♥ نگار ♥
نمونه یک شوهر نفهم:
زن :سردمه
مرد :پاشو یه چیزی بپوش
زن :نه، خیلی سرده
مرد :یه پتو بیار جلوی بخاری بنداز رو خودت
زن :نه، اونجوری هم فایده نداره. خونه پدرم که بودم موقع سرما مامانم منو بغل میکرد
مرد :همین مونده تا آخر زمستون [!] بیاریم خونمون!
♥ نگار ♥
بچه که بودم یه بار مامانم خواست منو تنبیه مدرن کنه
منو تو انباری زندونی کرد منم اون تو شروع کردم به آواز خواندن با صدای بلند
یهو دیدم در باز شد مامانم با لوله جاروبرقی اومد دوباره منو تنبیه سنتی کرد!
♥ نگار ♥
بدترین بلایی که سر یه پسر میتونین بیارین:
تو دانشگاه دره کلاسشو بزنی به استاد بگی با فلانی کار دارم...
میگه چیکارش داری...
میگی: مامانش براش لقمه آورده!
به نمک رو آلوچه قسم خیلی حال میده!!!
♥ نگار ♥
میگی مهم نیست اما صبح تا بیدار میشی و هنوز گیجی دستت میره به گوشیت که
اس ام اس بدی : صبح بخیر عزیزم
میگی مهم نیست اما دلت واسه اس ام اس دادن بهش سر کلاس اونم یواشکی تنگ شده !!!
میگی مهم نیست اما اسمشو وقتی میشنوی داغ دلت تازه میشه...
میگی مهم نیست اما تا بهش فکر میکنی اشک تو چشمات جمع میشه...
میگی مهم نیست اما به همه گفتی دیگه نشنوم از اون ازم بپرسینا... اما کار دلت با اینا درست نمیشه !
میگی مهم نیست اما وقتی که خیلی تنهایی عکساشو نگاه میکنی و باهاش حرف میزنی...
میگی مهم نیست اما بعضی اوقات دستت میره رو شمارش که زنگ بزنی... نزنی... بزنی... نزنی... !!!
میگی مهم نیست اما دلت میخواد بازم بهش فکر کنی... فراموش کنی اون همه تحقیرو... !
میگی مهم نیست اما هی عکسشو جلو و عقب میبری !!!
میگی مهم نیست اما تا یه بچه بیرون میبینی یاد قدیما می کنی که میگفت بچمون به مامانش بره و
میگفتی نه به باباش !!!
میگی مهم نیست اما دلت واسه صداش لک زده !
میگی مهم نیست اما شبا تا صبح خوابت نمیبره... با خودت میگی یعنی داره چی کار می کنه ؟
میگی مهم نیست اما ناراحتی از این که کسی تو زندگیشه
♥ نگار ♥
مردا سه تا ارزوی بزرگ دارن اونقدر که مامانشون می گن خوش تیپ باشن ! اونقدر که بچه شون می گن قوی باشناونقدر که زنشون بهش شک داره دوست دختر داش
♥ نگار ♥
امروز مامان دوستمو دیدم
فهمیدم دوستم دیروز با من رفته یه مسافرت دو سه روزه !!!
دهنش آسفالته