یافتن پست: #مهربان

saman
خدا را در قلب کسانی دیدم که بی هیچ توقعی،مهربانند . . .
مثل تو
دیدگاه  •   •   •  1392/05/3 - 20:09 توسط SMS
+4
fingliiiiiiii
fingliiiiiiii
یارانهدست هایت را قطع
نکن من زیر خط فقر مهربانیت هستم......؟
دیدگاه  •   •   •  1392/05/3 - 16:50
+4
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
دل استــ ديگر خستــه ميشود ...
بي حوصله ميشــود ...
از روزگار از آدمـــــــها از خــودشـــــ
از اين قابــها , از اثباتــ , از تـــــوضيــح
از کلماتــــي که رابـــطه ها را به گند ميکشـــد
از اينـــ همه مهربانيــ کردن

و نا مهرباني ديدنــ , از ســـــــــــــنگ صبور بودن
و آخــــــــــــر هم مُهر ســـــنگ بودن خوردنـــــــ
از زهــــــر حرفـــ هايي که
تــــــا آخر عمـــــــر آدم را مـــــــي آزارد ...
خســــــــــــته ام ...
کـــــــــــــآش مـــيــشـد خـــــودمـــو يـــہ جـــــآيي جـــــآ بـــذارم...
و بـــرگـــردم بــبــيـنــم ...
ديــگـہ نـيــســتــم

آخرین ویرایش توسط moricarlo در [1392/05/2 - 01:21]
دیدگاه  •   •   •  1392/05/2 - 01:20
+7
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
در CARLO
همـیـشه دلـتنـگى بـه خـاطر نـبـودن شـخصـى نیست!
گــاهى بـه عـلت حضــور کسى در کنـارت است
کـه حـواسش بـه نـگــاه عـاشق تـو نیست

6 دیدگاه  •   •   •  1392/05/1 - 16:26
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
هر شب اینجا

من زفردا گفته ام

با گل قالی

سخن ها گفته ام

بعضی از شبها کنار آینه

روی انبوه صداقت خفته ام

من کسی را مهربانتر از خودم

با خودم تا کهکشانها برده ام

پولک زرین خوابم را فقط

دست تاریکی شب بسپرده ام

حرف های شاعرانه می زنم ؟!

من به جان خود قسم ها خورده ام !

فکر فردا را همان فردا کنم

کفش حالا را فقط در پا کنم
دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 20:51
+6
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
14 دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 15:15
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
گاهی آنکه سراغی از تو نمیگیرد : دلتنگترین برای دیدن توست و از شکاف چشمانش به نبودنت خیره میشود

همیشه آنکه تو او را نمی بینی نامهربان نیست .
دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 11:17
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
مهربانی را اگر قسمت کنیم من یقین دارم به ما هم میرسد

آدمی گر ایستد بر بام عشق دستهایش تا خدا هم میرسد
2 دیدگاه  •   •   •  1392/04/28 - 18:34
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد دوستی کی آخر آمد،دوستداران را چه شد آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد کس نمی گوید که یاری داشت حق دوستی حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد لعلی از کان مروت برنیامد سالهاست تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد شهر یاران بود و خاک مهربان این دیار مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد گوی توفیق و کرامت در میان افکنده اند کس به میدان در نمی آید سواران را چه شد صد هزارن گل شکفت و بانگ مرغی بر نخاست عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد زهره سازی خوش نمی‌سازد مگر عودش بسوخت کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد حافظ اسرار الهی کس نمی داند خموش از که میپرسی که دور روزگاران را چه شد

دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 10:43
+3
مهسا
مهسا

برای ، گاهی مادری مهربان میشوم


بر سرش میکشم، میگویم: غصه نخور، میگذرد…


برای ، گاهی پدر میشوم


میگویم: بس کن دیگر بزرگ شدی …


گاهی هم میشوم

دستش را میگیرم، میبرمش به


،

از دست من است…


دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 03:26
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ