یافتن پست: #مرا

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من و تو
چه کسی می خواهد
من و تو ما نشویم
خانه اش ویران باد
من اگر ما نشویم ، تنهایم
تو اگر ما نشوی
خویشتنی
از کجا که من و تو
شور یکپارچگی را در شرق
باز برپا نکنیم
از کجا که من و تو
مشت رسوایان را وا نکنیم
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه برمی خیزند
من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی
چه کسی برخیزد ؟
دشتها نام تو را می گویند
کوهها شعر مرا می خوانند
کوه باید شد و ماند
رود باید شد و رفت
دشت باید شد و خواند
دیدگاه  •   •   •  1392/07/2 - 18:12
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻣﺮﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ ...

ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﻢ ...

ﺭﻧﮓ ﺧﻮﺩﻡ ...



ﻣﺮﺍ ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﺑﺨﻮﺍﻩ ﮐﻪ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ... ﺳﺎﺩﻩ

ﺳﺎﺩﻩ ....

اﯾﻦ ﺩﻝ ﮐﻮﭼﮑﻢ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ ﻭﻗﺘﯽ ...

ﺍﺯ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﻏﻠﻂ ﺟﺎﻣﻪ ﻣﯽ ﺑﺎﻓﯽ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﺑﺮ ﺗﻨﻢ ﻣﯽﮐﻨﯽ

ﺁﻫﺴﺘﻪ ﻓﺮﻭ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﻡ ...

ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯾﯽ ﺑﻠﻨﺪ
دیدگاه  •   •   •  1392/07/2 - 17:43
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گراهام بل عزیز تلفنی که زنگ نمی زند نیاز به اختراع نداشت !!

حوصله ات سر رفته بود " چسب قلب " اختراع می کردی ؛

می چسباندیم روی این ترک های قلب صاحب مرده مان

و غصه ی زنگ نخوردن ِ تلفنی که اختراعش کرده ای را

نمی خوردیم...

ساده بگویم گراهام بل عزیـــز !

حال ِ این روزهای مرا ، تــو هم مقصری...
دیدگاه  •   •   •  1392/07/2 - 12:32
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
زندگیِ من آرام می گذشت. اتفاقی نمی افتاد..! تا این که سکوتی تمامِ وجودم را دگرگون کرد! بی صدا آفتابی شد.. و دستِ مرا گرفت و به راهِ نوشتن کشید! آری سکوت! سکوتی که مشحونِ تحمل هاست.. سکوتی که از دنیا بریده است! کاش نبود.. اما وجودِ من آن را شدیدتر می کند. آی..! ای سکوتی که بی رحمانه مرا غرقِ محبت می کنی! نمی خواهم.. محبت نمی خواهم! آی صدای آشنا!... بد آمدی..چند روزی جرقه زدی رفتی. تماشای تو وقت می خواست گوشِ من پاسخی ندید دلم می خواهد صدایت را بشنوم.. همین!
دیدگاه  •   •   •  1392/07/2 - 11:43
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مرا، رنگ به‌چه‌کار آید، وقتی نمی‌دانم چه‌چیزی را نقاشی کنم.
دیدگاه  •   •   •  1392/07/2 - 11:41
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺁﻣﺎﺭ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﮐﺴﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻓﺤﺶﻣﯿﺨﻮﺭﻥ :
.
.
.
ﻋﮑﺎﺱ ﻋﮑﺲ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ
ﺩﺍﻭﺭ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﭘﻠﯽ اﺳﺘﯿﺸﻦ
ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺳﺮ ﺟﻠﺴﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ
عمه ﮔﻮﯾﻨﺪﻩ ﯼ ﺗﻠﻔﻦ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩﻣﺸﺘﺮﮎ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺍﺳﺖ
عمه ﺧﻮﺩ ﻣﺸﺘﺮﮎ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ...
دیگه چی؟
دیدگاه  •   •   •  1392/07/2 - 11:34
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلم گرفته
دلم عجیب گرفته است
و هیچ چیز
نه این دقایق خوشبو که روی شاخه نارنج می شود خاموش
نه این صداقت حرفی که در سکوت میان دو برگ این گل شب بوست
نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف
نمی رهاند
و فکر میکنم
که این ترنم موزون حزن تا به ابد
شنیده خواهد شد



سهراب سپهری
دیدگاه  •   •   •  1392/07/2 - 11:02
+2
sara
sara
همه ساعت ها را عقب بکش ...
جز ساعت دلت را !
می خواهم هر روز یک ساعت
بیشتر مرا دوست بدارد !
دیدگاه  •   •   •  1392/07/2 - 08:27
+1
behzadsadeghi
behzadsadeghi
ترجیح می دهم حقیقتی مرا آزار دهد ، تا اینکه دروغی آرامم کند. . .
دیدگاه  •   •   •  1392/07/2 - 00:34
+1
nazli
nazli
 لا به لای ساز نفسهایت ، پنهان می شوم

اشک می شوم ! تا بمانم … تا نرانی مرا …!

من ” آه ” می کشم و تو ” انگ ” می زنی!

و این غم انگیز ترین ” آهنگ ” دنیاست…!

 

X
آخرین ویرایش توسط administrator در [1392/07/4 - 17:48]
دیدگاه  •   •   •  1392/07/2 - 00:07
+12

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ