hamed noori
امروز صبح وایسادم کنار خیابون تاکسی بگیرم، یه لکسوز کنارم وایساد ، ما رو میگی خودمونو جمع جور کردم و با خودم گفتم بابا تو این شهر هم پیدا میشن کسانی که جلوی ما پسرا ترمز کنن که یهو در باز شد و مامانه شلوار بچه شُ کشیده پایین میگه جیش کن پسرم جیش کن آفرین...