ali rad
آنکه میرود نمیفهمد … اما آنکه بدرقه میکند، خوب میداند کاسه آب معجزه نمیکند!
ali rad
سکوت جایی برای ماندن نمیگذارد
شاید رمزهای عبور را میداند
به آرامی کوله بار خاطراتم را بر میدارم
میروم کنار پنجره نگاهم به جایی میرود
که او را برای اولين با در قلبم حس کردم
ronak
و من به ♥ تو ♥
نگاه میکنم
و یادم میرود
از ♥ تو ♥ چه میخواستم
برای خودم !
عظمت ♥ تو ♥
مرا غرق میکند
ronak
یادت هست ، روزی پرسیدی این جاده کجا میرود
و من سکوت کردم
دیدی !
جاده جایی نرفت
آن که رفت ، تو بودی!!!
ronak
و من به ♥ تو ♥
نگاه میکنم
و یادم میرود
از ♥ تو ♥ چه میخواستم
برای خودم !
عظمت ♥ تو ♥
مرا غرق میکند
ronak
هنوز هم..
چشمانم نگاهت را..
نگاهم لبــانت را..
و لبــانم لبانت را نشانه میرود در طلب یک بــوسه..
هنوز هم زیباست انتظار آغــوشت را کشیدن…
حتی زیباتر از گذشته…
شاهین
زن به شوهر: میخوام یه حقیقتی رو بهت بگم ، من یه ماه که حاملم !
مرد: خودت از پنجره میپری بیرون یا من بندازمت؟
زن: چرا اونوقت؟
مرد: واسه اینکه منم میخوام یه حقیقتی رو بگم!
زن: چه حقیقتی؟
مرد: من ۴ سال پیش رفتم دکتر کلا سیستمم رو تعطیل کردم.
در اینجا زن میرود و خود را بسیار مسالمت آمیز از پنجربه بیرون پرت میکند
از خدا صدا نمی رسد!
ای ستاره ها، که از جهان دور،
چشمتان به چشم بی فروغ ماست!
نامی از زمین و از بشر شنیده اید؟
در میان آبی زلال آسمان
موج دود و خون و آتشی ندیده اید؟
این غبار محنتی که در دل فضاست،
این دیار وحشتی که در فضا رهاست،
این سرای ظلمتی که آشیان ماست،
در پی تباهی شماست!
گوشتان اگر به نالۀ من آشناست
از سفینه ای که میرود به سوی ماه،
از مسافری که می رسد ز گرد راه؛
از زمین فتنه گر حذر کنید!
پای این بشر اگر به آسمان رسد
روزگارتان چو روزگار ما سیاه است!
ای ستاره ای که پیش دیدۀ منی!
باورت نمی شود که در زمین
هر کجا، به هر که می رسی
خنجری میان مشت خود نهفته است
پشت هر شکوفۀ تبسمی
خار جانگزای حیله ای شکفته است!
آن که با تو می زند صلای مهر،
جز به فکر غارت دل تو نیست.
گر چراغ روشنی به راه توست،
چشم گرگ جاودان گرسنه ایست!
ای ستاره، ما سلاممان بهانه است
عشقمان دروغ جاودانه است.
در زمین زبان حق بریده اند
حق، زبان تازیانه است.
وان که با تو صادقانه درد دل کند
های های گریۀ شبانه است!
(فریدون [!])
ادامه دارد ...