یافتن پست: #میخ

بهناز جوجو
بهناز جوجو

گاهی دلت از سن و سالت می گیرد میخواهی کودک باشی کودکی به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد و آسوده اشک می ریزد بزرگ که باشی باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی...

دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 17:44
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مرد تنها کسی هست که 5سال تمام همان کفش را میپوشد ولی به جاش به زنش در طول ماه 3جفت کفش میخرد.حالا بچه رو نمیگیم.مرد تنها کسی هست که وقتی میره مهمونی همون کت شلوار 5سال پیشش رو میپوشه ولی به زن پول میده که بره لباس مجلسی بخره.مرد کسی هست که گشنه میتونه بمونه ولی نمیزاره زنش گشنه بمونه.مرد واسه تولد خانومش میره زیر قسط ولی شب تولد برا زنش النگو میخره.

دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 15:53
+2
nanaz
nanaz
عزیزم حتے دیگر نمیخواهم آرزویت باشم…
آرزو میڪنم
“او”
آرزوے تو باشد
و
آرزوی او…
“دیگرے”…
دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 15:41
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



من گوشت میخوامممممممممممم ...




دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 15:37
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پسر خاله ام مدارکشو داده واسه ترجمه که بره خارج

بعد اومده خونه ما میگم چایى میخورى یا شربت؟؟؟

میگه قهوه ترك اگه دارى بیار ، تلخ لدفن !!!! :|

حالا تا هفته پیش خاکشیرو با آفتابه سر میکشیدا
دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 15:22
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اون موقع که مجید خراطها میخواست رگشو بزنه
دلتون سوخت جلوشو گرفتین شد این

حالا داداشش هم آورده
این یکی میخواد شیر گازو وا بذاره

که از همین جا از آقای ایمنی میخوام که زرتی نیاد جلوشو بگیره

بابا بزارید نسل اینا منقرض شه بو خدا...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 12:07
+2
nanaz
nanaz
روزگــار عجیبی شــده…

حتی وقتی میخـندیـم

منظـورمـان چیـزه دیگـریست…
دیدگاه  •   •   •  1392/06/24 - 15:44
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گفتی : نفرین میکنی ؟
گفتم : نه ، اما از خدا میخوام
هیچکس ، اندازه من دوستت نداشته باشد . .
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 22:08
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اعتراف میکنم:
وقتی بچه بودم هروقت مامانم ماهی میگرفت باچاقوچشماشونوکورمیکردم، وقتی هم مامانم میپرسیدچرامیگفتم چشماشونوکورمیکنم تاوقتی ماهی هارومیخوریم مارونبینن، آخه گناه دارن :دی
مدیونیداگه فکرکنیدبچه ی خبیثی بودم!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 22:04
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



کاش نمیگذشت آن لحظه که در آغوشت بودم ،
کاش نمیگذشت لحظه ای که خیره به چشمانت بودم
دلم میخواهد همیشه در کنارم باشی ،
سرت بر روی شانه هایم باشد و همزبان دل گرفته ام باشی





دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 21:20
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ