یافتن پست: #فکر

saman
saman
لهی قربونت برم تو غصه منو نخور

منم که جور سر میکنم تو خیلی ساده دل ببر

تو فکر هیچی رو نکن ببین هنوزم سرپام

فقط واسه دلتنگیه اگر که اشکه تو چشام

پشتم ببین خمیده نیست فقط یه بغضه تو گلوم

تورو خدا پاشو برو نیا با گریه رو به روم

یه روز باید اینطور میشد یا خیلی زود یا خیلی دیر

یه لطفی کن یواشکی دیگه سراغمو نگیر

اره سراغمو نگیر نذار بدونی من کجام

پاشو برو بسه دیگه بذار بریزه گریه هام

فقط برو عزیز من نگاه به پشت سر نکن

از این به بعد بیاد من دقیقه هاتو سر نکن

برو / نمیخوام که دیگه تورو دل آزرده کنم

من که یه آرزو توهم نشد برآورده کنم

خودت تمومش کن برو دیگه حمایتم نکن

حالا اگه میتونی بری / نمون اذیتم نکن
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 16:28
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به رفیقم اس دادم که :
سلام داش کنکور خوب بود چی کردی؟
جواب داده :
آره پسر عالی بود!!!
میگم:
چطور رو پزشکی حساب کنیم دیگه
میگه:
آهان...نه بابا...من فکر کردم کیک و ساندیس رو میگی ...
جامعه پزشکی: O0
جامعه ی کنکوری ها : ((((((((:
خیل کثیر کیک و ساندیس ها : $$$$

نه خدا وکیلی رفیق بی مغزه من دارم عایا؟
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 16:25
+6
saman
saman
من اگه تنهات گذاشتم فکر نکن دوستت نداشتم

گاهی زندگی عجیبه بازیهاش پر از نشیبه

من و تو دل داده بودیم پای عشق وایستاده بودیم

ولی زندگی خطر کرد عشق مارو در به در کرد

توی لحظه های اخر خاطراتمنو تر کرد

اما خیسی چشاتم واسه عشقمون عزیزه

چشاتم خیلی صبورن گرچه مثل دریا خیسه

صدای سکوتت امشب منو اب میکنه هر دم

تو چرا چیزی نمیگی توی این شبهای سردم

اخر تقویم عشقت میدونم که نا تموم شد

همه ی روزای خوبت پای عشق من حروم شد

وقتی از پیش تو میرم زندگی برام تمومه

عزیزم خدانگهدار گاهی عاشقی حرومه!!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 14:59
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بودنت را دوســت دارم....
وقتی مــــرا ...دربر میگیری ....
و به آغوشــت ســــــفت... مرا می فشـــاری...
وادارم مــــــــــی کنی که...
به هیچ کس فکر نـــــکنم ....
جز تـــــو....!
***
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 20:27
+3
mohamad
mohamad
یک روز 4 تا حیوون تصمیم گرفتن از یه درخت نارگیل برن بالا
1شیر
1میمون
1زرافه
و 1 سنجاب
تصمیم گرفتند که مسابقه بدهند که...
کدام یک برای چیدن موز از درخت از همه سریع تر بالا می روند؟؟؟
فکر میکنی کدام 1 برنده می شود؟
پاسخ بازگو کننده شخصیت توست پس با دقت فکر کن پاسخ را در زیر ببینید
.
.
.
اگر پاسخ تو:
شیر است = خسته و کسل هستی
میمون =گیج هستی
زرافه =کاملا تعطیل هستی
سنجاب نا امید هستی
چراا؟؟؟
برای اینکه درخت نارگیل که موز نداره !!!!
مشخصه که تحت فشاری و زیاد کار کردی
باید مدتی استراحت کنی!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 19:48
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
"می دانی فکر "هزارتو"اول از کجا آمد؟از بین النهرین باستان.
روده های حیوانات را بیرون میکشیدند...گمان میکنم گاهی هم مال آدمها را!
و از شکل آن برای پیش بینی آینده استفاده می کردند. بنابراین الگوی نخستین هزارتو در یک کلمه "شکم"است.که یعنی قوانین هزارتو درون توست و با هزارتوی بیرون ارتباط دارد.آنچه بیرون از توست منعکس کننده ی چیزهای درون توست و آنچه درون توست منعکس کننده ی چیزهای بیرونی ست.بنابراین وقتی به هزارتوی بیرون از خودت قدم میگذاری همزمان به هزارتوی درون هم قدم گذاشته ای"
*هاروکی موراکامی"
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 19:43
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من اصولن عادم خشنی نیستم ؛ یعنی فکر نکنم باشم !
.
.
.
.
... فقط نمیدونم چرا وقتی پست میذارم و لایك نمى كنین ، خیلى بی دلیل ، احساس میکنم بهم محل نمیذارین !
بعد دوس دارم بزنمتون ، بگیرم تک تک موهاتونو از جا بکنم! بعدشم عاهن مذاب روو دستا و توو چشم و چالتون بریزم ! بعدبا دمپایی عبری خیس بزنم تو دهنتون , بعد .........
کلن یه همچین روحیه ی لطیفی دارم من:))))))))))))))))))))
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 19:21
+3
saman
saman
خواهش میکنم

بی حوصلگی هایم را ببخش

بد اخلاقی هایم را فراموش کن

بی اعتناییهایم راجدی نگیر....

درعوض من هم تورا می بخشم

که مسبب همه اینهایی...!
و

به چشمهایت بگو

نگاهم نکنند

بگو وقتی خیره ات می شوم

سرشان به کارخودشان گرم باشد....

نه آن که فکرکنی خجالت می کشم ها..!

نه !

حواسم نیست

عاشقت می شوم....
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 17:27
+5
saman
saman
دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت:مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته بهم بدی، این هم پولش.بقال کاغذ رو گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد، بعد لبخندی زد و گفت:چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می دی،می تونی یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری.ولی دختر کوچولو از جای خودش تکون نخورد، مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلات ها خجالت می کشه گفت: "دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلاتهاتو بردار"دخترک پاسخ داد: "عمو! نمی خوام خودم شکلاتها روبردارم، نمی شه شما بهم بدین؟"بقال با تعجب پرسید:چرا دخترم؟ مگه چه فرقی می کنه؟و دخترک با خنده ای کودکانه گفت: آخه مشت شما ازمشت من بزرگتره!

نتیجه گیری....

داشتم فکر میکردم حواسمون به اندازه یه بچه کوچولو هم
جمع نیس که بدونیم ومطمئن باشیم که مشت خدا از مشت ما بزرگتره
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 15:26
+4
roya
roya
در CARLO

تنهایی یعنی ؛
دوتا هدفون.. رو یه موزیک قفل ...
تنهایی یعنی ؛
هروز تکراری ... غرق تو دنیای مجازی ..دور از جمع ...
تنهای یعنی ؛
هر کاری که می خوای بکنی .. هر قولی که میدی .تهش میگی تنهای
تنهایی یعنی ؛
سیگار پشت سیگار ... هر روز به فکر یه قرار
تنهایی یعنی ؛
صبحا دپ بودن شبا گریه کردن ....
تنهایی یعنی ؛
حرف های که تو مستی میزنی ... به قول مشتی ها مستی و راستی
تنهایی یعنی ؛
همه چی و همه چی بی تفاوت ..
تنهایی یعنی ... از همه چی بزنی تا اون راحت باشه
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 11:50
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ