یافتن پست: #مامان

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
امروز از برنامه Google earth پشت بوم خونمون رو پیدا کردمو نشون مامانم دادم!

حالا یه نقطه سیاه پیدا کرده با کلی ذوق و شوق میگه:

این منم دارم لباس پهن میکنم !

بعدم که بابام اومد،مامانم با ذوق موضوع رو بهش گفت !

بابام اومده میزنه پسِ گردنم میگه:

بی غیرت! چرا عکس مامانتو میذاری تو اینترنت ؟!

من :|
دیدگاه  •   •   •  1392/08/14 - 18:14
+6
AmirAli
AmirAli



امروز صبح که از خواب بیدار شدم اولین سوالی که برام پیش اومد این بود که من کجام !؟

یه کم که دقت کردم فهمیدم مامانم اتاقمو تمیز کرده
دیدگاه  •   •   •  1392/08/14 - 07:59
+2
hamed noori
hamed noori
در CARLO
پسره شب خونه نمیره،فرداش مامانش می پرسه:دیشب کجا بودی؟

میگه :پیش یکی از رفیق هام!
زنگ میزنه به 10تا از رفیق هاش
7تا شون میگن اینجا بوده!
2تا شون میگن هنوز اینجاست!...
یکی شون میگه خوابه بیدارش کنم؟

به افتخار همه دوستای واقعی
دیدگاه  •   •   •  1392/08/14 - 00:03
+4
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
مامان، اجازه هست ابروهامو بر دارم؟....... نه
مامان، اجازه هست تونیک صورتی بپوشم؟...... نه
مامان، اجازه هست مثل باربی ارایش کنم؟...... نه
ماماااااااااان یعنی چی که همش میگی نه...، من ۱۸ سالم شده ها
مامان :ااه جمشید، خفه میشی یا خفت کنم؟ {-33-}
دیدگاه  •   •   •  1392/08/13 - 19:24
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
حالا که فهمیدم دولت امریکا همه مکالمات رو شنود میکرده ؛
میگم خدا کنه به اون قسمت از حرفام که داشتم به مامانم میگفتم خععلی دوس دارم تو امریکا زندگی کنم ترتیب اثر بده....
دیدگاه  •   •   •  1392/08/13 - 17:13
+4
AmirAli
AmirAli
مورد داشتیم طرف تو گوشیش

اسم مامانشو بیا خونه سیو کرده !

دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 20:58
+2
AmirAli
AmirAli
اﮔﻪ یه ﺩﺳﺘﺖ ﺑﺸﮑﻨﻪ ﻣﯽ ﺑﺮﻧﺖ دکتر
ﺍﮔﻪ ﺩﻟﺖ ﺑﺸﮑﻨﻪ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺩﻟﺪﺍﺭﯾﺖ ﻣﯿﺪﻥ ﺗﺎ ﺁﺭﻭﻡ ﺑﺸﯽ

ﻭﻟﯽ ﺍﮔﻪ یه ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺩﻭنه ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﺳﺮﻭﯾﺲ ﻣﺎﻣﺎنت ﺷﮑﺴﺖ

کلا ﺯﻧﺪگیو ﺑﺒﻮﺱ ﺑﺰﺍﺭ ﮐﻨﺎﺭ
دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 20:57
+2
AmirAli
AmirAli
مامانم میگه ساعت چنده؟ میگم 11:17 دقیقه

میگه دقیق ؟ 

نه یازده و رب بود رندش کردم گفتم یازده و هیفده 

دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 20:53
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
با مامانم رفته بودیم تو یه مغازه خریدمون که تموم شد.
مامانم گفت: آقا تخفیف بدین...
فروشنده گفت: خانوم ما قیمت ها‌رو کشیدیم پائین...
مامانم گفت: آقا لطفش به اینکه که جلوی ما بکشین پائین...
یعنی‌ بیچاره فروشنده تا گوشاش قرمز شد..
دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 19:31
+2
*elnaz* *
*elnaz* *
من هیچوقت, اگه تورو با کس دیگه ببینم حسودی نمی کنم...♥ میدونی چرا....؟ ♥ چون مامانم یادم داده اسباب بازیام و بدم به بد بخت بیچاره ها..!!!......


دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 18:49
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ