من برای تو افسانه ای مختومه ام
یک صدای ممتد که دیگر دل آویزت نیست
من سایه ای همواره ام
نه نگاهی دارم
نه خطی
نه رنگی
نه حتی حرفی که دلی بلرزاند
من خاطره ای هستم
از عشقی نخ نما شده
که به یاد آوردنش نمیارزد
من برای تو افسانه ای مختومه ام
یک صدای ممتد که دیگر دل آویزت نیست
من سایه ای همواره ام
نه نگاهی دارم
نه خطی
نه رنگی
نه حتی حرفی که دلی بلرزاند
من خاطره ای هستم
از عشقی نخ نما شده
که به یاد آوردنش نمیارزد
زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی و نه در فردایی ظرف
امروز پر از بودن توست زندگی را در یاب ....
نجوم نخوندم, ولی می دونم تو هفت آسمون یه ستاره ندارم... *****
فیزیک نخوندم, ولی می دونم « هر عملی را عکس العملی است...»
غیر از عشق من به تو و می دونم که واحد اندازه گیری عشق, ژول و کالری و وات و... نیست *****
زیست شناسی نخوندم, ولی می دونم قلب همون دله که می تونه برای یه نفر تنگ بشه یا تندتر بزنه
ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻧﺒﺎﺵ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﻭﺣﺸﯽ_ ﻣﺮﺍ ﻫﯿﭻ ﻧﮕﺎﻩ ﻫﺮﺯﻩ ﺍﯼ ﺭﺍﻡ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ بــانــو ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﻣﺮﺯ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺩﻟﻢ ﭘﺎ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻧﮕﺬﺍﺭ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺩﺭ ﭘﺲ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﻔﺘﺎﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﻢ چشمﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪ ﮔﻮﺵ ﮐﻦ پسرکی ﺩﻟﺶ ﺭﺍ ﺑﻐﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺯﯾﺮ ﺁﻭﺍﺭِ ﺑﻐﺾ ﻫﺎﯼ ﻓﺮﻭﺭﯾﺨﺘﻪ ﺍﺵ تنها تو را فریاد میزند