سلامتیه اونایی که خیلی وقته بریدن...دیگه نه ناز میکشن..نه انتظار میکشن..نه آه میکشن..نه درد میکشن..نه فریاد میکشن...فقط دست میکشن و میرن‬

سلامتیه پسرا نه واسه ریشو قدشون!واسه معرفتشون...
سلامتیه دخترا نه واسه چشمای نازو پوستای صافشون!واسه قلبای پاکشون...‬

طرح تعويض زنهاي فرسوده اعلام شد . خديجه مروت نصرت اعظم فخری تحويل دهيد ، الناز بهناز و مهناز و پارمیدا را با مانتوي كوتاه مد روز تحويل بگيريد !!!

ایرادات دختر ها (البته همه دخترا این جوری نیستن ولی خوب %90 همین جورین )

1-بیش از اندازه ناز و عشوه دارن

2-همیشه می خوان با زیبایی خودشون پسرا رو میخکوب کنند

3-همه چی رو می خوان ولی میگن نمی خواهیم ( مخصوصا در رابطه دوستی با پسرها)

4-بدون آرایش بیرون نمیرن ( حتی برای یه نون خریدن )

5-هروقت بیرون از خونه میرن فکر می کنند یکی منتظرشونه

6-همیشه دوست دارند پسرا دنبالشون راه بی افتن

7-پسری رو که دوست دارند بیشتر اذیت می کنند

8-خودشون ایجاد یه دوستی رو با اشاره و نگاه درست می کنند تا پسره بهشون میگه بیا دوست شیم میکشن کنار

9-همیشه تو رویاهاشون یه پسر قرار داره( همیشه فکر میکنه بالاخره بهش میرسه )

10-همیشه هر پسری رو می بینن فکر می کنن پسره می خواد باهاشون ازدواج کنه

11-خیلی صحبت میکنند (وقتی با تلفن صحبت می کنند شارژ تلفن رو خالی میکنند )

به سراغ مـــن اگر می آیی٬

تنــد و آهســته چه فرقی دارد؟؟؟

تــــــو به هر جور دلت خواست بـــــیا !

... ...

مثل سهراب دگر...

...جنس تنهایی من چینــی نیست٬

که ترک بردارد

مثل آهــــن شده چینی نازک تنهایی مــــن

تـــــو فقط . .

زود بیا!!!!

شبگردی می‌کنم. اما صدای نفس‌هایت را از پشت

هیچ پنجره و دیواری نمی‌شنوم. آسوده بخواب نازنینم،

شهر در امن و امان است ... تنها خانه‌ی من است که در آتش می‌سوزد...

شب امتحان خوابگاه دخترا:
چهار بار دوره کردم ..میفهمی چهاربار.. نتونستم دوره پنجمو بزنم!
مهناز جون اون کتابو بده به من (صدای هق هق و گریه)

شب امتحان خوابگاه پسرا:
( ساعت ۲ نیمه شب همراه با دود قلیون ) مونی مگه نمیگم رد بده! شاهش دست من بود!!‬

خوبی بادبادک اینه که

می‌دونه زندگیش فقط به یک نخ نازک بنده

ولی بازم تو آسمون می‌رقصه و می‌خنده

سلامتی پسر بچه های قدیم که پشت لبشونو با ذغال سیاه می کردن
که شبیه باباهاشون بشن
نه مثل جوونای امروز ابروهاشونو نازک می کنن که شبیه ماماناشون بشن !

تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن. مامان اومده می گه چیزی شکوندی؟
پـَـ نه پَــ، شیشه نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین!