یافتن پست: #فروخت

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



آهـــــــای تـــو ...ای غریبــــــــه نـــــــواز

مـــــن آشنـــــا را به چـــــه فروختـــی ؟

عشـــــــــوه او با مـــن فـــــرق داشت ؟

یـــا کـــه او هـــرزگی در ســـر داشت ؟

زیـــــــــــر ایــــــن گنبــــــــد کبــــــــــود

تـــــــو را لیـــــــــاقـــت مــن نبــــــــــود

بــــرو به پـــــای هوسهـایت بســـــــوز

بـــه دنبــالت هست آهی جانســـــوز





دیدگاه  •   •   •  1392/08/17 - 19:19
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

متن نوحه غریبه 


غریبه چون که ما عاشقش نشدیم


غریبه بنده لایقش نشدیم غریبه


رهرو صادق نشدیم غریبه


غریبه چون که ما عاشقش نشدیم


غریبه بنده لایقش نشدیم غریبه


رهرو صادق نشدیم غریبه


امون ز غفلت امون ز تهمت


از دست ما تو غیبت حضرت حجت


گناه شد عادت غیبت عبادت


جالب اینه گذاشتیم سر خدا هم منت


هر جا ریا شد به اسم خدا شد


همه دکان باز کرده ای حتی تو هیئت


چیا ببینه دل سیاه و یا رو زبون


الهم زرناق شهدت


از امر به معروف ترسیدیم


حاجی و دور شیطان گردیدیم


همسایه یتیم و سیر خوابیدیم


ما به زمین خورده خندیدیم


خدا نفهمیدم خدا نفهمیدیم


خدا نفهمیدم خدا نفهمیدیم


خدا نفهمیدم خدا نفهمیدیم


خدا خدا غریبه


خدا خدا غریبه


خدا خدا غریبه


غریبه چون که راحت گناه کردیم


غریبه به نا محرم نگاه کردیم


غریبه نامه فقط سیاه کردیم


غریبه چون که راحت گناه کردیم


غریبه به نا محرم نگاه کردیم


غریبه نامه فقط سیاه کردیم


فروختیم ایمان خریده ایم نان


خاک می خوره به روی تاقچه قرآن


سحر نهادیم نه خمس مالی


اسم مون هم گذاشتیم


عبد شاه مردان


شیعه حرفی آدم برفی


هنوز نمک نخورده ایم


میش کنین نمکدان


یه پا تو مهراب یه پا لب آب


رو یه روی عکس شهید عکس شهیدان


بگو خدا قرق امیدم کن


بی خریدارم خریدم کن


پیش مسیر مو سفیدم کن


نذر ابوالفضل به رشیدم کن


خدا شهیدم کن خدا شهیدم کن


خدا شهیدم کن خدا شهیدم کن


خدا شهیدم کن خدا شهیدم کن


خدا خدا غریبه


خدا خدا غریبه


خدا خدا غریبه


غریبه که دوستش داریم واسه حاجت


غریبه می پرستیمش برا جنت


غریبه که به تنهای کرده عادت


غریبه که دوستش داریم واسه حاجت


غریبه می پرستیمش برا جنت


غریبه که به تنهای کرده عادت


تو راه پاکی زدیم به خاکی


چه عاشقی چه مجنونی چه سینه پاکی


جای حرم کیش جای پرچم دیش


چه ساده جای مقدسات میشه حتی کیش


این وعض ناموس کو کف افسوس


نکشیدیم خجالت از چادر خاکی دیگه شیطان شد ایانعکبد


ببین خدا را ول کردیم می گردیم با کی


ای خدا مدالم کن بکش و در القمه چالم کن


خدا حلالم کن خدا حلالم کن


خدا حلالم کن خدا حلالم کن


 


 

آخرین ویرایش توسط ramin-rtbm در [1392/08/13 - 23:16]
دیدگاه  •   •   •  1392/08/13 - 23:12
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



در میان کوه یخ از اتش دل سوختم
اتش عشقی زهجرت در دلم افروختم
خانه ی مهرت دگر محنت سرای من شده
بی تو ای ارام جانم دل به ماتم دوختم
نکته های زندگی را در کنارت یافتم
بی توای ارام جانم دل به ماتم دوختم
با هوای یاد تو روز وشبم را ساختم
در نبودت حجله غم در دلم افروختم
در فراقت با خیالت چشم دل را یافتم
با وجودت اتش عشقی به جان افروختم





دیدگاه  •   •   •  1392/07/30 - 17:45
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

چنان عشقت به جانم آتش افروخت
که تا صبح قیامت بایدم سوخت


دیدگاه  •   •   •  1392/07/26 - 12:37
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مشترک مورد نظر... خطشو
تو رو
احساستو
عشقتو
وجودتو...
به یه چهار چرخ،به یه پول تو جیب، به یه مانتو کوتاه و آرایش غلیظ و به یه عشوه گری فروخت...
قطع کن
مشترک مورد نظر تو بغل یکی دیگس...
دیدگاه  •   •   •  1392/07/22 - 19:02
+2
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

دیگر نی نخواهم زد !
گوسفندان را خواهم فروخت ، میخواهم کمی گرگ چرانی کنم !


دیدگاه  •   •   •  1392/07/19 - 21:33
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



شیشه نازک احساس مرا دست نزن .....
چندشم می شود از لکه انگشت دروغ.....
ان که می گفت که احساس مرا می فهمد.....
کو کجا رفته پس که احساس مرا خوب فروخت!!!!!




دیدگاه  •   •   •  1392/07/16 - 20:22
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اه
لحظه هایم را هم فروختم
تمام شد
کاش اینجا بودی و خودت میدیدی توکه رفتی من هم تمام شدم
دیدگاه  •   •   •  1392/07/9 - 16:36
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خسته ام...
من از حضور آدم بی کار خسته ام
از دوست نا سپاس و دل آزار خسته ام

از راز و رمز بی سر وبی پای زندگی
وز شهرت دروغین اغیار خسته ام


من از تمام آنکه برای مقام و پول
خودرا فروخت ، خیلی و بسیار خسته ام


از دین و از سیاست و از اقتصاد تان
از آدمان بی دین و دیندار خسته ام

از مکر و از فریب و ریا و دروغ ها
من از خدا و ازخود و از یار خسته ام

مارا به دار محکمه ی دین چه میزنید
از دین و هم و زدنیه و از دار خسته ام..

بسیار خسته ام...
دیدگاه  •   •   •  1392/07/4 - 10:48
+1
saeed
saeed
مترسک را دار زدند به جرم دوستی با پرنده..
که مبادا تاراج مزرعه را به بوسه ای فروخته باشد.
راست میگفتی اینجا قحطی عاطفه هاست
دیدگاه  •   •   •  1392/06/29 - 17:19
+2
صفحات: 3 4 5 6 7 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ