یافتن پست: #فکر

Tiam Mohseni
Tiam Mohseni
دیگر به "تو" فکر نمی کنم....

.

.

.

گناه است چشم داشتن به مال دیگران!!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 17:00
+16
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

شاید فراموشت شدم شاید دلت تنگه برامشاید بیداری مثل من به فکر اون خاطره هامشاید تو هم شب که میشه میری به سمت جاده هابگو تو هم خسته شدی مثل من از فاصله هابا هر قدم برداشتنت فاصله بین مون نشستلحظه ای که بستی در و شنیدی قلب من شکست؟یادت بیاد که من کی ام همون که میمیره براتهمونی که دل نداره برگی بیفته سر راهتنمیتونم دورت کنم لحظه ای از تو رویاهامتو مثل خالکوبی شدی تو تک تک خاطره هامازکی داری تو دور میشی ؟! از من که میمیرم براتاز منی که دل ندارم برگی بیفته سر راهتبگو من از کی بگیرم حتی یه بار سراغ تودارم حسودی میکنم به آیینه اتاق توکاش جای اون آیینه بودم هر روز تورو می دیدمت اگر که بالشت بودم هر لحظه میبوسیدمت

دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 14:59
+6
sara
sara
دلم می‌خواد یه مدتی همین‌جور بی‌خیال، برای خودم زندگی کنم. فقط برای خودم - حتی به خودم هم فکر نکنم - همین جور بی‌فکر. بدون این‌که منتظر چیزی باشم - یا منتظر کسی…

محسن یلفانی
دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 12:23
+6
saman
saman
در CARLO
یادتونه سر کلاس تخته پاک کن رو خیس می کردیم می کشیدیم رو تخته فکر می کردیم
خیلی تمیز شد بعد که تخته خشک می شد می دیدم چه گندی زدیم…!
الان همین حس رو نسبت به زندگی دارم
دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 09:04
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

رد پای خدا


روزی روزگاری بنده ای بود عاشق خدا و هر روز دست در دست خدا در کنار ساحل قدم میزد .


یک روز هنگام قدم زدن بنده به خدا گفت : خدایا می بینی ردپای هر دوی ما روی شنهای ساحل بجای مانده ؟


خدا گفت : آری .


بنده به خدا گفت : من تو را خیلی دوست دارم : اما گاهی اوقات می بینم تو مرا رها میکنی .


خدا گفت چرا چنین فکری میکنی ؟


بنده گفت : وقتی برمیگردم و پشت سرم را نگاه میکنم فقط ردپای خودم را می بینم و تو نیستی .


خدا خندید و گفت : اشتباه میکنی عزیزم آن ردپایی که می بینی ردپای من است و آن موقع موقعی است که تو در میانه زندگی درمانده شده ای و توان به پیش رفتن نداری .


آنگاه من تو را در آغوش میگیرم و به جلو میبرم .


آری آن ردپا : ردپای من است .

دیدگاه  •   •   •  1392/04/25 - 20:42
+6
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
ﺗﺎﺭﺯﺍﻥ ﻟﺨﺖ ﺑﻮﺩ
ﺳﯿﻨﺪﺭﻻ ۱۲ ﺷﺐ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﻣﯿﻮﻣﺪ ﺧﻮﻧﻪ،
ﭘﯿﻨﻮﮐﯿﻮ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻔﺖ،
ﺑﺘﻤﻦ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﺎﻻﯼ۲۰۰ ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮ ﺑﺮ ﺳﺎﻋﺖ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩ
ﺳﻔﯿﺪﺑﺮﻓﯽ ﺗﻮﯼ ﯾﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺎ ﻫﻔﺖ ﺗﺎ ﻣﺮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩ
... ﻭ ﭘﺎﭘﺎﯼ ﭘﯿﭗ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪ ﻭ ﺗﺘﻮ ﺩﺍﺷﺖ...
ﭘﺲ ﺗﻘﺼﯿﺮ ﻣﺎﻫﺎ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﻟﮕﻮﻫﺎﻣﻮﻥ ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﻦ -_-
2 دیدگاه  •   •   •  1392/04/25 - 20:38
+6
saman
saman
در CARLO
اعتراف می کنم به این سن که رسیدم
هنوز وقتی میخوام از در خونه برم بیرون اگه جورابم سوراخ باشه
عوضش می کنم با این فکر که اگر تصادف کردم و آمبولانس اومد
و منو گذاشتن رو برانکارد و مردم دورم جمع شدن
سوراخ جورابم ضایع نباشه :D
دیدگاه  •   •   •  1392/04/25 - 17:34
+6
saman
saman
در CARLO
پسره نوشته بود :
جــای خــالی تــــورو اِنقـد بـــا چـشام آب میدم تا بـــــازکـنــارم ســبز بشــی..!
فکر کنم مخاطبش یونجه بوده! :|
دیدگاه  •   •   •  1392/04/25 - 14:23
+8
saman
saman
در CARLO
رفتم یه سیمکارت همراه اول خریدم
ایرانسل بهم اس داده :فکر نمیکردم بهم خیانت کنی !واست متأسفم!
بای !
دیدگاه  •   •   •  1392/04/24 - 17:52
+8
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
در CARLO
من موندم حضرت نوح کجا زندگی میکرده که همه نوع حیوون اونجا بوده ، بابا خب مثلا پنگوئن و زرافه که تو یه اقلیم نمیگنجند. یا اینکه سر راه رفته قطب شمال ؟
احتمالاً هماهنگ کرده مثلاً فلان ساعت سرِ کانالِ سوئز باشید
7 دیدگاه  •   •   •  1392/04/24 - 15:34
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ