یافتن پست: #فراموش

ronak
ronak
ازين تصميم بيهوده چه چيزي قسمتم بوده نگو با من ازين خواستن كه حسرت همدمم بوده چه فهميدي ازين گريه چي خوندي از نگاه من نبودي تو پناه من نبودي تكيه گاه من تواين تصميم بيهوده نشو تكرار دلشوره اگه حتي نگاه تو منو ميخوادُ مجبوره فراموشم شده روزي كه بودم به تو وابسته توي حرفام غم دنياست چقدر دلگيرمُ خسته تو خواهش ميكني اما نميتونم كه برگردم من از دست رفتمُ انگار نميبيني پُر از دردم كجاي گريه هاي من رسيدي تو بداد من نبودي تو براي من نبودي تو به ياد من نبودي تو پناه من نبودي تكيه گاه من
دیدگاه  •   •   •  1390/10/25 - 01:21
+4
hadith
hadith
من مورچه ای رو مسخره می کردم که سال ها عاشق یک تفاله ی چایی بود خودم رو فراموش کردم که زمانی عاشق آشغالی بودم که فکر می کردم آدمه ! با عشق به من خیانت کردی دل …
دیدگاه  •   •   •  1390/10/25 - 01:21
+3
مهسا
مهسا
یادت هست؟! جــناق می شکــستیم می گــفتیم: "یــادم تــــو را فرامــــوش" ولی امـــــــروز، تمــام استخوانهـــــایم شکــــــــسته ... باز هــم تو را فراموش نکردم!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/24 - 21:05
+2
مهسا
مهسا
پروانه گاهی فراموش می‌کند که زمانی کرم بوده است و کرم نمی‌داند که روزی به پروانه‌ای زیبا بدل خواهد شد... فراموشی و نادانی مشکل امروز ماست!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/24 - 20:47
+3
gamer
gamer
هرکسي تو را دوست داره 4 تا مريضي ميگيره : 1- فراموشي 2 ... 3 ... 4 ... 3 تاي ديگه را فرموش کردم
دیدگاه  •   •   •  1390/10/24 - 14:32
+5
ronak
ronak
آدمها ؛ خیلی زود همراهان صمیمی را فراموش میکنند . ... درست مثل زمانی که باران بند می آید ، و خیلی‌ها چترهایشان را جا می‌گذارند
دیدگاه  •   •   •  1390/10/24 - 13:05
+3
ronak
ronak
به بـــــند دلت میاویز رخت خاطره ام را ! گرد باد هایِ فراموشی حرمت نمی شناسند.... !
دیدگاه  •   •   •  1390/10/24 - 12:59
+3
mina_z
mina_z
زندگی به من آموخت که چگونه گریه کنم ام گریه به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم.....تو نیز به آموختی چگونه دوست بدارم اما به من نیا موخت که چگونه تو رو فراموش کنم
دیدگاه  •   •   •  1390/10/23 - 15:14
+7
gamer
gamer
ساقه باريشه خود، حس غريبی دارد-باغ امسال چه پائيزعجيبی دارد-غنچه ميلی به شكوفاشدنش نيست دگرباخبر گشته كه دنياچه فريبی دارد. چاه كم آب شده مثل كويری تشنه-شايدازجای دگر مزرعه شيبی دارد. سيب هرسال دراين فصل شكوفا می شد. باغبان كرده فراموش كه سيبی دارد.
دیدگاه  •   •   •  1390/10/23 - 02:44
+2
ronak
ronak
بابا همیشه چهار حرف بابا پشت خاکریز دشمن چهار حرف بابا با ترکش پشت گردنش در نقطه صفر مغناطیسی بیهوشی و فراموشی چهار حرف بابا اسیر... بابا مفتود الاثر بابا بایک پلاک درون تابوت سه رنگ چهار حرف بابا اگر کمی هم شیطنت داشته باشد چهار حرف بابا اگر آن گربه هم سمور نبود چهار حرف بابا اگر مرغ همسایه هم غاز نبود چهار حرف بابا همیشه چهار حرف پسر لعنتی دوست داشتنی من واقعیت را قبول کن اگر تو هم ادای بابا را خوب در بیاوری بابا هنوز هم چهار حرف بابا همیشه چهار حرف ! ؟
1 دیدگاه  •   •   •  1390/10/23 - 02:36
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ