یافتن پست: #غم

saman
saman
زندگی بار گرانی ست

که بر پشت پریشانی توست...


کار آسانی نیست


نان درآوردن و غم خوردن و عاشق بودن...


پدرم


کمرم از غم سنگین نگاهت خَم باد...


 


(مجتبي كاشاني)

دیدگاه  •   •   •  1392/06/28 - 17:09
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
نوشته هایی هستند که خواندنشان سنگین است
حالت را عوض می کنند. ضربان قلبت را بالا میبرند
و پُراند از غم ِشیرین ...!

دوست داری مرورشان کنی
و بعد هم یادداشتی پایش بنویسی .

اما بعضی نوشته‌هـا سنگین‌تر‌ند ،
نمیتوانی بیش از یکباربخوانیشان.

خط به خط که پایین میروی ، کلماتش
آوار میشوند بر سرت ...
بر شانه‌هایت سنگینی می کنند ،
بس که درد دارند
بس كه تو را نوشته‌اند ...‬
دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 19:44
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



وقتی سرفه ام میگیرد همه با لیوانی آب به سراغم می آیند... اما وقتی دلم میگیرد.. بیخیال بگذریم...


دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 18:51
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
امشب همینجور که نشسته بودم روبروی مامانم . از بیکاری داشتم این طول و عرض دماغمو با انگشت شست و اشاره اندازه میگرفتم و در حال برآورد اندازه دماغم بودم ... مامانمم هر از چند گاهی نگام میکرد ... یهو بعد از اندازه گیری گفتم : مامان نگا عرض دماغم اینقدیه ! ... بعد گف میدونی تو باید با کولیس اندازه های دماغتو بگیری ! بعدم خندید :)))))))))))))))))))
یادم اومد کولیس وسیله ای هس که باهاش قطر لوله و استوانه ها رو اندازه میگیرن
و باز من موندم چی جوابشو بدم و نهایتا خیت شدم :l
دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 17:07
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مرا که میشناسی؟!

خودمم...

کسی شبیه هیچکس!

کمی که لابه لای نوشته هایم بگردی پیدایم میکنی...

شبیه پست هایم
هستم، شاد، گاهی غمگین، مهربان، صبور، کمی هم بهانه گیر

اگر نوشته هایم را
بیابی منم همان حوالی ام...

شبیه باران پاییزی؛ از فاصله ها دور و به عشق
نزدیک...!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 21:54
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
روزگارا :تو اگر سخت به من میگیری،
با خبر باش که پژمردن من آسان نیست،
گرچه دلگیرتر از دیروزم،
گر چه فردای غم انگیز مرا میخواند،
لیک باور دارم دلخوشیها کم نیست
زندگی باید کرد ...!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 21:39
+1
saeed
saeed
از تو میگذرم بی آنکه دیگر تو را ببینم ،

از تو میگذرم بی آنکه خاطره ای را از تو بر دوش بکشم ،

نمیخواهم دیگر طعمی را از عشق بچشم.

از تو میگذرم ، تویی که گذشتی از همه چیز ،

این را هم فراموش میکنم ، جای من در اینجا نیست!

میروم تا آرام باشی ، تا از شر من و احساسم راحت باشی ،

میروم تا روزی پشیمان شوی ،حیف احساسات عاشقانه ام بود ،

میروم تا با کسی دیگر همنشین شوی

از تو میگذرم و شک نکن که فراموشت میکنم ،

هر چه شمع و شعله و آتش بود را در قلبم خاموش میکنم ….

نه اندیشیدن به تو فایده دارد ، نه فکر کردن به خاطره هایت ،

حالا آنقدر به دنبالم بیا تا خسته شود پاهایت….

تو لیاقت مرا نداری ، از تو میگذرم تو ارزشی برایم نداری….

کارت شده بود دلشکستن و بی وفایی ،

روز و شب من این شده بود که از تو سوال کنم کجایی؟؟

چرا پاسخی به دل گرفته ام نمیدهی ،

چرا سرد شده ای و مثل آن روزها سراغی از من نمیگیری؟

فکر کرده ای کیستی، برو با همان عاشقان سینه چاکت ،

برو که تو با یک نفر راضی نیستی!

از تو میگذرم بی آنکه تو را ببینم ،

محال است دیگر برگردم ، حتی اگر از غم و غصه بمیرم….

از تو میگذرم و بی خیالت میشوم ،

شک نکن بدون تو از شر هر چه غم در این دنیاست راحت میشوم

اشتباه گرفته ای ، من آن کسی که میخواهی نیستم ،

تا هر چه دلت خواست با دلش بازی کنی ،

میروم تا حتی نتوانی یک لحظه هم نگاهم کنی….

از تو میگذرم بی آنکه لحظه ای برگردم و تو را ببینم ،

یک روز بیا تا حساب تمام بی محبتهایت را از قلب شکسته ام برایت بگیرم….

.
دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 20:24
+2
*elnaz* *
*elnaz* *
چهلم این غم هم گذشت...پس چرا برای دل من..این سرد نیست...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 19:21
+2
roya
roya
03.jpg


دلت را محکم تر اگر بتکانی

تمام کینه هایت هم می ریزد

و تمام آن غم های بزرگ

و همه حسرت ها و آرزوهایت ...


دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 17:11
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چه وداعی , چه درد جانکاهی !

چه سفر کردن غم انگیزی .

نه نگاهی چنان که دل می خواست

نه کلام محبت آمیزی !
دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 15:52
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ