شب است . . . کلنجار میروم با خودم با دلتنگی هایم با قلب له شده ام با غرور شکسته ام سراغش را بگیرم ...نگیرم...بگیرم...نگیرم نزدیک صبح است ...دل را به دریا زدم مشترک مورد نظر در حال مکالمه می باشد
یک بار که تنها بمانی ... یک بار که بشکند ... دلت ... غرورت ... اعتمادت .. همین یک بار ها کافیست تا یک عمر .. از پشت نگاهی ترک خورده به آدمها بنگری ... انقدر تیز و برنده میشوی که ... باید تابلوی ورود ممنوع را به خودت نصب کنی ..
هرچه مغرور تر باشی تشنه ترند برای با تو بودن و هرچه دست نیافتنی تر باشی بیشتر به دنبالت می ایند اما امان از روزی که غروری نداشته باشی و بی ریا به انها محبت کنی ان وقت تو را هیچ وقت نمی بینند و ساده از کنارت عبور می کنند
یکی از خصوصیت های جالبه *اردیبهشتیا* اینکه صفت های متضادو با هم دارن! در عین مغرور بودن متواضعند! با این که زود عصبانی میشن اما مهربونن! در عین بی حوصلگی صبورند! کلا پارادوکسای جالبی دارن