یافتن پست: #نخ

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ما یه معلم داشتیم خیلی بچه ها رو درک میکرد....

میگفت اشکال نداره درس نخونین جامعه حمال هم لازم داره !!!!
تا جایی که میدونم اکثرا هم به حرفش گوش دادن :
دیدگاه  •   •   •  1393/03/14 - 21:31
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻋﺮﻭﺱ ﻭ ﺩﺍﻣﺎﺩﯼ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺗﺼﺎﺩﻑ ﻣﯿﮑﻨﻦ ... ﺩﺍﻣﺎﺩ ﺑﺪﻧﺶ ﺟﺮﺍﺣﺎﺕ ﮐﻤﺘﺮﯼ بر ﻣﯿﺪﺍﺭﻩ ﺍﻣﺎ ﻋﺮﻭﺱ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﺮﻥ ﺍﺗﺎﻕ ﻋﻤﻞ ﻭ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﺟﺮﺍ:
.
.
.
.
.
.
.
ﺗﺎﺯﻩ ﺩﺍﻣﺎﺩ ﺟﻠﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﻋﻤﻞ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩﻩ .. ﺩﮐﺘﺮ ﻣﯿﺎﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ
ﻓﻮﺭﯼ ﻣﯿﺮﻩ ﺳﻤﺖ ﺩﮐﺘﺮﻩ ﻭ ﺟﻮﯾﺎﯼ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﻧﻮ ﻋﺮﻭﺱ ﻣﯿﺸﻪ ... ﺩﮐﺘﺮ ﻣﯿﮕﻪ: ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺧﺎﻧﻮﻣﺘﻮﻥ ﺗﻮ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺧﻮﺑﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﺁﺳﯿﺐ ﺷﺪﯾﺪﯼ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﯾﻢ ﭼﺸﻤﺎﺷﻮ ﺗﺨﻠﯿﻪ ﮐﻨﯿﻢ . ﻧﺨﺎﻋﺶ ﻫﻢ ﺁﺳﯿﺐ ﺩﯾﺪﻩ ﻭ ﺍﺯ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﭘﺎﺋﯿﻦ ﻓﻠﺞ ﺷﺪﻩ ... ﺍﺧﺘﯿﺎﺭﺵ ﻫﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺵ ﻧﯿﺴﺖ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺯﯾﺮﺷﻮ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﻨﯽ ﻭﻟﮕﻦ ﺏ ... ﺫﺍﺭﯼ ﻣﻮﻫﺎﺷﻢ ﺑﺰﻭﺩﯼ ﻣﯿﺮﯾﺰﻩ .... ﻫﻤﯿﻨﺞﻭﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﺮﺩﻩ ﻭ ﺁﻗﺎ ﺩﺍﻣﺎﺩ ﻫﻢ ﮐﻢ ﮐﻢ ﺑﺪﻧﺶ ﮐﺮﺥ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﺗﮑﯿﻪ ﻣﯿﺪﻩ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﯾﻬﻮ ﺩﮐﺘﺮ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺯﯾﺮ ﺧﻨﺪﻩ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﯼ؟؟
ﺑﺎﺑﺎ ﺷﻮﺧﯽ ﮐﺮﺩﻡ ... ﺯﻥ ﺷﻤﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﻭﻝ ﻣﺮد
دیدگاه  •   •   •  1393/03/14 - 19:08
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیالوگ های ماندگار ﺍﺯ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺩﻭﺭ :

- ﻣﻦ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﻨﺪﻩ ، ﯾﻪ ۵ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭ
- ﯾﻪ ﻭﻗﺘﺎﯾﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺣﺴﺶ ﻧﯿﺴﺖ ﻏﺼﻪ ﺑﺨﻮﺭﯼ ﺭﺳﻤﺎً ﻏﺼﻪ ﺗﻮ ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ
- ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﺷﮑﺴﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺧﻮﺭﺩﻡ ,ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﺭﻭﻍ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﯽﮔﻔﺘﻢ , ﺍﻣﺎ ﻧﮕﻔﺘﻢ!
- ﺷﺎﻧﺲ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺧﻮﻧﻪ ﺁﺩﻣﻮ ﻣﯿﺰﻧﻪ؛ ﺑﺪﺷﺎﻧﺴﯽ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺯﻧﮓ ﺑﺮﻧﻤﯿﺪﺍﺭﻩ؛ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﻫﻢ ﮐﻪ ﮐﻼً ﮐﻠﯿﺪ ﺩﺍﺭﻩ!!!
- ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮ ﻳﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺩﭼﺎﺭ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﺷﺪﻳﺪ ﺷﺪﯼ ﺑﺪﻭﻥﺧﻮﺩﺕ ﻧﻴﺴﺘﯽ ,ﺧﺮﺩﺭﻭﻧﺘﻪ...

- ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺍﻟﮑﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻢ ﮐﺴﯽ ﺟﺪﯾﻢ ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﻩ
- ﺁﻗﺎﯼ ﻣﺠﺮﯼ ﻣﺎ ﺑﯽ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ ، ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻣﻨﺘﻬﺎ ﺻﻼﺡ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﯿﻢ ﺍﺯﺵﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﻢ

- ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﻗﺸﻨﮓ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻨﺪ ﺁﺩﻡ ﺣﯿﻔﺶ ﻣﯿﺎﺩ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﮑﻨﻪ
- ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﺸﮑﻮﮐﻲ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻬﻢ ﺧﻮﺵ ﻣﻲ ﮔﺬﺭﻩ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢﺩﺍﺭﻡ ﻣﻴﻤﻴﺮﻡ

- ﯾﻪ ﻋﺪﻩ ﺁﺩﻡ ﻫﺴﺘﻦ ﮐﻪ ﻣﯿﻔﻬﻤﻦ ﮐﻪ ﻧﻔﻬﻤﻦ ﺍﻣﺎ ﻧﻤﯽﻓﻬﻤﻦ ﮐﻪ ﻣﯿﻔﻬﻤﯿﻢ ﻧﻔﻬﻤﻦ

- ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺘﺎ « ﺑﺎﺷﻪ ﻣﺮﺳﯽ » ﯾﻌﻨﯽ ﺧﻔﻪ ﺷﻮ

- ﻣﻦ ﻧﻈﺮﻣﻮ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺗﺤﻤﯿﻞ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ، ﺍﻣﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻧﻈﺮﺵ ﺑﺎ ﻣﻦ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺍﺳﺖ ، ﺧﺮ ﺍﺳﺖ ، ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ ﺭﻓﺖ!

- ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺖ ﻫﺎ ﻣﺎ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺍﻣﺎ ﺍﻭﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩﻭ ﺑﻌﻀﯽ
ﻭﻗﺖ ﻫﺎ ﮐﺴﯽ ﻣﺎﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﺎ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﯿﻢ، ﺧﻼﺻﻪ ﯾﮏ ﻣﺸﺖ ﻧﻔﻬﻢ ﺟﻤﻊ
ﺷﺪﯾﻢ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﺩﺍﺩﯾﻢ
دیدگاه  •   •   •  1393/03/14 - 17:53
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
امروز از صبح مامانم بهم کلی محبت کرد برام لقمه میگرفت
منم شاد گفتم حتما خوش اخلاق با شادی رفتم بیرون
برگشتم دیدم خانواده با ۱۵کیلو باقالی و ۷کیلو نخود انتظارم میکشن
من:|
محبت مادرانه
:)
اونهمه کار:)
دیدگاه  •   •   •  1393/03/14 - 15:53
+2
maryam
maryam

خدایا .........
در گلویم ابر کوچکی است ....................
که خیال بارش ندارد ..........
می شود مرا بغل کنی ................
9 دیدگاه  •   •   •  1393/03/13 - 21:36
+5
maryam
maryam

عاشق که می‌شوی
لالایی خواندن هم یاد بگیر

شب‌هایِ باقیمانده‌ی عمرت
به این سادگی
صبح نخواهد شد!.{-60-}
دیدگاه  •   •   •  1393/03/13 - 21:33
+4
*elnaz* *
*elnaz* *
@aunule20 مریـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم....{-60-}
6 دیدگاه  •   •   •  1393/03/13 - 19:13
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من اکثرا وقتی ایرانسل پیام میده نخونده پاکش میکنم . . .امروز پیام داد :....بذار حرفمو بزنم اگه غیر منطقی بود بعد پاکش کن :|
.
.
.
.
:)) بیچاره 7575
4 دیدگاه  •   •   •  1393/03/8 - 16:10
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
عاشق و مجنونت شدم، نخونده مهمونت شدم، کلی پریشـــــــــونت شدم ... اما بازم نیومدی

قهوه ی فنجونت شدم، شمع تو شمعدونت شدم، خاک تو گـلـــــدونت شدم ... اما بازم نیومدی

برف زمستونت شدم، رسوا و حیرونت شدم، چک چک ناودونت شدم ... اما بازم نیومدی

آفتاب و بارونت شدم، اشکای غلطونت شدم، عطر گــــــلابدونت شدم ... اما بازم نیومدی

ماه تو ایوونت شدم، خراب و ویرونت شدم، گل گلستـــــــــونت شدم ... اما بازم نیومدی

سه ماه تابستونت شدم، الوند و کارونت شدم، دشتای ایــــــرونت شدم ... اما بازم نیومدی

دنا و هامونت شدم، نزدیکتر از جونت شدم، رگت شدم خــونت شدم ... اما بازم نیومدی

خادم و دربونت شدم، اسیر زندونت شدم، گلاب کاشـــــونت شدم ... اما بازم نیومدی

یه جوری مدیونت شدم، سنگ خیابونت شدم، راهی میـــــدونت شدم ... اما بازم نیومدی

تو سختی آسونت شدم، تو دردا درمونت شدم، ناجی پنهــــــونت شدم ... اما بازم نیومدی

لباس و سامونت شدم، سارق ایمونت شدم، چشمای گریــونت شدم ... اما بازم نیومدی

لبای خندونت شدم، گشنه شدی نونت شدم، آب فـــــــراوونت شدم ... اما بازم نیومدی

همیشه ممنونت شدم، من نی چوپونت شدم، آب تو بیابــــونت شدم ... اما بازم نیومدی

شعرای ارزونت شدم، عمری غزل خونت شدم، تسلیم قانــــــونت شدم ... اما بازم نیومدی

کشته ی مژگونت شدم، هلاک چشمونت شدم، رفتم و قربــونت شدم ... اما بازم نیومدی

رفتم و قربــونت شدم ... اما بازم نیومدی
دیدگاه  •   •   •  1393/03/8 - 15:50
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دل می شود از تو قرص با یک بوسه
احوال مرا بپرس بــــــــــــا یک بوسه
لب های تو نسخه ای مرا پیچیدند
صبح و شب و ظهر، قرص، با یک بوسه!!
................................................
مصراع نخست: من تو را می بوسم
در مصرع بعد هم تو را می بوسم
ایراد ندارد! به کسی چه! اصلا
شعر خودم است من تو را می بوسم!
............................................
بی دغدغه همچنان تو را می بوسم
بی بوسه عزیز! در خودم می پوسم
آنقدر به بوسه ی تو معتادم که
یک قافیه در میان تو را می بوسم!
.........................................
وقتی (به سلامت) است روی لب تو
انگار قیامت است روی لب تو
لب بر لب تو... دوباره برمی گردم
این بوسه امانت است روی لب من!
.........................................
عمریست شبانه روز لب هایت را...
لب باز نکن هنوز لب هایت را...
نه! سیر نمی شوم به چندین بوسه
بر روی لبم بدوز لب هایت را!
......................................
تا از لب تو شنید بوسه بوسه
از روی لبم پرید بوسه بوسه
پس کی تو مرا...؟ کی تو مرا...؟ کی تو مرا...؟
جانم به لبم رسید بوسه بوسه
....................................
عشق آمد و ناگهانی از بوسه نوشت
یک آیه ی آسمانی از بوسه نوشت
با قرمز لب های قشنگت تا صبح
بر روی لبم رمانی از بوسه نوشت
......................................
امروز خراب دیشبم از بوسه
لبریز حرارت و تبم از بوسه
بر روی لبم بدوز لب هایت را
امروز که من لبالبم از بوسه
..................................
می آیی و آب می شود تب هایم
مهتاب تمام می شود شب هایم
لب بر لب تو گذاش... بیدار شدم
طعم گس بوسه می دهد لب هایم
......................................
عادت کرده فقط به گرما لب هات
می سوزد از سوزش سرما لب هات
می ترسم اگر لبم به لب هایت خورد
آلوده شود به آمفولانزا لب هات!!
...............................
می لرزم و ضعف دید دارم دکتر
مجنونم و شکل بید دارم دکتر
لبهای من از تب جنون می سوزند
بوسیدگی شدید دارم دکتر!!
..............................
در آب که شستی تن بی تابت را
دیدند تمام رودها خوابت را
لبهام به شکل بوسه ـ ماهی شده اند
بنداز درون آب قلابت را
دیدگاه  •   •   •  1393/03/7 - 16:28
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ