •   •   •  1392/10/21 - 19:54
+6
محمد
محمد

چشم تو
دریا دریا آرامشه
منو به سمتت میکشه
آروم
آرومه جونم
ماله تو حسه عاشقونم
موی تو
گندم زاره منه
عشقه بی تکراره منه
چشماتو....
نبند چشماتو
نگیر از من اون خنده هاتو
بذار تو چشمات
عشقو ببینم
کنارت بشینم
بذار آروم دستاتو بگیرم
من آروم میمیرم....

شب بخوشی٪
دیدگاه  •   •   •  1392/10/21 - 19:53
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ