یافتن پست: #قول

mamad-rize
mamad-rize
در CARLO
دنیای پسرا..
پر از پیراهن و شلوار پر از کتونی و عطر
پر از قرار با رفیقاشون تلفنهای 1 دقیقه ای با موضوع چه کاره ای داداش بریم بچرخیم؟
سیگار کشیدن های نصف شب جلوی پنجره ی اتاق
یه یادگاری ...
حرفی در کار نیست قولی وجود نداره همه تو دل خودش میمونه...
آهنگ گوش دادنای نصف شب تو اتوبانا ...
با ناراحتی به یه عکس نگاه کردن دوش گرفتن های 5 دقیقه ای
1000 بار این جمله رو تکرار کردن:به ما نمیخوری آخه...
اس ام اس دادنای شبونه:گورباباش ( که کلی غم پشتش نشسته )
كلمه هاي رمزي كه فقط خودشون معنيشو ميدونيم رازايي كه فقط خودشون ازشون خبر دارن
گپای 4 - 5 نفره روی یه تخت با قلیون،
مسخره كردن همديگه شوخی گاهی بحث های جدی درباره ی آینده و کار..
دنیای پسرا پر از پیراهن های مردونه و تنهایی و رفیقاشون. پر از تلاش برای مخفی کردن غماشون
دیدگاه  •   •   •  1392/05/30 - 19:42
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO
دختر : عشقم می خوام یه چیزی بگم ولی قول بده که عصبانی نشی...
پسر : باشه...بگو...
دختر :داداشم هفته پیش خواهرتو دیده و خیلی خوشش اومده...و می خواد که باهاش حرف بزنه...
پسر :چییی؟؟؟؟ غلط کرده...استخوناشو خورد می کنم...دندوناشو می ریزم تو حلقش...اون کی باشه که به ناموس من نگاه کنه؟؟!!به چه حقی می خواد دستشو بگیره؟؟
دختر :میشه دستمو ول کنی؟؟؟ لطفا"؟؟؟
پسر :چراا؟؟؟
دختر :چون توام الان دست ناموس داداشمو گرفتی...منو فراموش کن و برو مواظب ناموست باش و به ناموس بقیه کاری نداشته باش.
دیدگاه  •   •   •  1392/05/30 - 18:54
+3
roya
roya

الان تو اخبار شنیدم
که دود قلیون اون هم از نوع دو سیب حاوی 8400 سم خطرناک برای بدنه...
خیلی ترسیدم &&&
بیاین به هم قول بدیم

#

#

#

#

#

#

هیچ وقت دیگه اخبار گوش ندیم


دیدگاه  •   •   •  1392/05/30 - 14:00
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دل به دلم " ندادی"
دست در دستم "هم نگذاشتی"
پا به پا "با من نیامدی"
تو را به خدا برو ..
"سر به سرم " نگذار
قولش را به بیابان داده ام..
دیدگاه  •   •   •  1392/05/30 - 11:47
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
این مردهای غمگین نازنین

 این نوشته از وبلاگ خانمی به نام الهام برداشت شده، به نظرم خیلی جالبه و از یک خانم بعید!

 یک وقت هایی فکر میکنم مرد بودن چقدر می تواند غمگین باشد. هیچ کس از دنیای مردانه ...نمی گوید. هیچ کس از حقوق مردان دفاع نمیکند. هیچ انجمنی با پسوند «... مردان» خاص نمیشود. مرد ها نمادی مثل رنگ صورتی ندارند. این روزها همه یک بلند گو دست گرفته اند و از حقوق و دردها و دنیای زنان می گویند. در حالی که حق و درد و دنیای هر زنی یکی از همین مردها است. یکی از همین مردهایی که دوستمان دارند. وقتی میخواهند حرف خاصی بزنند هول می شوند. حتی همان مرد هایی که دوستمان داشتند ولی رفتند...

 یکی از همین مرد های همیشه خسته. از همین هایی که از 18 سالگی دویدن را شروع میکنند. و مدام باید عقب باشند. مدام باید حرص رسیدن به چیزی را بخورند. سربازی، کار، در آمد، تحصیل... همه از مرد ها همه توقعی دارند. باید تحصیل کرده باشند. پولدار، خوشتیپ، قد بلند، خوش اخلاق، قوی... و خدا نکند یکی از اینها نباشند...

 ما هم برای خودمان خوشیم! مثلن از مردی که صبح تا شب دارد برای در آمد بیشتر برای فراهم کردن یک زندگی خوب برای ما که عشقشان باشیم به قولی سگ دو می زند، توقع داریم که شبش بیاید زیر پنجره مان ویالون بزند و از مردی که زیر پنجره مان ویالون می زند توقع داریم که عضو ارشد هیات مدیره ی شرکت واردات رادیاتور باشد. توقع داریم همزمان دوستمان داشته باشند، زندگی مان را تامین کنند، صبور باشند و دلداریمان بدهند، خوب کار کنند و همیشه بوی خوب بدهند و زود به زود سلمانی بروند و غذاهای بد مزه مارا با اشتیاق بخورند و با ما مهمانی هایی که دوست داریم بیایند و هر کسی را که ما دوست داریم دوست داشته باشند و دوست های دوران مجردیشان را فراموش کنند و نان استاپ توی جمع قربان صدقه مان بروند و هیچ زن زیباتری را اصلن نبینند و حتی یک نخ هم سیگار نکشند!

 مرد ها دنیای غمگین صبورانه ای دارند. بیایید قبول کنیم. مرد ها صبرشان از ما بیشتر است. وقت هایی که داد میزنند وقت هایی هم که توی خیابان دست به یقه می شوند وقت هایی که چکشان پاس نمیشود وقت هایی که جواب اس ام اس شب به خیر را نمیدهند وقت هایی که عرق کرده اند وقت هایی که کفششان کثیف است تمام این وقت ها خسته اند و کمی غمگین. و ما موجودات کوچک شگفت انگیز غرغروی بی طاقت را دوست دارند. دوستمان دارند و ما همیشه فکر میکنیم که نکند من را برای خودم نمیخواهد برای زیبایی ام میخواهد، نکند من را برای شب هایش میخواهد؟ نکند من را برای چال روی لپم میخواهد؟ در حالی که دوستمان دارند؛ ساده و منطقی... مرد ها همه دنیایشان همین طوری است. ساده و منطقی... درست بر عکس دنیای ما.

 بیایید بس کنیم. بیایید میکرفون ها و تابلو های اعتراضیمان را کنار بگذاریم. من فکر میکنم مرد ها، واقعن مرد ها، انقدر ها که داریم نشان میدهیم بد نیستند. مردها احتمالن دلشان زنی میخواهد که کنارش آرامش داشته باشند. فقط همین. کمی آرامش در ازای همه فشار ها و استرس هایی که برای خوشبخت کردن ما تحمل میکنند. کمی آرامش در ازای قصر رویایی که ما طلب میکنیم... بر خلاف زندگی پر دغدغه ای که دارند، تعریف مردها از خوشبختی خیلی ساده است.
دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 21:57
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چه چیزی را به رخ من میکشی؟؟
قرار های عاشقانه ات؟!
دوستی های پنهانی ات؟!
یا حرف های پوچت!!!
کدام را؟؟؟
تو وفادار نبودی….
اما من پای همه چیزماندم…
پای حرفها…
قولها… و حتی عاشقانههایم…
بگذریم…
راستی؟؟؟
رقیب جدیدت را دیده ای؟
بهانه ی یک عمر حسرتخوردنت را پیدا کردم.“سیگار”
بوسه هایمان را ببین وآتشبگیر…
او برای من و تو برای هردویمان بسوز…!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 19:19
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
رو پاکت سیگار نوشته بود
“سیگار برای شما واطرافیانتان زیان آور است”
تو دلم گفتم: تو یه نفر اطراف من پیدا کن
قول میدم به خاطر اونم که شده سیگارو ترک کنم...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 19:18
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺭﻓﯿـــــﻖ !!...
ﺍﮔﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﻣُﺮﺩﻡ ...
ﺩﯾﺪﯼ ﺗﺎﺑﻮﺗﻢ ﺭﻭ ﺷﻮﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﻪ !!...
ﻭﻟﯽ ﻧﻤﯿﺎﻡ ﭘﺎﺋﯿﻦ ﺑﻪ ﺩﻝ ﻧﮕﯿﺮﯾــــﺎ !!!...
ﺣﻠــﺎﻝ ﮐﻦ !!...
ﻗــــﻮﻝ ﻣﯿﺪﻡ ...
ﺑــﻪ ﺧﺪﺍ ﻗﻮﻝ ﻣﯿـــﺪﻡ ﻫﻤﯿﻦ ﯾــﻪ ﺑﺎﺭ ﺍﺯﺕ ﺑﺎﻻﺗﺮ
ﺑﺎﺷﻢ !!...
ﺑﻌﺪﺵ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻤﯿﺸــــﻪ ﺧﺎﮎ ﭘـــﺎﺗﻢ !!...
ﻫﻤﯿﺸﻪ !!...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 18:11
+4
saman
saman
این نوشته را با بُغض نوشتم !.!.!
لُـــطـــفــا
با درد بخوانـــــــ ...
من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام
فقط کمی تو را کم اورده ام....
یادت هست؟
میگفتم در سرودن تو ناتوانم؟
واژه کم می اورم برای گفتن دوستت دارمها؟
حالا تـــمــــــــام واژه ها در گلویم صف کشیده اند
با این همه واژه چه کنم؟
تکلیف اینهمه حرف نگفته چه می شود؟
باید حرفهایم را مچاله کنم و بر گرده باد بیاندازم
باید خوب باشم
من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام
فقط کمی
بی حوصله ام
آسمان روی سرم سنگینی میکند
روزهایم کش امده
هر چه خودم را به کوچه بی خیالی میزنم
باز سر از کوچه دلتنگی در میاورم
روزها تمام ابرهای اندوه در چشمان منند ولی نمی بارند
چون
من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام
اما شبها..
وای از شبها
هوای این دلتنگی دیوانه ام میکند
موهایم بد جوری بهانه دستانت را میگیرند
تک تک نجواهای شبانه ات لا به لای آرزوهایم خانه کرده
کاش لا اقل میشد فقط شب بخیر شبها را بگویی تا بخوابم
لالایی ها پیشکش
من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام
فقط نمیدانم چرا هی آه میکشم
آه
و
آه
و بازم آه
خسته شدم از این همه آه
شبها تمام آه ها در سینه منند
ان قدر سوزناک هستند که می توانم با این همه آه دنیا را خاکستر کنم
اما حیف که قول داده ام
من خوبم ....من آرامم......
ولی دلتنگتم....
همین...<img src=(" title=":((" />

(نجیب زاده)


دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 15:29
+1
saman
saman

دیگراین ناله هافایده ندارد.حالااشکهایت رابه پای سنگی بریز


که برروی مزارم می گذارند.من رفته ام،


خیلی پیش ازآن که توبه خودبیایی رفته ام.


رفتم تالحظه های تنهایی ام راپشتحصاری ازفراموشی هاپیداکنم.


دیگراین گریه هاوفریادهانه توراتخلیه می کند


ونه مرازنده می کند.


ولی بااین حال قول می دهم همیشه به سراغت بیایم.


هنوزهم باگریه هات می گریم وباخنده هات می خندم.


مثل همیشه برات ازخودم،


ازدنیای ساکت کودکی هام می گویم.


من تورامثل همان سادگی هاخواهم بخشید،


توتقصیری نداری.آنهانمی دانندچه رنج هایی تحمل کردی.


آنهانمی دانندچه قدرهمیشه تنهابودی.


وطعم تلخ غربت وبی همدمی راسالهاوسالهاتنها،به دوش کشیدی.


نمی دانند چه قدرفلاکت وبدبختی راتحمل کردی.


من تورامی بخشم چون می دانم باتوچه کردند:


باتو،بابچه ات بااحساس وغرورت بازی کردند


وازطعم تلخ این بازی به نفع خودسودبردند


وباصدای بلن خندیدند.


من توراقبل ازاین نیزبخشیده بودم،


وقتی ابرازعشق کردی،


وقتی ترکم کردی،


وقتی طعنه هات روبه پام ریختی،


وحتی وقتی منوکشتی.بازهم توروبخشیده بودم،


قبل ازاین که بمیرم.


خانه دلم همیشه تاریک وتنها بود،


قلبم همیشه تورامی طلبید،


ولی حالامن مرده ام درآرامش ابدی،


آسایشی دورازهرگونه رنج وتنهایی وحسرت،


دراین بسترسردخاک دیگرجسم وروحم ازدوری تونمی لرزه


وبهانه گیری نمی کند،ولی می دانم که دلم برات تنگ می شه.


برای نگاه عاشقت،


برای عشق نوجوونی ات.


من مرده ام واین آرامش زیرخاک رومدیون توهستم.


توهم منوببخش،اگردرکشاکش زندگی وگریزوناگریز


این حیات تلخ،بهانه ات راکردموبه سراغت آمدم.


مراببخش برای هر آنچه خواستم وبودی،


خواستی وبودم،وبرای هرآنچه که نمی دانم.


دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 14:47
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ