یافتن پست: #منتظر

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
همیشه منتظر کسی باش



که تو رو با همه ی دیوونگیت و خل بازیات قبول داشته باشه



و تو رو به همه نشون بده و بگه:



این دیوونه خل..... عشق منه
دیدگاه  •   •   •  1392/08/23 - 13:25
+7
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
بعضیام هستن که مثل سوراخ های اول کمربند میمونن، همیشه هستن ها ولی هیچوقت به کارت نمیان
دلت که صاف باشه...
منتظر باش...
دهنت هم حتما صاف میشه!!!... :|
دیدگاه  •   •   •  1392/08/21 - 17:28
+6
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

ای خلایق ! بنویسید به سنگ لحدم
من فقط عشق حسین بن علی را بلدم
ننویسید که او نوکر بد عهدی بود
بنویسید که او منتظر مهدی بود
ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان به ساحت مقدس امام عصر (عج) تسلیت باد


دیدگاه  •   •   •  1392/08/20 - 18:11
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

آب چهار تا استخرو با چنگال خالی کنی ولی تو بارون منتظر تاکسی نشی‎‏ ‏
دیدگاه  •   •   •  1392/08/19 - 15:33
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
امـــروز نــه چـایـــ م دارچیــن داشـت
نـه قهـــوه ام شکــر
نــه اینکــه نــخواهـم
حـــوصله اش را نــداشتــم
یعنـــی مــی دانـــی..
امـــروز نــبـودم
نــه!
امـــروز اصــلا نـبـــودم
مــن کـه خیلــی وقـــت اسـت
نـ.یـ.سـ.تـ.مـ..
امـــروز آفتــاب بـــود..بهــــار بــــود...
راحـــت بگویــمــت
امـــروز تــــو بایـــد مــی بـــودی
همـــه ی روزهـا بـه کنــار
تــو امــروز را عجیــب بـه مــــــن
وبه چشمهای منتظرم
بـ.د.هـ.کـ.ا.ر.ی. . .
دیدگاه  •   •   •  1392/08/19 - 15:15
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو ایستگاه اتوبوس منتظر بودم …
اتوبوس اومد ، به راننده اش گفتم : آقا کجا میره !؟

گفت : مگه کوری بالای اتوبوس نوشته دیگه !

چند روز بعد یه اتوبوس دیگه اومد منم بالاشو خوندم و رفتم تو !

بعد از نیم ساعت دیدم داره مسیرو اشتباه میره ! سریع رفتم به راننده گفتم : آقا مگه پیروزی نمیری !؟

گفت : نه !

گفتم : مگه بالای اتوبوس ننوشته پیروزی !؟

گفت : آقا مگه لالی !؟ زبون نداری یک کلام بپرسی ؟ شماها واسه چی آخه درس میخونین !؟
دیدگاه  •   •   •  1392/08/19 - 14:19
+3
AmirAli
AmirAli
رسیدم توی کوچه مون ، دیدم یه خانومی داره ماشینش رو بین دوتا ماشین دیگه پارک می کنه….
جای پارک خیلی کم بود و بنده خدا حسابی کلافه شده بود….
وایستادم و فرمون دادم بهش ، « بیابیاااا، خب!حالا فرمون رو کامل برگردون!خوبه خوبه، خاموش کن.»
بعدش هم بدون اینکه منتظر تشکر خانومه بشم راه افتادم برم
که دیدم خانومه صدا کرد و گفت دستت درد نکنه ، زحمت کشیدی!!!!
گفتم خواهش می کنم ، کاری نکردم…
گفت : دانشمند! من داشتم از پارک در می اومدم…
ازین سوتی های ضایع ندیم جلو خانومااا 
دیدگاه  •   •   •  1392/08/14 - 08:09
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

دیگه همین مونده پست بزارن اگه نفر قبلیت بره دسشوئی چیکار میکنی؟

.
1- منم میرم دسشوئی
2-من نمیرم دسشوئی

......
...
3-منتظر می مونم تا برگرده

...4- در رو روش قفل میکنم
5-چرا منو تو این موقعیت قرار میدی
6-چراغو روش خاموش میکنم
7-درو باز میکنم
8-منم باش میپرم تو دستشویی ................
9- .....
10- واسش آرزوی موفقیت میکنم.
دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 19:59
+4
binam
binam







دو فنجان قهوه ریخته ام


کنار سینی گل رُزی برای تو


روی صندلی میز کارت نشسته ای با چشمانی خسته


با دیدن گل ، نگاهت رنگ محبت میگیرد


و من کنار تو می نشینم و از دلم حرف ها میزنم


لبخندت خسته است اما همین برایم کافیست


که تو به من گوش میدهی


با نگاهت درکم میکنی


و با لبخندت به من محبت میکنی


نمیدانی چه لذتی دارد همین که فقط تو را نگاه کنم


با زبان نه


با نگاه نه


با تمام وجودم بهت اثبات میکنم که چقدر دوستت دارم


فنجان قهوه را بر میدارم و جرعه ای می نوشم


از تلخی قهوه پلکی بهم میزنم


هیف که رویای شیرینم به تلخی حقیقت و به پلک زدنی تمام شد


تا کی باید شیرینی رویای من با تلخی حقیقت درآمیخته باشد


من که چیزی نمیفهمم از این تنهایی های خشک شده بر نگاه هایم


خدایا من منتظر نشانه هستم


هنوز هم پای قول هایم ایستاده ایم


.


.


.


.


بی نام

دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 18:10
+3
hamed noori
hamed noori
شیـر و رفقـاش نشسته بودن و خوش میگذروندن.....

بین صحبت شیره نگاهی به ساعتش میندازه و میگه:

"آُه! اُه! ساعت 11 شده! باید برم! خانم خونه منتظره!"
گاوه پوزخندی میزنه و میگه: "زن ذلیلو نیگا ! ادعاتم میشه سلطان جنگلی!"...
شیر لبخند تلخی میزنه و میگه:

"توی خونه یه شیـــر منتظرمه ! نه یـه گاوی مثـل تــو !!!!"
دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 12:17
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ