یافتن پست: #غم

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




چرا رفتی ؟ چرا من بی قـــــرارم
به سر ســـــودای آغوش تو دارم

نگفتی ماه تاب امشب چه زیباست
ندیدی جانم از غم نا شکیــــــــــــبا ست

دل دیوانـــــــه را دیوانـــه تر کن
مرا از هر دو عالم بی خــــبر کن


1 دیدگاه  •   •   •  1393/02/7 - 10:33
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



به پیش روی من، تا چشم یاری می كند، دریاست !
چراغ ساحل آسودگی ها در افق پیداست !
درین ساحل كه من افتاده ام خاموش،
غمم دریا، دلم تنهاست .
وجودم بسته در زنجیر خونین تعلق ها ست !....




دیدگاه  •   •   •  1393/02/6 - 20:55
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

میتــرســم…

کسـی بــوی ِ تنـت را بگیــرد

نغمــه ِ دلـت را بشنــود

و تو خــو بگیــری به مـــآنـدنـش!!!

چـه احســآس ِخـط خطــی و مبـهـمـ یسـت!

ایــن عــآشقــآنـه هــآی حســود مــن

1 دیدگاه  •   •   •  1393/02/6 - 19:37
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چه غمگینانه می‌پیچید صدای تو درون كوچه‌ی قلبم كه میگفتی؟
نون خشكیه!
دیدگاه  •   •   •  1393/02/6 - 18:49
+1
*elnaz* *
*elnaz* *
این روزها …
بیشتر از قبل حال همه را می پرسم…
سنگ صبور غم هایشان میشوم….
اشک های روی گونه هایشان را پاک می کنم….
اما…
یک نفر پیدا نمیشود که دست زیر چانه م بگذارد
سرم را بالا بیاورد و بگوید:
حالا تو برام بگو
چی شده ؟؟؟
دیدگاه  •   •   •  1393/02/6 - 15:24
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



با تو یک چیز مسلم است

"شادی "در من روان میشود

"اعتماد"بنفسم سر به فلک میزند

"غم"معنایش را از دست میدهد

"عشق"معنای واقعیش را می یابد

با تو یک نه هزاران نکته مسلم است

تو اوج خوشبختی در منی


دیدگاه  •   •   •  1393/02/1 - 11:15
+3
mary jun
mary jun
جان غمگین -  تن سوزان - دل شیدا دارم
آنچه شایسته عشق است - مهیا دارم
سوز دل - خون جگر - آتش غم - درد فراق
چ بلاها ک ز عشقت من تنها دارم
دیدگاه  •   •   •  1393/01/27 - 16:49
+5
mary jun
mary jun
عطر تنت روی پیراهنم مانده ...
امروز بوییدمش    عمیق - عمیق - !
و با هر نفس بغضم را سنگین تر کردم !
و ب یاد آوردم ک دیگر - تنت سهم - دیگری ست ...
و غمت سهم - من !
دیدگاه  •   •   •  1393/01/27 - 15:47
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
شادی ماله تو ،
غم ماله من ،
امید واسه تو ،
ناامیدی واسه من ،
روشنی واسه تو،
ظلمت واسه من ،
همه واسه تو ،
تو واسه من
دیدگاه  •   •   •  1393/01/27 - 15:17
+2
nima
nima



یه خونه که اندازه ی دستامونه


که گوشه کنارش پر از حرفامونه


یه خونه که حالا دیگه اونجا نیستی


تو دیگه لب پنجرش وای نمیستی

آی نسیــــــم آهــــــــــــــای نسیم


نگو که دیگه بهم نمیرسیم


همخونه ، غم خونمو گرفت ، هم شونه


غم شونمو گرفت ، غم اومد نشونه مو گرفت


♫♫♫


یه خونه که قد یه دنیا برامون


پر از خاطراته پر از ماجرامون


یه خونه که ما توش تولد که نیستی


دوباره بگیریم چه حیف شد که نیستی

آی نسیــــــم آهــــــــــــــای نسیم


نگو که دیگه بهم نمیرسیم


همراهم ، غم راهمو بست


همدلم ، غم دلمو شکست


دردت اومد به دلم نشست

آخرین ویرایش توسط torres95 در [1393/01/27 - 11:25]
دیدگاه  •   •   •  1393/01/27 - 11:23
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ