یافتن پست: #لحظه

صنم
صنم
دلتنگ کودکی یادش بخیر.قهرمیکردیم تا قیامت ولحظه ی بعدقیامت میشد...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/17 - 20:58
+3
مهسا
مهسا
يه وقت هايي هست تو زندگي که آدم در اوج نياز به بي نيازي ميرسه به اون لحظه ها ميگن، آخر خط
دیدگاه  •   •   •  1390/11/17 - 18:51
+3
ronak
ronak
در Romantic
قلم چند گاهیست نام تو را چکه می کند و من روزهاست یاد تو را گریه می کنم نام تو، یادِ تو، دستانِ تو، تو ... تو ... نگاهت عمیق بود، عمیق و مهربان چشمانت دست نیافتنی بود، سرابی واقعی می دانی؟ لحظه ای که کسی از نگاهت الگو می گیرد، دلهره می گیرم ... غمگین می شوم می خواهمت ... امروز آسمان، دریایی زلال بود، مثل دلت راستی در آن دنیا هم آسمان آبی است ...؟
دیدگاه  •   •   •  1390/11/17 - 16:04
+5
امید
امید
شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی هر لحظه به دام دگری پابستی گفت شیخا هر انچه گویی هستم ایا تو چنان که می نمایی هستی(salam Be hamegi)
دیدگاه  •   •   •  1390/11/17 - 15:19
+2
رضا
رضا
می شود برگشت ، تا دبستان راه کوتاهیست می شود از ردّ باران رفت می شود با سادگی آمیخت می شود کوچکتر از اینجا و اکنون شد می شود کیفی فراهم کرد دفتری را می شود پر کرد از آئینه و خورشید در کتابی می شود روییدن خود را تماشا کرد من بهار دیگری را دوست می دارم جای من خالیست جای من در میز سوم کنار پنجره خالیست جای من در درس نقّاشی ، جای من در جمع کوکب ها ، جای من در چشم های دختر خورشید ، جای من در لحظه های ناب ، جای من در نمره های بیست جای من در زندگی خالیست ... می شود برگشت ، اشتیاق چشم هایم را تماشا کن می شود در سردی سر شاخه های باغ جشن رویش را بیفروزیم دوستی را می شود پرسید چشم ها را می شود آموخت مهربانی کودکی تنهاست ، مهربانی را بیاموزیم ...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 19:42
+2
vahid
vahid
3 قانون طلایی قوانین فوتبال دیدن
اگه همه ی بازی رو ببینین , ۰-۰ میشه!
اگه بازی رو نبینی , بالای ۲ گل داره
اگه وسطش بری دستشویی , همون لحظه گل میزنن
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 16:35
+2
vahid
vahid
3 قانون طلایی قوانین فوتبال دیدن اگه همه ی بازی رو ببینین , ۰-۰ میشه! اگه بازی رو نبینی , بالای ۲ گل داره اگه وسطش بری دستشویی , همون لحظه گل میزنن
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 14:37
vahid
vahid
3 قانون طلایی قوانین فوتبال دیدن
اگه همه ی بازی رو ببینین , ۰-۰ میشه!
اگه بازی رو نبینی , بالای ۲ گل داره
اگه وسطش بری دستشویی , همون لحظه گل میزنن
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 14:36
mina_z
mina_z
یه قبر کن داشته یه مرده را خاک می کرده که یهو مرده زنده میشه و همه فرار می کنن. بعد از چند لحظه داد می زنه: بابا نترسید، بیاید با بیل زدم کشتمش
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 20:48
+5
ronak
ronak
در Romantic
خیره به چشمان تو ، پلک نمیزنم تا لحظه ای از دست نرود تصویر نگاه زیبای تو دستم درون دستهایت ، یک لحظه رها نمیشود تا نرود حتی یک ذره از گرمای دستان لطیف تو محکم فشرده ام تو را در آغوشم ، آرزو میکنم لحظه مرگم همینجا باشد ، همین آغوش مهربانت چه گرمایی دارد تنت عشق من ، رها نمیکنم تو را تا همیشه باشی در کنار قلب من قلب تو میتپد و قلب من با تپشهای قلبت شاد است ، هر تپشش فریاد عشق و پر از نیاز است آرامم ، می دانم اینک کجا هستم، همانجایی که همیشه آرزویش را داشتم ،همانجایی که انتظارش را می کشیدم و هر زمان خوابش را می دیدم آن خواب برایم یک رویای شیرین بود.... در آغوش عشق ، بی خیال همه چیز ، نه می دانم زمان چگونه می گذرد و نه می دانم در چه حالی ام تنها می دانم حالم از این بهتر نمی شود ، دنیای من از این عاشقانه تر نمی شود گرمای هوس نیست این آتش خاموش نشدنی آغوش پاکت عشق است که اینک من و تو را به این حال و روز انداخته ، عشق است که اینک ما را به عالمی دیگر برده ، عشق است که من و تو را نمیتواند از هم جدا کند هیچگاه خیلی آرامم ، از اینکه در آغوشمی خوشحالم
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 15:52
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ