بـــخاطر نعلی٬ اسبی افتاد ...
بـــخاطراسبی٬ سواری افتاد ...
بـــخاطر سواری٬ لشگری درماند ...
بـــخاطر لشگری٬ کشوری شکست خورد ...
بـــخاطر شکستی٬ مملکتی نابود شد ...
وهمه اینها بخاطر کسی بود که میخ را خوب نکوبیده بود!!!
شاید اشکال کار اینه : چون بخشی از نژاد آریایی از ۲ قوم مادها و پارت ها به وجود اومدن ، برای همین تمام مشکلات تو مملکت یا از طریق پارتی حل می شه یا مادی !
طاقت فرسودگی ام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنی ام
آمده ام بلکه نگاهم کنی
عاشق آن لحظه ی توفانی ام
دلخوش گرمای کسی نیستم
آمده ام تا تو بسوزانی ام
آمده ام با عطش سالها
تا تو کمی عشق بنوشانی ام
ماهی برگشته ز دریا شدم
تا که بگیری و بمیرانی ام
خوبترین حادثه می دانمت
خوبترین حادثه می دانی ام
حرف بزن ابر مرا باز کن
دیرزمانی است که بارانی ام
حرف بزن حرف بزن سالهاست
تشنه ی یک صحبت طولانی ام
ها...به کجا می کشی ام خوب من؟
ها...نکشانی به پشیمانی ام؟
يه ♥پسرايي♥ هستن که . . .
صداي خنده هاشون تو خيابون ميپيچه
شلواراشون نه خيلي براشون بزرگه نه خيلي کوچيک
ابروهاشون فابريک خودشونه
همونايي که نه لکسوز دارن نه کمـري ..!
اما مـرام دارن
چشمشون همه جا کار نمي کنه
<span style="font-family: tahoma,verdana,arial,helvetica