یافتن پست: #غم

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



ﮔﻞ ﺗﻮ ﺑﯿﺎﺭ ﺳﯿﻢ ﺍﻭ ﺷﺎﻝ ﻭ ﻗﻮﺍﻧﻪ
ﮔﻞ ﺗﻮ ﺑﯿﺎﺭ ﺳﯿﻢ ﻭﺍﻻ ﺑﺮﻧﻮ ﮐﻮﺗﺎﻧﻪ
ﺍﯼ ﺩﺍﻏﻢ ﺳﯽ ﺻﯿﺪﺍﻝ ﻋﻠﯿﺪﺍﺩ
ﺍﯼ ﺩﺍﻏﻢ ﺳﯽ ﻫﻤﻮ ﺷﯿﺮﻋﻠﯽ ﺑﯽ ﺩﺍ
ﺍﯼ ﺩﺍﻏﻢ ﺳﯽ ﻧﺎﻝ ﻧﺎﻝ ﺍﺳﺒﺖ
ﺍﯼ ﺩﺍﻏﻢ ﺳﯽ ﺗﺶ ﻭ ﺗﯿﺮ ﺗﻔﻨﮕﺖ
ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺯﺑﻮﻧﻢ ﺍﯼ ﮔﻞ ﻣﻬﺮﺑﻮﻧﻢ
ﺁﺭﻭﻡ ﺟﻮﻧﻢ ﺍﯾﺨﻮﻡ ﺳﯽ ﺗﻮ ﺑﺨﻮﻧﻢ
ﺍﯼ ﺩﺍﻏﻢ ﺳﯽ ﺍﻭ ﻫﯿﮑﻞ ﻗﺸﻨﮕﺖ
ﺍﯼ ﻭﺍﻭﯾﻼ ﺳﯽ ﺍﻭ ﮐﻠﻞ ﺑﻠﻨﺪﺕ
ﺍﯼ ﺩﺍﻏﻢ ﺳﯽ ﺯﻟﻔﻞ ﺯﺍﻟﺖ
ﮐﻤﺮﻡ ﺑﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﭼﺎﺭﻗﺪ ﺷﺎﻟﺖ
ﮔﻞ ﺑﯿﻮ ﺗﯿﻢ، ﻭﺍﻻ ﺑﻘﺮﺑﻮﻥ ﺩﺍﻟﺖ
ﺑﺮﺩﻩ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﺧﺪﺍ ﺗﯿﻞ ﮐﺎﻟﺖ
ﺍﯼ ﺩﺍﻏﻢ ﺳﯽ ﺷﯿﺮ، ﺷﯿﺮ ﻋﻠﯿﻤﺮﺩﻭﻥ
ﺍﯼ ﺩﺍﻏﻢ ﺳﯽ ﻭﺍﻻ ﺷﯿﺮﻋﻠﯿﻤﺮﺩﻭﻥ
دیدگاه  •   •   •  1393/09/20 - 10:35
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در music






سروش ملک پور__ آغلامازدیم (تورکی & فارسی)
____________________________________-
بیلسیدیم بن هر گجه سنین ایچین آغلامازدیم
بیلسیدیم وفاسیزسان سانا اورک باغمازادیم :( ♥♥♥♥




دیدگاه  •   •   •  1393/09/15 - 21:50
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



تو را از دست دادم ، آی آدم های بعد از تو !
چه کوچک می نماید پیش تو غم های بعد از تو
تو را از دست دادم ، تو چه خواهی کرد بعد از من ؟
چه خواهم کرد بی تو با چه خواهم های بعد از تو ؟
تو را از دست ... ، دادم از همین زخم است ، می بینی ؟
دهانش را نمی بندند مرهم های بعد از تو
تو را از یاد خواهم برد کم کم ، بارها گفتم
به خود کِی میرسم اما به کم کم های بعد از تو ؟
بیا ، برگرد ، با هم گاه ... ، با هم راه ... ، با هم ... ، آه !
مرا دور از تو خواهد کشت "باهم" هایِ ... بعد از ... تو ...
"مژگان عباسلو"
دیدگاه  •   •   •  1393/09/15 - 21:04
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گاهی دلت از سن وسالت می گیره

میخواهی کودک باشی.

کودکی که به هر بهانه ای به اغوش غمخواری پناه میبرد وآسوده اشک می ریزد

بزرگ که باشی....

باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی....!
دیدگاه  •   •   •  1393/09/15 - 21:00
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به خداحافظیِ تلخِ تو سوگند نشد...هر چه کردم که کنم ترک تو،سوگند نشد

خسته از بازی تکراریِ ما...رفتم اما به تو سوگند نشد

...

یه مُردم که گاهی نفس می کِشه...رو قلبش یه عکسِ قفس می کِشه

گرم بی شرف باز گره خورده به...دلی که همش پاهاشو پس می کِشه

نگو غیرممکن شده بودنت...نگو جا نذاشتم واسه موندنت

گناهم فقط بی گناهی شده...یه چیزی این وسط اشتباهی شده

حواست به من نیست،حواست کجاست...چقدر خواسته ی من اَزت نابجاست

تو باید بری آسمونی بشی...جهنم که جای چشای تو نیست

اتاقی که من توش قدم می زنم...یه دم خالی از ماجرای تو نیست

فقط اومدی دل هوایی کنی...و بعدش هوای جدایی کنی

تمومش کن آخه تا به کِی...می خوای تو دل من خدایی کنی

دیگه اصلا اَزت خوبی نمی خوام...دیگه اصلا شبا نوری نمی خوام

بزرگی کردی تا اینجاش،ممنون...تحمل کردی ما رو جاش ممنون

...

نگاه کن یه پُر ادعا رو...چطور تونستی با چشات شکارش کنی

تو باید بری،من یه دیوونم...یه بیمارو می خوای چیکارش کنی

فقط اومدی دل هوایی کنی...و بعدش هوای جدایی کنی

تمومش کن،آخه بگو تا به کِی...می خوای تو دل من خدایی کنی

نباشم شبا با کی حرف می زنی...غمای کیو از دلش می کَنی

قرار شد بری عاشق کی بشی...داری آرزومو به گند می کِشی

تو که رفتی کار هر روز و شبم هق هق شد...و خدا شاهد دق کردن این عاشق شد

حق من این همه بی کسی و آزار نبود..حق من خیره شدن به عکس دیوار نبود

تو که رفتی ریشه های منو با داس زدن...زنده بودم و به قاب عکس من یاس زدن

با روبان مشکی عکس منو تزیین کردن...یعنی می شه خاطرات خوبمون برگردن؟
آخرین ویرایش توسط NEGAR1992 در [1393/09/14 - 21:32]
2 دیدگاه  •   •   •  1393/09/14 - 21:22
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







غم پر و غم مار رو غم یار جان دلبر
شه پر و مار قربون جان دلبر






دیدگاه  •   •   •  1393/09/5 - 19:05
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



جنــــس نیســـــتم
تـــا برای خریـــــدم به مغـــــازه بروی
زیر خاکــــی ام
کشــــــفم کــــن!
.
بـــــام نیســـــتم
تا برای هــــواخوری به ســـــراغم بیــــایی
آســــمانم
پــــرواز را بـــــیاموز
.
ســــاحل نیــــستم
تـــا روی ماســــه هایش آفــــتاب بگیری
دریـــــام
دل به دریـــــا بزن
.
روزنــــامه نیـــــستم
که بخوانــــی و روی نیمکـــــتی جا بگــــذاری
کتــــابم
من را زندگــــی کن
.
ســــیگار نیــــستم
که بکـــشی و تــــمامم کــــنی
اکــــسیژنم
من را نفـــــس بکــــش
.
حـــوا نیســــتم
تا از بهـــشت بــــیرون ات کــــنم
زنــــم
اگر مـــی توانـــــی مــــرد بـــــاش
مـــــرد ..
دیدگاه  •   •   •  1393/08/30 - 16:52
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







اینکه یه موبایل نداره زیاد غم انگیز نیست دردناکتر اینه که صندلی رو هم حق خودش نمیدونه...






2 دیدگاه  •   •   •  1393/08/28 - 20:02
+2

غمگینی آدم هایی کـه دوستشــــان دارم غمگینم می کند.

گاهی دلـــــم می خواهد با انگشتم گوشه لب شان را بالا ببرم


شاید خنـــــــده یــادشــان بــیاید.


اینکه کاری از دستــــم بر نمــی آید..!

اینکه زورم به دنــــــیا نمی رسد ، تلـــــخ است !

خـــــــــــــــــــــــــــــــیلی تــــــــــــــلخ ......

1 دیدگاه  •   •   •  1393/08/27 - 18:58
+5
فریــآכ بــــی صــכآ
فریــآכ بــــی صــכآ
از ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : چه کسی ﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ؟

ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ خندید و ﮔﻔﺖ: "ﻋﺸﻘﻢ" ﺭﺍ...
ﮔﻔﺘﻨﺪ : "ﻋﺸﻘﺖ" ﮐﯿﺴﺖ ؟؟ ﮔﻔﺖ : "ﻋﺸﻘﯽ" ﻧﺪﺍﺭﻡ !!

ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺑﺮﺍﯼ "ﻋﺸﻘﺖ" ﺣﺎﺿﺮﯼ ﭼﻪ کارها ﮐﻨﯽ....؟

ﮔﻔﺖ : ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻋﺎﻗﻼﻥ ﻧﻤﯿﺸﻮﻡ، ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ...، خیانت نمیکنم...
دور نمیزنم.... وعده سر خرمن نمیدهم...دروغ نمیگویم..خیانت نمیکنم....

و ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺷﺖ، ﺗﻨﻬﺎﯾﺶ ﻧﻤﯿﮕﺬﺍﺭﻡ، ﻣﯿﭙﺮﺳﺘﻤﺶ...
ﺑﯽ ﻭﻓﺎﯾﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ، ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ ..
برایش فداکاری خواهم کرد..ناراحت و نگرانش نمیکنم...غمخوارش میشوم...

ﮔﻔﺘﻨﺪ : ولی ﺍﮔﺮ ﺗﻨﻬﺎﯾﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ...، ﺍﮔﺮ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻧﺪﺍﺷﺖ ..، اﮔﺮ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﮐﺮﺩ ، ﺍﮔﺮ ﺑﯽ ﻭﻓﺎ ﺑﻮﺩ..اگر ترکت کرد ﭼﻪ...؟

اشک بر چشمانش حلقه زد و ﮔﻔﺖ : ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﻦ "ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ" ﻧﻤﯿﺸﺪم..
1 دیدگاه  •   •   •  1393/08/8 - 12:07
+9
صفحات: 4 5 6 7 8 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ