یافتن پست: #ناز

nanaz
nanaz
ترول اول مهر

 - ساناز بانوووووو, ,به تو چه , ,یاسمین  هدایتی, ,پریا کیانی,آیــــــدا فرهادی, شایسته ,آنوشا , ,سِــ ـتآرِه  دُختَرِ مآمآنو بآبآش, ,ملودی ,سایه  دختر  خآصّ,حسنا شیطووووووووووووووون کلوب,عاطفه ناصری,آتوسا شیطون, ,
دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 12:39
+2
saman
saman

وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید

وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید


وقتی زمین ناز تو را در آسمانها می کشید


وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم می چشید


من عاشق چشمت شدم ، نه عقل بود و نه دلی


چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی


یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود


آندم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود


وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد


آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد


من بودم و چشمان تو ، نه آتشی و نه گِلی


چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی


من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر


چیز ر آنسوی یقین شاید کمی هم کیش تر


آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود


دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود


من عاشق چشمت شدم…

دیدگاه  •   •   •  1392/06/31 - 02:25
+2
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
این روزها آنقدر دلم نازک شده که

حتی وقتی باد می آید

می ترسم ترک بردارد!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 22:43
+3
saeed
saeed

به سلامتی اون دختری که سردی دستاشو با گرمای بخاری ماشین


یه بچه پولدار عوض نمیکنه به سلامتی اون پسری


 که وقتی یه دختر ناز خوشگل تو خیابون می بینه


 سرش رو بندازه پایین بگه هر چی هم


که باشی انگشت کوچیک یه عشق


خودم نمیشی....

دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 11:40
+3
saman
saman

وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید


وقتی زمین ناز تو را در آسمانها می کشید


وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم می چشید


من عاشق چشمت شدم ، نه عقل بود و نه دلی


چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی


یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود


آندم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود


وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد


آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد


من بودم و چشمان تو ، نه آتشی و نه گِلی


چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی


من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر


چیز ر آنسوی یقین شاید کمی هم کیش تر


آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود


دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود


من عاشق چشمت شدم…

دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 01:02
+2
saman
saman
با من بهار جز به بدی تا نمی کند
دست نسیم پنجره را وا نمی کند
در ذهن کوچه شعر دل انگیز عشق را
دیگر صدای پای تو نجوا نمی کند
آواز گام های تو درهای بسته را
دعوت به روشنایی فردا نمی کند
چندی است چشم ناز و نوازشگرت مرا
از لابلای پرده تماشا نمی کند
دستت مرا به گردش صحرا نمی برد
چشمت مرا مسافر دریا نمی کند
در کوچه های گمشده یعقوب چشم من
آثاری از حضور تو پیدا نمی کند
در غربتی که از تو بجا مانده این دلم
جز تو هوای هیچ کسی را نمی کند
بازآ دوباره پنجره ها را مرور کن
بی تو کسی در آینه ام ها نمی کند
دیدگاه  •   •   •  1392/06/29 - 23:39
+2
saman
saman

من هستم و دوباره دلی بی قرار تو
این کوچه های خسته ی چشم انتظار تو


منظومه ی بلند غزل های ناز من!
خورشید هم ستاره شود در مدار تو


زیبا ترین تغزل بارانی منی
می بالد عاشقا نه غزل در بهار تو


عطری نجیب می وزد از واژه های من
هرگز نبوده این همه شعرم دچار تو


بخشیدم عاشقا نه دلم را به چشمهات
باشد که بی بها نه شود در کنار تو


جایی که عشق نیز دچار تو می شود
از من عجیب نیست شوم بی قرار تو

دیدگاه  •   •   •  1392/06/29 - 23:30
+3
saman
saman
من هستم و دوباره دلی بی قرار تو
این کوچه های خسته ی چشم انتظار تو
منظومه ی بلند غزل های ناز من!
خورشید هم ستاره شود در مدار تو
زیبا ترین تغزل بارانی منی
می بالد عاشقانه غزل در بهار تو
عطری نجیب می وزد از واژه های من
هرگز نبوده این همه شعرم دچار تو
بخشیدم عاشقانه دلم را به چشمهات
باشد که بی بهانه شود در کنار تو
جایی که عشق نیز دچار تو می شود
از من عجیب نیست شوم بی قرار تو
دیدگاه  •   •   •  1392/06/29 - 23:25
+2
saeed
saeed


هیچ گاه چشمهاي کهربايي تو را در انحصار قطره هاي اشک نبينم


دعا مي کنم که لبانت را فقط درغنچهاي لبخند ببينم


دعا مي کنم دستانت که وسعت آسمان و پاکي دريا


و بوي بهار را داردهميشه از حرارت عشق گرم باشد


من برايت دعا مي کنم که گلهاي وجود نازنينت


هيچ گاه پژمرده نشوند براي شاپرکهاي باغچه خانه ات


دعا مي کنم که بالهايشان هرگز محتاج مرهم نباشند


من براي خورشيد آسمان زندگيت دعا مي کنم که هيچ گاه غروب نکند


من برات دعا می کنم که...!؟


دیدگاه  •   •   •  1392/06/28 - 20:34
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سلامتیه اونایی که خیلی وقته بریدن...دیگه نه ناز میکشن..نه انتظار میکشن.. نه آه
میکشن..نه درد میکشن..نه فریاد میکشن... فقط دست میکشن و میرن...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 21:53
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ