یافتن پست: #مامان

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
قول میدم دیگه اذیتت نکننننننننننم
قول میدم دیگه مسخرت نکنم !!
مامان اااااا قول میدم نگم تو افکارت عقب مونده و قدیمیه !
مامان ااااااا میخوامـــت
مامان تو برگرد قول میدم شب ها زود بیام خونه
مامان تو برگرد قول میدم ولخرجی نکنم <img src=(" title=":((" />((
مامان اااااااااا اااااا برگررررررررررد <img src=(" title=":((" />
ماماااااااااان غلط كردم برگررررد
....
این داستان زندگی خیلیا شاید باشه
بیاید همگی تا دیر نشده خودمونو اصلاح کنیم
و قدرشونو بدونیـم .. ♥
دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 15:02
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
از دانشگاه اومدم خونه ، می بینم مامانم داره نماز میخونه
بعد یهو بلند گفت : الله و اکبـــــر،
سی ثانیه بعد بلند تر گفت : الله و اکبـــــر ،
نمازش که تموم شد، گفت : مگه بت نمیگم زیر غذا رو کم کن
من :|
غذا :|.
2 دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 14:37
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سر سفره نشسم دارم شام میخورم
مامانم بهم میگه :بسه بدبخت ترکیدی! از هیکل می افتی
بابام میگه :ولش کن زبون بسته رو بزار واسه خودش بچره، چیکارش داری
آقا پدر من! من نخوام شما ازم حمایت کنی، کی رو باید ببینم؟؟؟ :|
دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 13:10
+2
roya
roya
در CARLO
رفتم به شوخی صدامو بلند کردم به مامانم میگم :بگو خب
مامانم میگه :خب که چی؟!!!!! خب که چیییییی؟!!!!!!!!! خب که چییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟!!!!!!
نتیجه اخلاقی :هیچوقت با پدر مادراتون تو ماه رمضون شوخی نکنین
دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 10:12
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مامان حیف نون بهش میگه پاشو سحره....










حیف نون هم بیدار میشه
و به خوبی و خوشی سحری میخوره !
شما مشکلی داری !؟
دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 16:34
+4
saman
saman
در CARLO

از گفت و گوهای رایج من و مامانم


میتوان به گشنمه و کوفت بخوری اشاره کرد

دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 16:33
+4
saman
saman
در CARLO

مامانم اگه حوصلش سر بره یه پرتقال میگیره پوست میکنه


و با چاقو هر تیکه از پوستشو به هزار تیکۀ کوچکتر تبدیل میکنه


تا اینکه ما بریم  نجاتش بدیم.

دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 16:29
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به مامانم گفتم امشب تولدمه هااااا! گفت پس برو خونه رو مرتب کن زنگ بزنم خالت اینا بیان.
منم تریپ لوسی زدم گفتم مامان من امروز به دنیا اومدم نمی تونم که...
مامانمم رفت زیر پتو گفت منم تازه زاییدمت خستم!!!!!
خدایا این شادیا از من نگیر
دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 16:22
+3
saman
saman
در CARLO

یکی بیاد به مامانم بگه من شکمو نیستم


فقط نسبت به غذاهای توی یخچال احساس مسئولیت میکنم

2 دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 16:02
+5
saman
saman
در CARLO
نشسته بودم یه هو مامانم از آشپزخونه اومد، بی مقدمه شروع کرد درباره فلفل صحبت کردن که: میدونستی فلفل لاغر میکنه و ضد سرطانه؛ بعد نشست دو ساعت از خاطرات گذشتش و غذاهای خوشمزه و پر فلفل عمه اش حرف زد 
آخرش معلوم شد فلفل از دستش در رفته، ریخته تو (شاممون). 
ینی همچین مامان توجیه کننده ای دارم من!
فک و فامیله داریم؟
1 دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 15:38
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ