یافتن پست: #فکر

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ما به یکی گفتیم خدا به زمین گرم بزنتت، نامبرده الان روی شن های سواحل جزایر قناری داره آفتاب می گیره،
فکر کنم سوءتفاهم شده به خدا!
دیدگاه  •   •   •  1392/10/10 - 18:26
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ی کسانیکه امسال ولنتاین کسیو ندارین...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
من پذیرای کادوهای شما هستم صرفا جهت ثواب...
مدیونید اگه فکر کنید جز ثواب نیت پلیده دیگه ای داشته باشم
:D:D:))

دیدگاه  •   •   •  1392/10/9 - 21:16
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سرای عزیزی که میرین باشگاه تو رو خدا رو همه قسمت های بدنتون متناسب کار کنین بعضیا بالا تنشون اندازه گودزیلاس پاها عین ملخ ! خو لامصب چی فکر میکنی پیش خودت ؟
دیدگاه  •   •   •  1392/10/9 - 17:40
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آقا پسری که پورش زیر پاتِ و ویلا دوبلکس تو الهیه تهران داری و هرشب سولار و باشگاه میری و مهمونی میگیری و مست و پاتیل با در و دافا میری خزرشهر یا دامون ساحلی کیش عشق و صفا و فکر میکنی خیلی شاخی.... و دختر خانومی که دماغت عملیه و لبات پروتـزه و همه جاتُ جراحی کردی و هزار قلم آرایش میکنی و هر شب میری مهمونی و با اون آقا پسر بالاییه دوست شدی و تو هم فکر میکنی خیلی شاخی....!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
جفتتون درست فکر میکنید, دارندگی و برازندگی... والا
امیدوارم زندگی خوبی با هم داشته باشید.. واسه ما هم دعا کنید
دیدگاه  •   •   •  1392/10/8 - 20:38
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلیل اساسی که باعث میشه آقایون به مسائل کاریشون فک نکنن:
۱. فکری ندارند.
۲. کاری ندارند.
دیدگاه  •   •   •  1392/10/8 - 20:06
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
قبض برق زیاد اومده بود، نشون بابام که دادم، یه سری تکون داد و پا شد رفت طرف کامپیوتر!
فکر کردم رفت کامپیوترو داغون کنه... دیدم رفته تو گوگل نوشته: آموزش دست کاری کنتور برق!!
دیدگاه  •   •   •  1392/10/8 - 15:22
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



من برم بچه هامو بخوابونم.باباشون که به فکر نیست
(همتونو دوس دارم.مرسی از لایک.کامنت و تحملتون.شبتون عالی اناری)

4 دیدگاه  •   •   •  1392/10/7 - 22:05
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
v9nglpmc7imexznbh.jpg


عادت ندارم درد دلم را ،
به همه کس بگویم ..! ! !
پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم.. ،
تا همه فکر کنند . . .
نه دردی دارم و نه قلبی


3 دیدگاه  •   •   •  1392/10/7 - 21:29
+3
محمد
محمد
من تازه فهمیدم قدیما که این زنا سینی میذاشتن رو سرشون و سینیه نمیفتاد واسه این بوده که سینی رو میذاشتن لای کیلیپسشون
4 دیدگاه  •   •   •  1392/10/7 - 21:05
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﯾﻪ ﻭﻗﺘﺎﯾﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ


ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﯾﮑﯽ ﺗﮑﻮﻧﺖ ﺑﺪﻩ ...


ﺗﮑﻮﻧﺖ ﺑﺪﻩ ﺑﮕﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﯽ، ﺑﺴﻪ ﺩﯾﮕﻪ !!


ﺗﻮ ﻫﻢ ﮐﻮﺭﻣﺎﻝ ﮐﻮﺭﻣﺎﻝ ﺑﺮﯼ ﮔﻮﺷﯿﺘﻮ ﭼﮏ ﮐﻨﯽ!


ﺑﺒﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺑﺮﺍﺕ ﺍﻭﻣﺪﻩ !!..


هنوزﺧﻮﺍﺑﯽ ﺗﻨﺒﻞ"؟


ﮐﻪ ﯾﻬﻮ ﯾﮑﯽ ﺩﺳﺘﺸﻮ ﻣﯿﺰﺍﺭﻩ ﺭﻭ ﺷﻮﻧﺖ ﻣﯿﮕﻪ.


ﺑﻪ ﭼﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟


ﺗﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯿﺎﯼ ... ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺭﺩﺍﺕ، ﺩﻟﺘﻨﮕﯿﺎﺕ، ﺑﻐﻀﺎﺕ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻪ !...


ﭘﯿﺸﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯿﮕﯽ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭﯼ ﺷﺪ،


ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﮐﻪ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩ! ؟


ﺍﻭﻧﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ ﺗﻮ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﻣُﺮﺩﯼ،


ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎ، ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﻧﻔﺲ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﻫﺎ...


ﻫﻨﻮﺯ ﺟﺴﻤﺖ ﺗﮑﻮﻥ ﻣﯿﺨﻮﺭ ...!
دیدگاه  •   •   •  1392/10/7 - 18:10
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ