یافتن پست: #عمق

Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
عشق یعنی اشک توبه در قنوت

خواندنش با نام غفارالذنوب

عشق یعنی چشمها هم در رکوع

شرمگین از نام ستار العیوب

عشق یعنی سر سجود و دل سجود

ذکر یارب یارب از عمق وجود
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 12:14
+2
korosh
korosh

عروسي رفتن دخترها:

 


دو، سه هفته قبل از عروسي، دغدغه ي خاطرش اينه كه : من چي بپوشم؟!
توي اين مدت هر روز يا دو روز يه بار " پرو" لباس داره...
اون دامن رو با اين تاپ ست مي كنه، يا اون شلوار رو با اون شال!!
ممكنه به نتايجي برسه يا نرسه! آخر سر هم مي ره لباس مي خره!!
بعد از اينكه لباس مورد نظر رو انتخاب كرد...حالا متناسب رنگ لباس، رنگ آرايش صورتش و تعيين مي كنه...اگر هم توي اين مدت قبل از مهموني، چيزي از لوازم آرايش مثل لاك و سايه و...كه رنگهاشو نداره رو تهيه مي كنه...
حتي مدل مويي كه اون روز مي خواد داشته باشه رو تعيين مي كنه...مثلا ممكنه " شينيون" كنه يا مدل دار سشوار بكشه...!
البته سعي مي كنه با رژيم غذايي سفت و سخت تناسب
اندامشم حفظ بكنه...
يه رژيمي هم براي پوست صورت و بدنش مي گيره..! مثل پرهيز از خوردن غذاهاي گرم!
ماسك هاي زيادي هم مي زاره، از شير و تخم مرغ و هويج و خيار و توت فرنگي و گوجه فرنگي(اينا دستور غذا نيستا!!)گرفته تا ليمو ترش
خوب، روز موعود فرا مي رسه!
ساعت 8 صبح از خواب بيدار مي شه( انگار كه يه قرار مهم داره) بعد از خوردن صبحانه، مي پره تو حموم،...بالاخره ساعت 10 تا 10:30 مي ياد بيرون...( البته ممكنه يه بار هم تو حموم ماسك بزاره...كه تا ساعت 11 در حمام تشريف داره!)
بعد از ناهار...!
لباس مي پوشه مي ره آرايشگاه، چون چند روز قبلش زنگ زده و وقت آرايشگاه گرفته براي ساعت 1:30 بعد از ظهر...
توي آرايشگاه كلي نظر خواهي مي كنه از اينو اون كه چه مدل مويي براش بهترتره، هر چي هم ژورنال آرايشگر بنده خدا داره رو مي گرده آخر سر هم خود
آرايشگر به داد طرف مي رسه و يه مدل بهش پيشنهاد مي كنه و اونم قبول مي كنه!!
ساعت 3 مي رسه خونه... بعد شروع مي كنه به آرايش كردن...!
بعد از پوشيدن لباس كه خيلي محتاطانه صورت مي گيره( كه مدل موهاش خراب نشه) يه عكس يادگاري از چهره ي زيباش مي گيره كه بعدا به نامزد آينده اش نشون بده!!
ساعت 8 عروسي شروع مي شه...يه جوري راه مي افته كه نيم ساعت زودتر اونجا باشه!


عروسي رفتن پسرها:

اگر دو، سه هفته قبل بهشون بگي يا دو، سه ساعت قبل هيچ فرقي نمي كنه!!
روز عروسي، ساعت 12 ظهر از خواب بيدار مي شه... خيلي خونسرد و ريلكس! صبحانه خورده و تمام برنامه هاي تلويزيون رو مي بينه!
ساعت 6 بعد از ظهر، اون هم حتما با تغيير جو خونه كه همه دارن حاضر مي شن يادش مي افته كه بعله...عروسي دعوتيم..!
بعد از خبر دار شدن انگار كه برق گرفته باشنش...! مي پره تو حموم...
توي حموم از هولش، صورتشم با تيغ مي بره...!!( بستگي به عمق بريدن داره، ممكنه مجبور بشه با همون چسب زخم بره عروسي!)
ريش هاش زده نزده( نصف بيشترو تو صورتش جا مي زاره!!)از حموم مي ياد بيرون...
ساعت 6:30 بعد از ظهره...هنوز تصميم نگرفته چه تيپي بزنه، رسمي باشه يا اسپرت...!
تازه يادش مي افته كه پيرهنشو كه الان خيلي به اون شلوارش مي ياد اتو نكرده! شلوارشم كه نگاه مي كنه مي بينه چند روز پيش درزش پاره شده بوده و يادش رفته بوده كه بگه بدوزن..!!
كلي فحش و بد و بيراه به همه مي ده كه چرا بهش اهميت نمي دن و پيرهنشو تو كمد لباساش بوده رو پيدا نكردن و اتو نكردن و شلوارشو چرا از علم غيبشون استفاده نكرد كه بدونن كه نياز به دوختن داره...!
خلاصه...بالاخره يه لباس مناسب با كلي هول هول كردن پيدا مي كنند و مي پوشه(البته اگر نياز بود كه حتما به كمد لباس پدر و بردار هم دستبرد مي زنه!!)ساعت 8 شب عروسي شروع مي شه، ساعت 9:30 شب به شام عروسي مي رسه..! البته اگر از عجله ي زيادش، توي راه تصادف نكرده باشه دير تر از اين به عروسي نمي رسه!!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 11:44
+3
roya
roya




نشسته ام. کجا؟

کنار همان چاهی که تو برایم کندی.

عمق نامردی ات را اندازه می گیرم!




1370781467516243_large.jpg



دیدگاه  •   •   •  1392/06/13 - 10:46
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آن چیز ك عشق را تجربه ای حیرت انگیز میكند عمق محبت نیست عمق تعهد ا
دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 22:06
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مـــ ـن از عمق وجــــــ ـودم خدایم را صدا کردم نمیدانـــــــــ ـنم چه میخــــــ ـواهی ولی برای تـــــ ـو برای رفع غمهــــ ـایت برای قلب زیبـــــ ـایت برای آرزوهــــــ ـایت به درگاهـــ ـش دعـــ ـا کردم خــــــ ـدا از آرزوهــــــ ـایت خبر دارد! یقین دارم دعاهاـــــــیم اثر دارد
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 22:25
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در عمق آرزوی مـــــتن است
که در قـــــلب دوست
خانه ای داشته باشم
حتی به مساحت یک یاد ...!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 15:21
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

یه حرفایی همیشه هست که از عمق نگاه پیداست از اون حرفای تلخی که مثه شعر فروغ زیباست از اون حرفها که یک عمر به گوش ما شده ممنوع از اون حرفهای بی پرده شبیه شعری از شاملو از اون حرفها که میترسیم از اون حرفها که باید زد از اون درد دلای خوب از اون حرفهای خیلی بد نگفتی و نمیگم ها حقیقت های پنهانی از اون حرفها که میدونم از اون حرفها که میدونی به زیر سقف این خونه منم مثل تو مهمونم منم مثل تو میدونم تو این خونه نمیمونم یه حرفهایی همیشه هست که از درد توی سینه ست مثل رپ خونی شاهین پر از عشق پر از کینه ست پر از نا گفته هایی که خیال کردیم یکی دیگه دلش طاقت نمیاره همه حرفامون و میگه میگه میگه . . .
همیشه آخر حرفا پر از حرفای ناگفته ست همیشه حال ما اینه همیشه دنیا آشفته ست
به زیر سقف این خونه منم مثل تو مهمونم منم مثل تو میدونم تو این خونه نمیمونم

دیدگاه  •   •   •  1392/06/8 - 14:40
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مدت هاست دلم احساس سنگینی می کند...
مدت هاست یاد گرفته ام گریه نکنم...
مدت هاست دلم نتوانسته خودش رو سبک کنه...
مدت هاست دیگر در عمق قلبم کسی لانه ندارد...
مدت هاست تمام باورم این است که هرچه بود تمام شد، چه خوب چه بد... نسیمی بود که وزید و رفت...
مدت هاست دل تنگ بارانم...
مدت هاست عاشقی را از یاد برده ام...
مدت هاست یاد گرفته ام بگویم، بنویسم خوبم تا بقیه بشنوند و بخوانند و باور کنند که خوبم...
نمی دانم که مدت هاست چرا این گونه شده ام...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 18:59
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خدایا ! چنان نزدیك ی كه نمیتوانم ببینمت

صدا ی تو هر لحظه با من سخن میگوید اما من آن رانمیشنوم

مرا به عمق درونم ببر تا شكوه جمال تو را حس کنم

مرا بیاموز پیوسته تو را بجویم و

همواره به عنوان یگانه پناهگاهم به تو رو كنم.
دیدگاه  •   •   •  1392/06/5 - 15:50
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
چرا عده ای با طب سوزنی درمان نمیشوند

 این مشکل زمانی پیدا می شود که موارد ذیل وجود داشته باشد :

1-  این رشته پزشکی بسیار دقیق و حساس از نظر شناخت بدن بیمار ، نوع بیماری و مدت و شدت آن ، انتخاب نقاط ، جای صحیح سوزنها و عمق آنها در بدن ، چگونکی تحریک آنها و مهارت و تجربه پزشک معالج دارد و متأسفانه ممکن است توسط فردی درمان شده باشند که یکی از موارد بالا را راعایت نکرده باشد .

2-  بیماری فرد ممکن است کهنه (مزمن)شده باشد و این روش را (اکثرأ ) بعنوان آخرین شانس انتخاب کرده باشد که سلولهای بدن قادر به پاسخگویی و ترمیم مجدد نباشند و یا بیمار به عللی دچار قطع اعصاب حسی و حرکتی و تخریب های بسیار شدید روحی و جسمی باشد .

3-  این روش درمانی نیاز به چندین جلسه درمانی با فواصل معین دارد و ممکن است طی 10 یا 20 یا جلسات بیشتر درمانی ، بیماری کاملأ بهبود یابد و بیمار زود تر از موعد درمان را قطع کند و از این رو نتایج درمانی کامل نخواهد شد .
دیدگاه  •   •   •  1392/06/5 - 02:28
+7
صفحات: 4 5 6 7 8 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ