maryam
چشم چشم دو ابرو نگاه من به هر سو...پس چرا نیستی پیشم؟ نگاه خیس تو کو؟
گوش گوش دوتا گوش ، یه دست باز یه آغوش...بیا بگیر قلبمو ، یادم تورا فراموش
چوب چوب یه گردن ، جایی نری تو بی من!...دق می کنم میمیرم ، اگه دور بشی از من
دست دست دوتا پا ، یاد تو مونده اینجا...یادت میاد که گفتی ، بی تو نمیرم هیچ جا
من؟ من؟ یه عاشق، همون مجنون سابق
maryam
چه سخت است ، تشیع عشق بر روی شانه های فراموشی و دل سپردن به قبرستان جدایی وقتی میدانی پنج شنبه ای نیست ، تا رهگذری ، بر بی کسی ات فاتحه ای بخواند !
benyamin
دلم میخواست یه روزی برام تعریف میکردی:
هرگز فراموش نشدن چه طعمی دارد.
سحر
زندگی یعنی :
بخند هر چه غمگینی ،
ببخش هر چند که مسکینی ،
فراموش کن هر چند که دلگیری ،
اینگونه بودن زیباست .
هر چند که آسان نیست...
maryam
اگهی فوری:
.
.
به یک آغوش گرم برای فراموش کردن سرمای زندگی نیازمندیم....
(روابط عمومی دل های بی قرار)
Danial
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه گذاشتن سدی در برابر رودی است که از چشمانت جاری است.
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه پنهان کردن قلبی است که به اسفناک ترین حالت شکسته شده .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه نداشتن شانه های محکمی است که بتوانی به آن ها تکیه کنی و از غم زندگی برایش اشک بریزی .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبوری آخرش را با جدائی به سرانجام رسانی .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه نداشتن یک همراه واقعی است که در سخت ترین شرایط همدم تو باشد .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگ ترین احساس زندگی است .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه یخ بستن وجود آدم ها و بستن چشمها است
نیوشا
اُسکــل كـه ميگــن همـیـنــه هــــا
مشخصـاتِ پرنده ای بنام اسکل !
====================
قیافه اش را نگاه کنید عین بیشعورهاست بخاطر همین به یه نفر که حاضر نیست از مغزش استفاده کنه میگن اسکل.
در خصوصیات این پرنده نوشته اند که او وقتی برای زمستان غذا جمع آوری میکند طولی نمی کشد که محل نگهداری آنها را فراموش میکند و بخاطر همین با مشکل مواجه می شود ، یا هنگام خانه سازی فراموش می کند که خانه اش را کجا ساخته است و اگر از لانه اش بیرون بیاید راه بازگشت را پیدا نمیکند ...
sasan pool
برای دیدنت ،
گشتم همه گل فروشی های شهر را ،
گل ها همه رنگ باخته ...
یک دسته بوسه آورده ام !
.......................................
مرد
اگر
بودم،
نبودنت را غروبهایِ زمستان
در قهوهخانههایِ دوری
سیگار میکشیدم
نبودنت
دود میشد
و مینشست رویِ بخارِ شیشههایِ قهوهخانه
بعد تکیه میدادم
به صندلی
چشمهایم را میبستم
و انگشتانم را دورِ استکانِ کمر باریکِ چایِ داغ حلقه میکردم
تا بیشتر از یادم بروی
نامرد اگر بودم
نبودنت را
تا حالا باید
فراموش کرده باشم
مرد نیستم اما
نامرد هم نیستم
عاشقم
و نبودنت
پیرهنم شده است
........................................
مرد
اگر
بودم،
نبودنت را غروبهایِ زمستان
در قهوهخانههایِ دوری
سیگار میکشیدم
نبودنت
دود میشد
و مینشست رویِ بخارِ شیشههایِ قهوهخانه
بعد تکیه میدادم
به صندلی
چشمهایم را میبستم
و انگشتانم را دورِ استکانِ کمر باریکِ چایِ داغ حلقه میکردم
تا بیشتر از یادم بروی
نامرد اگر بودم
نبودنت را
تا حالا باید
فراموش کرده باشم
مرد نیستم اما
نامرد هم نیستم
عاشقم
و نبودنت
پیرهنم شده است