یافتن پست: #ماشین

xroyal54
xroyal54
اون دنیا خدا نمیپرسه مدل ماشینت چیه؟ میپرسه چند تا پیاده رو سوار کردی‌
قابل توجه دختر خانمهایی که نمیدونن نیت پسرها خیره
دیدگاه  •   •   •  1392/07/21 - 22:11
+5
morteza
morteza
لره میره امام زاده داوود تو سر بالایی ماشینش نمی کشه بالا نزر میکنه اگه  برسه امام زاده یک جعبه خرما بده
خلاصه میرسه امام زاده [!] بازی در میاره خرما پخش نمیکنه
برگشتنی توسر پایینی ترمز می بره
میگه یا امام رضا کمک کن داود میخواد بخاتر یک جعبه خرما خون راه بندازه!!
دیدگاه  •   •   •  1392/07/19 - 14:24
+4
sara
sara
در CARLO
داشتم ماشین رو دنده عقب می‌آوردم تو حیاط
مامانم اومده فرمون میده… بیا… بیا… بیا… بیا…
نیا !!
لوله آب شیکست !
1 دیدگاه  •   •   •  1392/07/18 - 09:17
+11
فکل مکل
فکل مکل





زبان ماشین و اسمبلی{-4-}




----
آخرین ویرایش توسط fokolmokol در [1392/07/17 - 19:11]
دیدگاه  •   •   •  1392/07/17 - 19:10
+4
Sanaz Arzani
Sanaz Arzani
دوست های خوب مثل زاپاس ماشین می مونند، 

توی صندوق عقب ماشین فراموش میشن 


اما دقیقاً زمانی که لنگ می مونی به یادشون می افتی و به کارت میان
دیدگاه  •   •   •  1392/07/17 - 15:15
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دختره تو پمپ بنزین دنده عقب اومد زد به ماشین من،
پیاده شد دید هیچی نشده
گف دردش گرف بزار بوسش کنم خوب شه!!!!

کف دسشو ماچ کرد زد به سپر!!! :|

گزینه نظامی که امیدی نیس بهش...
دیگه رو میز اوباما چیزی نیس؟
دیدگاه  •   •   •  1392/07/16 - 17:17
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



اینجا میدون آزادی تهران
اینم منم.
.
.
.
.
.
کجا رو نگاه میکنی..من تو اون ماشین سفیده هستم دارم دست تکون میدم..




دیدگاه  •   •   •  1392/07/16 - 11:50
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

فقط تو ایرانه که موقع سبقت از ماشین جلویی تمام سر نشینان دو ماشین همدیگه رو نگاه میکنن
دیدگاه  •   •   •  1392/07/15 - 19:26
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من چند روز پیش جون یه نفرا نجات دادم!!!
بنده خداداشت با موتو میرفت زیر ماشین...
هیچی دیگه من یه دونه پفک چیتوز خریده بودم یکیشاخوردم پرواز کرد...
الانم هنوز بر نگشه هرکی ازش خبر داره با یه لایک خونوادشو از نگرانی در بیاره....:))
دیدگاه  •   •   •  1392/07/14 - 22:13
+6
پاکدامنی
پاکدامنی
ثروتمند شوید

در کودکی همیشه از ما سوال میکردند علم بهتر است یا ثروت و همیشه ما میگفتیم علم در صورتی که ته دلمان دوست داشتیم ثروتمند شویم تا آسایش یابیم. و همیشه در باورمان بود که ثروت بالاترین آسایش است و راحتی و آرامش در گروی داشتن پول فراوان و زندگی پر تشریفات و بریز و بپاش است. ولی این سوال مطرح است که آیا پول می تواند آسایش بیاورد؟ و هرکس ثروتمند است آسوده است؟


در هنگام ازدواج بعضی از دختر خانم ها آرزو دارند که یک عروسی شاهانه داشته باشند همان هایی که خواستگار خود را سوار بر اسب سفید می بینند. و در رویاهایشان زندگی پر از زرق و برق و آرامششان را در چار چوب خانه ای از خشت طلا و کاخی مجلل ترسیم کرده اند. آرزوهایشان این است که پدر و مادر جهیزیه ای شامل تمام دستگاه های بی مصرف آشپزخانه مثل ماکروفر، هواپز، سرخ کن، سبزی خردکن و… تهیه کنند و شوهرشان هر هفته جواهرات برایشان بیاورند و افتخارشان داشتن صد جور لباس جور واجور ، ماشین مدل بالا و این چیزهاست.. و یا آقا پسرهایی که توقع دارند شروع زندگیشان پدر مادر تمام خرج و مخارجشان را تا ۱۰ سال بپردازد و عروسیشان در فلان باغ و فلان تالار باشد. و در شروع همه چیز داشته باشند. خانه ،ماشین و… اگر سرمایه ای هم بود برای تجارت که چه بهتر!! اما آیا معنی خوشبختی این چیزهاست؟ آیا زندگیی که پایه و اساسش فخر فروشی و تجمل باشد دوام کافی را دارد؟ و میتواند به آسایش و خوشی برسد؟... ادامه مطلب در لینک


دیدگاه  •   •   •  1392/07/14 - 12:46
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ