یافتن پست: #میخ

nanaz
nanaz
روباه گفت: تو اگر دوست میخواهی مرا اهلی کن.
شازده کوچولو پرسید: اهلی یعنی چه؟

روباه گفت: یعنی ایجاد علاقه کردن.
شاده کوچولو پرسید: چطوری؟
روباه گفت: با صبوری کردن ...

روباه گفت: ارزش گل تو به قدر ِ عمری‌ـست
که به پاش صرف کرده‌ای ..

شازده کوچولو برای آن که یادش بماند تکرار کرد:
- به قدر عمری‌ـست که به پاش صرف کرده‌ام ..

روباه گفت: انسان‌ها این حقیقت را فراموش کرده‌اند
اما تو نباید فراموشش کنی
تو تا زنده‌ای، نسبت به چیزی که اهلی کرده‌ای مسئولی.
تو مسئول گـُلتی...

شازده کوچولو برای آن که یادش بماند تکرار کرد :
« من مسئول ِ گـُلمَم. »

شازده کوچولو _ آنتوان دوسنت اگزوپری



دیدگاه  •   •   •  1392/07/9 - 14:55
+7
sara
sara
مهم نیست در چه سنی باشم،
هر زمان که چیز جدیدی یاد می گیرم دلم میخواهد فریاد بزنم:
مامان بیا نگاه کن!{-81-}
دیدگاه  •   •   •  1392/07/9 - 12:52
+5
xroyal54
xroyal54
گفت : با مـــــادر یه جملــــه بساز !!

گفتم : من با مادر جملــــه نمیسازم ؛ دنیامـــــــــــو می سازم . !!!
.
.
.
.
از تمام دلتنگی ها ، از اشک ها و شکایت ها

که بگذریم باید اعتراف کنم

مادرم که میخندد خوشبختم !
دیدگاه  •   •   •  1392/07/8 - 23:25
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



دلــــــــــــم
یــــــــک مزرعه میخواهد ....... !
یــــــک تــــ♥ــــو .....
یـــــک مـــن
و گنــــــــدم زاری طــــــلایی رنـــــگ
کــــه هوایش ﺁکنده با عـــطر نفس های تــــــــ♥ــــــو باشد ...




دیدگاه  •   •   •  1392/07/8 - 22:21
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

التماس مال دیروز بود مال وقتی هنوز ساده بودم امروز میخوای بری???هیس!فقط خداحافظ...
دیدگاه  •   •   •  1392/07/8 - 21:41
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
با هم میخونیم:D:D
پسر ایرونی ... غول بیابونی... خودت میدونی... عین میمونی... شلوارت لیه... کفشت ملیه... اینقدر پز نده... جیبات خالیه...

حالا وای وای وای لای لای لای لای...
.دخترا موج مکزیکی ~ ~ پرچم رو قله اورسته .... یکی نگهش داره
. . شوخی نبود به دل بگیرید!:)))))))@AsiyE@asalam@sayeh
آخرین ویرایش توسط NEGAR1992 در [1392/07/8 - 21:18]
دیدگاه  •   •   •  1392/07/8 - 21:15
+9
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هرکاری کردم باورش نشد دوسش دارم....
بخاطرش پارو خوبیها میذارم...
میخواست بره....
رفت...
به سلامت!
دیدگاه  •   •   •  1392/07/8 - 20:24
+4
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
پسر : الو گلابی؟
دختر : سلام کثافت
بعد هردو از ته دل میخندن {-33-}
پسر : خوبی کج و کوله ی من
دختر : به توچه عشقم خوبم تو خوبی
...پسر : خــــــــر نفهم حالتو میپرسم میگی به تو چه؟ شیطونه میگه بزم شل و پلش کنم ها
دختر : گفتم که خوبم الاغ تو خوبی {-33-}
پسر: فدای خنده هات شم که مثل شتر میخندی نفسم
دختر : مـــــــــرگ شتر خودتی روانی
پسر : دلم واست تنگ شده بود آشغال دوست داشتنی
دختر : منم
پسر : خوب دیگه بسه خیلی باهات حرف زدم پر رو شدی
دختر : کوفتت شه باهات حرف زدم
پسر: مواظب خانمی الاغ من باش
دختر : چشم اقای بی ادب
پسر : دوست دارم دیوونه
دختر : منم دوست دارم آقاهه

و بعد خداحافظی با خنده حتی تا چند لحظه بعد از این که تماسشون تموم میشه خنده رو لب هردوشونه .
هی زندگی {-8-}
دیدگاه  •   •   •  1392/07/8 - 20:15
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺧﺘﺮﻱ ﮐﻪ ﻣﻴﮕﻪ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﺕ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﻧﺒﺎﻳﺪ

ﺑﮕﻲ ﻣﻨﻢ ﻫﻤﻴﻨﻄﻮﺭ !!!

ﺑﺎﻳﺪ ﺑﮕﻲ ﮐﺠﺎﻳﻲ ﻋﺸﻘﻢ؟ ﺍﻭﻣﺪﻡ ...

ﺷﻤﺎ ﭘﺴﺮﺍ ﭘﺲ ﮐﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﺍ ﺭﻭ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ |
دیدگاه  •   •   •  1392/07/8 - 19:00
+5
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
ﺁﻗﺎ ﺗﻮ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﺎﻻ ﻗﯿﺎﻓﺶ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﺳﻠﻦ ﺩﯾﻮﻥ ﺑﻮﺩ ، ﺑﻌﺪ ﻣﻦ ﺍﻭﻟﺶ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﮐﺸﯿﺪﻡ

ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﯽ ﺍﺩﺑﯿﻪ ﮐﻪ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ ، ﺍﻣﺎ ﺧﻼﺻﻪ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﺟﻠﻮﯼ ﺧﻮﺩﻣﻮ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺑﯽ ﻫﻮﺍ ﮔﻔﺘﻢ:

ﺧﺎﻧﻢ ﺷﻤﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﺳﻠﻦ ﺩﯾﻮﻥ ﻫﺴﺘﯽ...

ﯾﻬﻮ ﯾﻪ ﻣﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺑﻮﺩ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ: ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯿﮕﻪ ﺧﺎﻧﻢ ، ﻣﻨﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮕﻢ...

ﺑﻌﺪ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ ﻣﻨﻮ ﺗﺎﺋﯿﺪ ﮐﺮﺩ ، ﺑﻌﺪ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ،ﺑﻌﺪ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﮐﻞ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺣﺮﻑ

ﻣﻨﻮ ﺗﺎﺋﯿﺪ ﮐﺮﺩﻥ ،ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻫﻢ ﻟﭙﺎﺵ ﺍﺯ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺳﺮﺥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.

ﻣﻦ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ:

ﺧﺎﻧﻢ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﯾﻪ ﺩﻫﻦ ﻭﺍﺳﻤﻮﻥ ﺑﺨﻮﻥ... ﻫﻤﻮﻥ ﻣﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ:

ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯿﮕﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻨﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﻫﻤﯿﻨﻮ ﺑﮕﻢ...ﺑﻌﺪ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ ﻣﻨﻮ ﺗﺎﺋﯿﺪ ﮐﺮﺩ، ﺑﻌﺪ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ،

ﺑﻌﺪ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﮐﻞ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺣﺮﻑ ﻣﻨﻮ ﺗﺎﺋﯿﺪ ﮐﺮﺩﻥ ،ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﺎ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩ ﻭ

ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﻧﺪﻥ:

Everynight in my dreams , I see you I feeeeeeeeeeeel you...

ﮐﻪ ﯾﻬﻮ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺑﺎ ﯾﻪ ﮐﻮﻩ ﯾﺨﯽ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻏﺮﻕ ﺷﺪیم :|
دیدگاه  •   •   •  1392/07/8 - 18:43
+1
-1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ