ازدست دادن کسی که دوستش داریم خیلی دشواراست.

اما اکنون به این نتیجه رسیده ام که کسی کسی را از دست نمیدهد؛ زیرا‎ ‎مالک آن نیست ، و‎ ‎این یعنی آزادی ،

داشتن بهترینهای دنیا بدون آنکه صاحبشان باشی ...

اگه دختری برای بدست آوردن دلت ،تنش را به تو هدیه میدهد فاحشه نیست و دختری که برای بدنبال کشیدن تو و دلت تنش را از تو دریغ میکند باکره نیست من به با کره بودن ذهن فاحشه ها و به فاحشه بودن ذهن باکره ها ایمان دارم

این روزها ، زندگی را ... سرد سر میکشم ... طعم بیهودگــــــــــی میدهد و اجبار ..... این روزها ... میل و رغبتم را ... چیزی شبیه به مرگ، جویده است...

افتخار میکنم ایرانیم چون...
کمبوجیه فرزند کورش بدلیل کشته شدن ۱۲ ایرانی در مصر و اینکه فرعون مصر به جای عذر خواهی از ایرانیان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود ، با ۲۵۰ هزار سرباز ایرانی در روز ۴۲ از آغاز بهار ۵۲۵ قبل از میلاد به مصر حمله کرد و کل مصر را تصرف کرد و بدلیل آمدن قحطی در مصر مقداری بسیار زیادی غله وارد مصر کرد . اکنون در مصر یک نقاشی دیواری وجود دارد که کمبوجیه را در حال احترام به خدایان مصر نشان میدهد. او به هیچ وجه دین ایران را به آنان تحمیل نکرد و بی احترامی به آنان ننمود.

میگفتند:
سختی ها نمک زندگــــــی است.....
امّا چرا کسی نفهمید
"نمــــــک" برای من که خاطراتم زخمی است
شور نیست...
مزه "درد" میدهد...!!

هنوز هم هستند دخترانی که تنشان بوی محبت خالص میدهد...

بکرند...

نابند...

احساساتشان دست نخورده است..

لمس نشده اند،

...... باور نکرده اند،

تحقیر نشده اند..

آری ، هنوز هم هستند ! نادرند ! کمیاب اند ! پاک اند !

روزی که قرار می شود کنار گوش کودکی لالایی بخوانند ، شرمشان از نام " مادر " نمی شود !

و زیر آغوش همسرشان ، چشمانشان را نخواهند بست که با رویای دیگری سر کنند....!

وقــتی خواســتن ها بــوی شـــهوت میدهند

وقــــتی بــودن ها طعــم نیاز دارند

وقــتی تنهـــایی ها بی هیچ یـادی از یار، با هر کسی پر میشود

وقــتی نــگاه ها، هـــرزه به هر سو روانه میشــود

وقــتی غریزه، احســاس را پوشــش میدهد

وقــتی انســان بودن آرزویی دست نیافتــنی میشود

نــه دیگر چیزی نمی خــواهم

گفتی دهانت بوی شــیر میدهدـ!!!رفتـیــ..!!!
حالا بوی سیـگـآر ،
بوی مــشـــروبــ ،
بوی "دروغ" هم می دهـــد.. برگـَـــرد

میشنوی؟!!!
بعد از آنکه دلم را صدا کردی.لحظه به لحظه
درد پاسخت را میدهد

باتو هستم ای غریبه،آشنایم میشوی؟

آشنای گریه های بی ریایم میشوی؟

من تمام درد باران را خودم فهمیده ام ...

مثل باران آشنای بی صدایم میشوی؟

روزگار، این روزگار بی خدا تا زنده است

ای غریب آشنا، آشنایی با خدایم میشوی؟

من که شاعر نیستم شکل غزل را میکشم

رنگ سبز دلنشین صفحه هایم میشوی؟

ای غریبه با شکوه و دلخوشی

همسرای خنده های باصفایم میشوی؟

بوی غربت میدهد این لحظه های بی کسی

با تو هستم ای غریبه آشنایم میشوی؟؟؟؟