یافتن پست: #مرد

maryam
maryam
می دونی سریعترین راه به چنگ اوردن قلب یک مرد چیه ؟ پاره کردن سینه اش با یک کارد اشپزخانه !
دیدگاه  •   •   •  1390/12/15 - 18:22
+2
mehdi
mehdi
پسر باس ته ریش داشته باشه،
پیرهن مردوونه بپووشه،
آستینشو تا آرنج بزنه بالا،
قدش هم انقد بلندتر از دووس دخترش باشه،
که وقتی دختره میخواد بووسش کنه بره روو نوک ِ پنجه ..!
افتاد ؟
3 دیدگاه  •   •   •  1390/12/15 - 17:27
+7
امید
امید
نوشته ی یک معلم
"می خواهید در آینده چه کاره شوید؟ الگوی شما چه کسی است ؟..."
ادامه در دیدگاه...
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/15 - 13:53
+2
ronak
ronak
می گویند شاد بنویس ...
و من یاد مردی می افتم
که با سه تارش
گوشه خیابان شاد می زد...
با "چشم های" خیس...!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/15 - 13:02
+3
Saman Mlh
Saman Mlh
مردای واقعی
زیباترین دختر دنیا رو دوست ندارن ,
دختری رو دوست دارن که
دنیاشون رو به زیباترین شکل بسازه!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/15 - 12:40
+2
ramin
ramin
زندگی قصه مرد یخ فروشیست که از او پرسیدن فروختی؟ گفت: نخریدند تمام شد...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/15 - 00:34
+5
sasan pool
sasan pool
برای دیدنت ،


گشتم همه گل فروشی های شهر را ،


گل ها همه رنگ باخته ...


یک دسته بوسه آورده ام !
.......................................
مرد

اگر

بودم،

نبودنت را غروب‌هایِ زمستان

در قهوه‌خانه‌هایِ دوری

سیگار می‌کشیدم

نبودنت

دود می‌شد

و می‌نشست رویِ بخارِ شیشه‌هایِ قهوه‌خانه

بعد تکیه می‌دادم

به صندلی

چشم‌هایم را می‌بستم

و انگشتانم را دورِ استکانِ کمر باریکِ چایِ داغ حلقه می‌کردم

تا بیشتر از یادم بروی

نامرد اگر بودم

نبودنت را

تا حالا باید

فراموش کرده باشم



مرد نیستم اما

نامرد هم نیستم

عاشقم

و نبودنت

پیرهنم شده است
........................................
مرد

اگر

بودم،

نبودنت را غروب‌هایِ زمستان

در قهوه‌خانه‌هایِ دوری

سیگار می‌کشیدم

نبودنت

دود می‌شد

و می‌نشست رویِ بخارِ شیشه‌هایِ قهوه‌خانه

بعد تکیه می‌دادم

به صندلی

چشم‌هایم را می‌بستم

و انگشتانم را دورِ استکانِ کمر باریکِ چایِ داغ حلقه می‌کردم

تا بیشتر از یادم بروی

نامرد اگر بودم

نبودنت را

تا حالا باید

فراموش کرده باشم



مرد نیستم اما

نامرد هم نیستم

عاشقم

و نبودنت

پیرهنم شده است
دیدگاه  •   •   •  1390/12/14 - 22:34
+3
t  @  r  @  n  e
t @ r @ n e
اهل تهرانم پیشه‌ام شوفریست گاه‌گاهی می‌روم جایی سوی دوری دور دور آنجایی که شهر پیداست پیکانی دارم بهتر از هر ماشین رفته بودم سر خط دو سه تایی مسافر بزنم روزگارم بد نیست و حقوقم سر ماه راست در جیب صاحبخانه است بچه‌ام بی‌تاب است و شبی در خواب دید که من بنزی دارم مشکی الگانس ناگهان از خواب پرید با نگاهی نگران گفت به من پشت صد بار گذشتن تاکسی‌ها خواهم مرد پدری دارم بهتر از مادر من پدرم شوفر بود آن زمان گاری بود و باغی پر عطر یونجه پشت تهران شهری است که زمینی دارم که ندارد آبی به سراغ من اگر می‌آیید
دیدگاه  •   •   •  1390/12/14 - 18:09
+2
benyamin
benyamin
اگر ديدي مردي در ماشين رو بري خانمش باز کرد مطمئن باشيد که يا ماشين نو است يا خانم!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/14 - 17:50
+5
t  @  r  @  n  e
t @ r @ n e
*

برای اینکه با یک مرد شاد باشید باید او را کاملا درک کنید و کمی دوست داشته باشید

*

برای اینکه با یک زن شاد باشید باید او را کاملا دوست داشته باشید و اصلا سعی نکنید که او را درک کنید

*
دیدگاه  •   •   •  1390/12/14 - 16:11
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ