یافتن پست: #لعنت

arman
arman
سفرنامه ابن بطوطه :::

یک شب از قزوین می گزشتیـــم

"لحظه ای سکوت "
خدا لعنتشان کند {-38-}
بگذریــ م
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/11 - 00:13
+5
t  @  r  @  n  e
t @ r @ n e
پسر : سلام عشقم

دختر : عزیییزم ؟!

پسر : بله بله ! من اینجام ، اس قبلیم نرسید؟ )

دختر : عزیزم؟میخوای منو بپیچونی ؟؟ i

پسر : نه عسلم! من که دارم جوابتو میدم! (

دختر : باشه ، این رابطه تمومه! دیگه زنگ نزن!

پسر : لعنتی ! برو به جهنم!!!!)
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/10 - 15:13
+3
alireza
alireza
هر روز صبح که بیدار میشی یه چیزی همیشه میاد تو ذهنت ولتم نمیکنه حالا یا عشقته یا خاطره ای چیزیه امان از اون روزی که با یاد یه خاطره بد بیدار شی اونوقت دیگه حالتا به هم میریزه هم عصبی هستی هم ناراحت این عذاب وجدان لعنتی هم که ولکن نیست{-9-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/10 - 08:58
+3
☺SAEED☻
☺SAEED☻
دوره ای شـــده کـــه بـــه دخـتـــــر لبـخـنـــــد بـــزنـــی

خـــودش و تـــو لبــــاس عـــروســـی تصـــــور میــکـنـه

و بـــه پـســــــر لبــخنــــد بـــزنــــی خـــودش رو تــخـــت خـــونـشـــون.

لعنت
دیدگاه  •   •   •  1390/12/10 - 08:50
+3
t  @  r  @  n  e
t @ r @ n e
این روزها حالم از همه چیز و همه کس به هم می خورد. زیادی عوق می زنم. احتمالا حامله شده ام! این روزگار لعنتی بالاخره کار خودش را کرد
دیدگاه  •   •   •  1390/12/10 - 00:37
+2
☺SAEED☻
☺SAEED☻
همه ی کسانی که الان بر عشق لعنت میفرستن

روزگاری عاشقترین انسان این شهر بودن.....!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/9 - 17:18
+9
ronak
ronak
من زنم
وفتی خسته ام
وقـتـی کلافه ام
وقتی دلتنگم
بشقاب ها را نمی شکنم
شیشه ها را نمی شکنم
دلت را نمی شکنم
در این دلتنگیها
زورم به تنها چیزی که می رسد
این بغض لعنتیست!!!!!!!!!!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/9 - 00:53
+7
aB'Bas S
aB'Bas S
خنديدن خوب است، قهقهه عالي است، گريستن آدم را آرام ميكند،
اما
اما لعنت بر بغض
دیدگاه  •   •   •  1390/12/8 - 16:46
+7
mehdi
mehdi
تقصير تو نيست لعنتي تو ادم بودي من خدايت كردم.
دیدگاه  •   •   •  1390/12/8 - 16:28
+5
ronak
ronak
عشق من , نگو...
نگو از اشکهایت نگو از چشمان بارانی ات....
نیامده ام که تو را بارانی ببینم
ای کاش چشمانت را بارانی نمی دیدم
من عاشق چشمانت هستم
پـس ای بــــــــــــــــــــــــ اران
نبار....
نبار تا چشمانی را ببینم که دوستش دارم
چشمانم از باران پر شده
ای کاش این باران نمی بارید
ای کاش....
ای کاش می دانستی که عاشق چشمانت هستم
ای کاش صدای گریه هایم را می شنیدی
ای کاش می دانستی گریه هایم از دیدن اشکهای توست
ای بــــــــــــــــــــــــ اران,
ای باران اولین باریست که دوست دارم نباری
لعنت به تو....
نفرین به تو ای باران
نبار....نبار....
نبار و حسرت دیدن بر چشمانم مگذار.....
دیدگاه  •   •   •  1390/12/8 - 11:35
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ