maryam
حرفهایم را تعبیر میکنی ، سکوتم را تفسیر ، دیروزم را فراموش ، فردایم را پیشگویی
به نبودنم مشکوکی ، در بودنم مردد ، از هیچ گلایه میسازی ، از همه چیز بهانه
من ؛ کجای این نمایشم . . . ؟
ali rad
آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم
و آنگونه بمیران، که به وجد نیاید کسی از نبودنم ....
reza
حرف هایم را تعبیر می کنی ، سکوتم را تفسیر
دیروزم را فراموش ، فردایم را پیشگویی
به نبودنم مشکوکی ، در بودنم مردد
از هیچ گلایه می سازی ، از همه چیز بهانه ...
من ؛ کجای این نمایشم ...؟
حمید
نه حضور اشک و تردید نه نشون بیقراری
خیلی ساده دل ب[!] از من و خاطره هامون
از تموم لحظه ها و پرسه های پابه پامون
خیلی ساده واسه قلبم نقشه ی مرگو کشیدی
بین بودن و نبودن به نبودنم رسیدی
رفتی تا فاصله باشه بین دستای من و تو
رفتی تا یکی نباشه دیگه دنیای من و تو