░░░۞░░░۞░░░۞░░░۞░░░۞░░░۞░░░۞░░░۞░░░۞
می خواستم چشمهای تو را ببوسم
تو نبودی، باران بود
رو به آسمانِ بلندِ پُر گفت و گو گفتم:
تو ندیدیش...!؟-
دیدم دارد ترانه ای به یادم می آید
می خواستم صورتم از لمسِ لذیذِ باران
فقط خیسِ گریه شود
ورنه کدام چشم
کدام بوسه
کدام گفت و گو...!؟
من هرگز هیچ میلی
به پنهان کردنِ کلماتِ بی رویا نداشته ام.
░░░۞░░░۞░░░۞░░░۞░░░۞░░░۞░░░۞░░░۞░░░۞