Edris
موج آرام نگاهت،لاف دریا را شکست ; از حصار شب گذشت و مرز فردا را شکست / غم بر روی شانه هایم سالها لم داده بود ; مهربانیهای تو،قندیل غمهایم شکست.
امید
خداوندا
برای همسایه که نان مرا ربود، نان
برای عزیزانی که قلب مرا شکستند، مهربانی
برای کسانی که روح مرا آزردند، بخشش
و برای خویشتن خویش ، آگاهی و عشق می طلبم . . .
M 0 R i c A R L0
نگو بار گران بوديمو رفتي....نگو نا مهربان بوديمو رفتي...نگو اينها دليل محكمي نيست....بگو با ديگران بوديو رفتي.
sasan pool
متن سنگ قبر پروين اعتصامي آین که خاک سيه اش بالين است اختر چرخ ادب پروين است گرچه جز تلخي از ايام نديد هر چه خواهي سخنش شيرين است متن سنگ قبر فروغ فرخزاد من از نهايت شب حرف ميزنم من از نهايت تاريکي واز نهايت شب حرف مي زنم اگر به خانه من آمدي براي من م اي مهربان چراغ بيارو يک دريچه که از آن به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم
رضا
می شود برگشت ، تا دبستان راه کوتاهیست می شود از ردّ باران رفت می شود با سادگی آمیخت می شود کوچکتر از اینجا و اکنون شد می شود کیفی فراهم کرد دفتری را می شود پر کرد از آئینه و خورشید در کتابی می شود روییدن خود را تماشا کرد من بهار دیگری را دوست می دارم جای من خالیست جای من در میز سوم کنار پنجره خالیست جای من در درس نقّاشی ، جای من در جمع کوکب ها ، جای من در چشم های دختر خورشید ، جای من در لحظه های ناب ، جای من در نمره های بیست جای من در زندگی خالیست ... می شود برگشت ، اشتیاق چشم هایم را تماشا کن می شود در سردی سر شاخه های باغ جشن رویش را بیفروزیم دوستی را می شود پرسید چشم ها را می شود آموخت مهربانی کودکی تنهاست ، مهربانی را بیاموزیم ...