ronak
بندهای به خدا گفت:
اگر سرنوشت مرا نوشته ای، پس چرا دعا كنم؟
خدا گفت:
شايد نوشته باشم هر چه دعا كند ...
maryam
. آنقــدر مرا سرد کرد ؛ از خودش ..
از عشق ..
کــه حالا بــه جای دلبستن ، یخ بسته ام!
آهای !!! روی احساسم پا نگذاریــد ..
لیز می خوریــد ..!
maryam
ســـــــــــــــــاکت که می مانی... میگذارند به حساب جواب نداشتنت! عـــــــــــــــــــمراً ... بفهمند داری جان میکنی تا حرمــــــــــــــــــــــــــــــتهـا را نگه داری...
sasan pool
رفتار من عادی است
اما نمی دانم چرا
این روزها...
از دوستان و آشنایان
هرکس مرا میبیند
از دور میگوید:
این روزها انگار
حال و هوای دیگری داری!
sasan pool
دانشجویی به استادش گفت:
استاد! اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم.
استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت: آیا مرا می بینی؟
دانشجو پاسخ داد: نه استاد! وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم.
استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت: تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را نخواهی دید
sasan pool
من انتظار تو را می کِشم؛
تو مرا از انتظارت می کُشی؟
لعنت بر هر چه فتحه و ضمه و کسره ...!!
sasan pool
باران که گرفت صورتم را شستم
دلتنگی کنج عزلتم را شستم
یک شب تو به خواب ِ من مرا بوسیدی ...
یک هفتۀ بعد صورتم را شستم
sasan pool
باید
مرا
ببخشی
بخطر چیدن بالهایت
اگر این کارا نمیکردم
بازهم به آسمان برمیگشتی
خود میدانی که
بی تو
میمردم
خودم بالهایت میشوم
غصه نخور
reza
دلم گرم خداوندیست که بادستان من گندم برای یاکریم خانه میریزد!چه بخشنده خدای عاشقی دارم!که میخواند مرا با آنکه میداندگنهکارم !دلم گرم است ، میدانم بدون لطف اوتنهای تنهایم......برایت من خدارا آرزو دارم.
amir reza
این پیش زخم حمله قزّاقهای تازه مسلمان شیخ فضلالله است،
وز چشمههای اول بازیست،
با من خبر رسیده كه این شیخ،
قصد جان مرا كرده است به هر تقدیر!
و قصد هرچه مجاهد كه با منست و فدایی