یافتن پست: #میخ

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
زمان بارش باران دلم از غربت خورشید می گیرد،

و روز آفتابی هم دلم بی تاب باران است،

خدایا من به دنبال چه میگردم؟؟

چه میخواهم؟

نمیدانم. . . .

تومیدانی،

خداوندا. . . .

هرآنچه خویش میدانی،برای من مقدرساز
دیدگاه  •   •   •  1392/05/29 - 19:14
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
وقتی به دوستت میخای اس بدی و دو تا سیمکارت داره، اونی که انتخاب میکنی قطعا خاموشه!:|
دیدگاه  •   •   •  1392/05/29 - 18:57
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اول دبستان : تو دیگه اومدی مدرسه نمیتونی هر غلطی میخوای بکنی !
دانشگاه : تو دیگه بچه مدرسه ای نیستی که هر غلطی میخوای بکنی !
متاهلی : تو دیگه مجرد نیستی که هر غلطی میخوای بکنی!
پیری : تو دیگه پات لب گوره نمیتونی هر غلطی میخوای بکنی !
اون دنیا :اینجا دیگه زمین نیست که هر غلطی میخوای بکنی گمشو برو جهنم !
ای بابا من که هیچ غلطی نتونستم بکنم این انصاف نــیــســت |:
دیدگاه  •   •   •  1392/05/29 - 18:52
+4
zahra
zahra

حتی دوباره لبخند زدن هم دل میخواهد که من دیگر ندارم !


دیدگاه  •   •   •  1392/05/29 - 15:29
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بـــخاطر میخی ٬ نعلی افتاد ...

بـــخاطر نعلی٬ اسبی افتاد ...

بـــخاطراسبی٬ سواری افتاد ...

بـــخاطر سواری٬ لشگری درماند ...

بـــخاطر لشگری٬ کشوری شکست خورد ...

بـــخاطر شکستی٬ مملکتی نابود شد ...

وهمه اینها بخاطر کسی بود که میخ را خوب نکوبیده بود!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/29 - 12:49
+5
*elnaz* *
*elnaz* *

وقتی که باز صدای آب / می پیچه توی کوچه‌ها
پُرمیشه از عطر گل ها / انگار تمومِ دنیا


میشکُفه غنچه گلی / در آرزوی زندگی
براش همین کافیه که / بهش بگن تو خوشگلی!


نگاهِ گل به آسمون / یه دَم کنارش ننشست
به بوته خار دم دست/ دلش رو یک نفس نَبَست


چی شد؟! / چرا این راه ، به سراب است ؟!
این همه،خام و سست و خراب است


یه روز یکی دید گلَ رو/خواست بچینه تاج سرُ
تیزی تیغ ها رو که دید/ عقلش بهش گفت که نرو


گُلِ به خار گفت که چرا ؟! /نمیشی از من ، توجدا
برو میخوام تنها باشم / تو خیلی زشتی به خدا!


یه صبح سرد خیلی زود / بوته خار اونجا نبود
باهمه عشقی که داشت / با دلی که شکسته بود


چشمای گل یه وقتی دید / که دستی اونو از شاخه چید
نگاهِ گل هر جا که گشت / بوته خاری رو ندید!


چی شد؟! / چرا این راه به سراب است ؟!
این همه/ خام و سست و خراب است…!

دیدگاه  •   •   •  1392/05/29 - 12:48
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
میگن رایتل عکس طرف را نشون میده …
میگه کارمون در اومد از بس به داخل گوش این و اون نگاه میکنیم ، حالمون به هم میخوره !
دیدگاه  •   •   •  1392/05/29 - 00:44
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
این مردهای غمگین نازنین

 این نوشته از وبلاگ خانمی به نام الهام برداشت شده، به نظرم خیلی جالبه و از یک خانم بعید!

 یک وقت هایی فکر میکنم مرد بودن چقدر می تواند غمگین باشد. هیچ کس از دنیای مردانه ...نمی گوید. هیچ کس از حقوق مردان دفاع نمیکند. هیچ انجمنی با پسوند «... مردان» خاص نمیشود. مرد ها نمادی مثل رنگ صورتی ندارند. این روزها همه یک بلند گو دست گرفته اند و از حقوق و دردها و دنیای زنان می گویند. در حالی که حق و درد و دنیای هر زنی یکی از همین مردها است. یکی از همین مردهایی که دوستمان دارند. وقتی میخواهند حرف خاصی بزنند هول می شوند. حتی همان مرد هایی که دوستمان داشتند ولی رفتند...

 یکی از همین مرد های همیشه خسته. از همین هایی که از 18 سالگی دویدن را شروع میکنند. و مدام باید عقب باشند. مدام باید حرص رسیدن به چیزی را بخورند. سربازی، کار، در آمد، تحصیل... همه از مرد ها همه توقعی دارند. باید تحصیل کرده باشند. پولدار، خوشتیپ، قد بلند، خوش اخلاق، قوی... و خدا نکند یکی از اینها نباشند...

 ما هم برای خودمان خوشیم! مثلن از مردی که صبح تا شب دارد برای در آمد بیشتر برای فراهم کردن یک زندگی خوب برای ما که عشقشان باشیم به قولی سگ دو می زند، توقع داریم که شبش بیاید زیر پنجره مان ویالون بزند و از مردی که زیر پنجره مان ویالون می زند توقع داریم که عضو ارشد هیات مدیره ی شرکت واردات رادیاتور باشد. توقع داریم همزمان دوستمان داشته باشند، زندگی مان را تامین کنند، صبور باشند و دلداریمان بدهند، خوب کار کنند و همیشه بوی خوب بدهند و زود به زود سلمانی بروند و غذاهای بد مزه مارا با اشتیاق بخورند و با ما مهمانی هایی که دوست داریم بیایند و هر کسی را که ما دوست داریم دوست داشته باشند و دوست های دوران مجردیشان را فراموش کنند و نان استاپ توی جمع قربان صدقه مان بروند و هیچ زن زیباتری را اصلن نبینند و حتی یک نخ هم سیگار نکشند!

 مرد ها دنیای غمگین صبورانه ای دارند. بیایید قبول کنیم. مرد ها صبرشان از ما بیشتر است. وقت هایی که داد میزنند وقت هایی هم که توی خیابان دست به یقه می شوند وقت هایی که چکشان پاس نمیشود وقت هایی که جواب اس ام اس شب به خیر را نمیدهند وقت هایی که عرق کرده اند وقت هایی که کفششان کثیف است تمام این وقت ها خسته اند و کمی غمگین. و ما موجودات کوچک شگفت انگیز غرغروی بی طاقت را دوست دارند. دوستمان دارند و ما همیشه فکر میکنیم که نکند من را برای خودم نمیخواهد برای زیبایی ام میخواهد، نکند من را برای شب هایش میخواهد؟ نکند من را برای چال روی لپم میخواهد؟ در حالی که دوستمان دارند؛ ساده و منطقی... مرد ها همه دنیایشان همین طوری است. ساده و منطقی... درست بر عکس دنیای ما.

 بیایید بس کنیم. بیایید میکرفون ها و تابلو های اعتراضیمان را کنار بگذاریم. من فکر میکنم مرد ها، واقعن مرد ها، انقدر ها که داریم نشان میدهیم بد نیستند. مردها احتمالن دلشان زنی میخواهد که کنارش آرامش داشته باشند. فقط همین. کمی آرامش در ازای همه فشار ها و استرس هایی که برای خوشبخت کردن ما تحمل میکنند. کمی آرامش در ازای قصر رویایی که ما طلب میکنیم... بر خلاف زندگی پر دغدغه ای که دارند، تعریف مردها از خوشبختی خیلی ساده است.
دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 21:57
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تویی که الان دلت واسه یه بی معرفت تنگه . . .
تویی که میخوای بهش زنگ بزنی ولی غرورت نمیذاره...
تویی که بغضتو قورت میدی که یه وقت گریه نکنی ...
تویی که هر آهنگی گوش میدی یاد یه نفر میفتی...
تویی که تا میای یه کاری کنی میگی : بیخیال...
تویی که واس خودت آواز میخونی....
تویی که این روزا توی دنیای مجازی غرق شدی...
تویی که حتی توی دنیای مجازی هم خودتو گم کردی...
تویی که نمیدونی چه ریختی خودتو خالی کنی...
به سلامتی تو...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 19:45
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
امشب صنما ! باز که افسانه شنیدیم
وصف لب تو از لب پیمانه شنیدیم
هر تاب سر زلف تو گویای حدیثیست
این راز نهان را همه از شانه شنیدیم
تا دیده به شمع رخ زیبای تو بستیم
آهنگ وفا از پر پروانه شنیدیم
آنشب که گره از سر زلف تو گشودند
فریاد و فغان از دل دیوانه شنیدیم
مشکل بود از کوی تو آسوده گذشتن
ما این سخن از ساقی میخانه شنیدیم
دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 19:42
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ